و خرانِ اهواز و رندانِ دركنده و قدّانِ ۱ پالانگران، همه به بهشت روند ۲ براىِ آن كه كفر و فساد و عصيان به مشيّت و ارادتِ خداى تعالى گويند، و على را قَتّال گويند، و مصطفى را كافربچه و اشكمشكافته و عاشق دانند! و بوبكر و عمر را تمام النّبوّه خوانند، و ۳ رافضيان را لعنت كنند و كافر خوانند همه به بهشت شوند، و سلمان و بوذر و مقداد و عمّار و خزيمه و حذيفه و جابر و ابوايّوب و محمّد بوبكر و مالك اشتر و عبداللَّه عبّاس و غير ايشان همه به دوزخ روند از بهرِ آن كه منكرِ اختيارِ امامتِ بوبكر و عمرند! تا اين كلمات را به آن ۴ شبهات قياس مىكند و به حقيقت بداند كه به بهشت مؤمنى رود مطيعْ خداى را؛ اگرچه رومى و حبشى باشد. و به دوزخ منكرانِ عدل و توحيد و عصمتِ انبيا و ائمّه و شريعت روند، وگرچه مكّى و تِهامى و قرشى باشند. اين است مذهب و اعتقادِ شيعتِ اصوليّه. و آنچه خلافِ اين نقل ۵و حوالت كرده است، ۶ تشنيع و تعصّب و زور و بهتان است و وزر و وبالِ آن به گردنِ وى ۷ باشد و بارى تعالى ما را به جواب مؤاخذت نكند كه غرضِ ما از اين جواب، نفىِ تهمت است و دفعِ شبهت. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.
[ 97 ]
[ نزول سوره قلم در ابتداى بعثت پس از سوره علق ]
[ على(ع) سرآمد مجاهدان ]
آنگه گفته است:
و گويند: ن و القلم، قسم است به محمّد و على.
جواب آن است كه مذهبِ شيعت در تفسيرِ اين قسم، ۸ آن است كه بارى تعالى
1.كذا صريحاً در نسخ ع - ث - ب - م و معنى آن روشن نشد و محتمل است كه جمع قدّ باشد به ضم قاف، به معنى يكدنده و لجوج كه بخواهد سخن خود را بر كرسى نشاند، خواه درست خواه نادرست؛ چنانكه اكنون در ميان عوام مستعمل است. و يا جمع قدّ باشد به فتح قاف و از معانى آن «فتنهزاى و فتنهانگيز» است. و بعيداً محتمل است كه مصحف و محرّف «قديديان» باشد كه به معنى پيروان لشكر از اهل حرفه، مانند پارهدوز و بيطار و كاسهگر و آهنگر و درزى و مانند آن مىباشد؛ چنانكه در كتب لغت گفتهاند.
2.ع - ث: «به بهشت روند، همه به بهشت روند».
3.ع - ث - م - ب: «كه».
4.م - ح: «با آن» و متن صحيحتر و نزديكتر به تعبير عرب است. در كتب لغت گفتهاند: «قاسَ الشيء بغيرهِ و على غيرِهِ: قدّره على مثاله، سواء كان واويّاً أو يائياً».
5.صفحه «۲۷۹» چاپ قديم
6.ع - ث - م - ب: «كردهاند».
7.ح - د: «به گردن مصنف».
8.ح - د: «به مذهب شيعه تفسير اين آيه».