[ 98 ]
[ آيه 82 سوره نمل در موضوع رجعت ]
آنگه گفته است:
و بلفتوح ۱ علىِّ عالم در تفسيرى كه كرده است، بياورده است تأويل اين آيت كه: «وَ إذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ اْلأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أنَّ النّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ»۲ و گفته است: از «دابّة الارض» بارى تعالى على را مىخواهد كه در دنيا خداى تعالى او را باز زنده كند ۳ تا همه اعدا او را ببينند و بدو ايمان آورند و ايمانِشان سود ندارد.
اما جواب اين فصل آن است كه چون دعوى كرده است و حوالت به پيرى معروف چون شيخ بُلفتوح - رحمة اللَّه عليه - و تفسير او كه نسختهاى بىمر و بىعدد ۴ است آن را در طوايفِ اسلام، و ظاهر و باهر در بلاد عالم، آن تفسير در پيشِ قاضىِ وقت و پادشاهِ روزگار حاضر بايد كردن و تفسيرِ اين آيت بديدن. اگر بدين وجه است كه ياد ۵ كرده است، يا ذكرِ على و مهدى و دوستان و دشمنانِ [ ايشان ] ۶ در آنجا است مُصَرَّحْ، همه دعاوىِ اين مصنّف راست است و همه ۷ حوالات و دعاوىِ [ او ] درست است. پس اگرنه و صاحب تفسير وجوه و اقوال در شرح آيت بگفته است و به آخر گفته باشد كه به مذهبِ ما گفتهاند كه آيت در رجعت است دون قيامت، ۸
1.م: «و أبوالفتوح». ح - د: «كه ابوالفتوح».
2.آيه ۸۲ سوره مباركه نمل.
3.ع - ث - م - ب: «بازنده».
4.ح - د: «بىعدّ» (با تشديد دال).
5.ح - د: «اگر بر اين وجه است كه حوالت».
6.ح - د: «او» و در ساير نسخ نيست.
7.ع: «و همه و همه» (به تكرار).
8.ابوالفتوح رحمه اللَّه عليه در تفسير آيه بعد از آن كه اخبارى در تعيين مراد از «دابه» نقل كرده [ و ]گفته است: «و اين اخبارى است از طريق عامه مخالفان، و موافق اخبارى است كه آمد از طريق اصحاب ما كه گفتند: دابه كنايت است از صاحب الزمان عليه السلام كه مهدى است (تا آخر گفتار او)». و در تفسير آيه ۸۳ كه تالى آيت گذشته است، يعنى آيه: «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ اُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ» گفته: «و اصحاب ما به اين آيت تمسك كردند در صحت رجعت و گفتند: خداى تعالى در اين آيه گفت: روزى باشد؛ كه ما زنده كنيم از هر گروهى جماعتى را، و اين نه روز قيامت باشد براى آن كه روز قيامت همه خلايق را حشر كنند (تا آخر گفتار او)». (مراجعه شود به تفسير الرازى، ج ۲۴، ص ۲۱۷ و صفحات بعد از آن.)