305
نقض

بوبكر است كه او خدمتِ سرِ ۱ همه يتيمان كرده بود. آنگه گفت: «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكينِ»۲ و اين نيز نه هم صفتِ بوبكر است كه معلوم است كه بذل مال كرد. آنگه گفت: «وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أكْلاً لَمّاً»،۳ و اين هم نه صفتِ بوبكر است ۴كه او مقتصد و قانع بوده است در نفقه. آنگه گفت: «وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبّاً جَمّاً»،۵ و اين هم نه صفتِ بوبكر است كه نه مذهبِ خواجه است كه از ۶ موروث و مكتسبِ او گليمى بماند. پس اين آيت وعيد است در عقوبتِ آن جماعت كه اين صفات دارند كه بيان كرده شد، و اين ناقل به اين دروغ مستحقِ‏ّ عقابِ خداى است و چنان مى‏نمايد كه اين مصنّف كه در اوّلِ كتاب دعوى كرده است كه بيست و پنج سال اين مذهب داشته است، پندارى همه دروغ است. غالى و اخبارى و حشوى بوده است كه شبهت‏هاى غُلاة و اَخباريّه و دَيصانيّه است كه آورده است و نه مذهبِ اصوليانِ شيعت است. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين. و هر بدى و دشنام و لعنت كه صحابه را و ائمّه را و فقها را كرده است و گفته، در خشم و غضبِ خداى است، به حجّتِ اين آيت كه بارى تعالى گفت: «فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمّا كَتَبَتْ أيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمّا يَكْسِبُونَ».۷

[ 100 ]

[ پاسخ به مؤلف فضائح در نسبت شيعى دادن به كودك و الزام او به پذيرش ايمان على(ع) در كودكى ]

[ عقيده اماميه به امامت يازده امام از نسل على(ع) ]

آنگه گفته است:
و درين وقت كه من اين مجموعه مى‏نوشتم، جامعى به خطِّ قمىِ نَسّاح بگرفتند در دست كودكى رافضى درين آيت بنوشته بود: «ما كانَ عليٌّ أبا أحدٍ مِنْ رجالِكُم». ۸ قمىِ نسّاخ بگريخت و خان و مانش بكندند.

1.«سر» در اينجا به معنى بزرگ و سردار و رئيس و برتر و مهتر است؛ چنانكه در كتب لغت به‏تفصيل ياد شده است.

2.آيه ۱۸ سوره مباركه فجر.

3.آيه ۱۹ سوره مباركه فجر.

4.صفحه «۲۸۲» چاپ قديم‏

5.آيه ۲۰ سوره مباركه فجر.

6.«از» فقط در «ح» است.

7.ذيل آيه ۷۹ سوره مباركه بقره.

8.صدر آيه ۴۰ سوره مباركه احزاب اين است: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أبا أحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ» پس در عبارت متن تصرف شده و لفظ «على» به جاى «محمد» گذاشته شده است و از اين جهت مورد اعتراض در كلام مؤلّف فضائح الروافض قرار گرفته است و جواب همان است كه مصنف رحمه اللَّه عليه داده است.


نقض
304

اين مدّعى را زجر كنند تا دروغ بر علما و كتب ننهد و معلوم شود كه همه حوالات ۱و دعاوىِ وى زور و بهتان است، و بُلفتوح از آن منزّه است، و شيعت از آن مبرّا. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.

[ 99 ]

[ ادعاى مؤلف فضائح در تأويل آيات توسط امام صادق (ع) ]

[ علم امام صادق(ع) به تفسير و شأن نزول آيات ]

[ غالى، حشوى و اخبارى بودن مؤلف فضائح ]

آنگه گفته است:
و زُرارَةُ بن أعْيَن الرّافضى گفته است كه از صادق پرسيدند تأويل اين آيت: «فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أحَدٌ * وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أحَدٌ»، ۲ اين در شأن كيست؟ گفت: در شأن بوبكر است كه بارى تعالى مى‏گويد: به قيامت بوبكر را عذابى ۳ كنند كه هيچ خلق را آن عذاب نكنند؛ زيرا كه به ناحق پاى بر منبر ۴ نهاد به دليلِ آن كه در غار پايش را مار بزد، سيّد - عليه السلام - . دعا كرد، حالى نيك شد و او را گفت [ چون ] ۵ اين پاى بر جايى نهى كه تو را نباشد، ۶ به درد آيد. چون بر مبنر نهاد به درد آمد، و از آن درد به بانگ افتاد كه: أقيلوني أقيلوني! و چنين خُرافات‏ها ۷ و بهتان‏ها ۸ ايشان را فراوان است.
اما جواب اين جمله آن است كه اين نقل برين وجه در هيچ كتابى از كتبِ اصوليانِ شيعت مسطور نيست و صادق - عليه السلام - از آن بزرگوارتر است كه تفسيرِ قرآن خطا گويد، و از آن عالم‏تر است كه سببِ نزولِ هر آيت نداند. اكنون بداند كه اين آيت از سورة الفجر است كه بارى تعالى مى‏گويد: «كَلّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتيمَ»۹ و اين نه صفتِ

1.صفحه «۲۸۱» چاپ قديم‏

2.آيه ۲۵ و ۲۶ سوره مباركه فجر.

3.نسخ: «عذاب».

4.ح - د: «بر منبر رسول».

5.از وجود «چون» يا «اگر» در اينجا چاره نيست، تا عبارت درست باشد.

6.ح - د: «نه تو را باشد».

7.م - ب: «خرافت‏ها». ح - د: «خرافات». و متن كه نصّ صريح دو نسخه «ع - ث» است كه از ساير نسخ صحيح‏تر و متقن‏تر هستند و مطابق استعمال زمان مصنف رحمه اللَّه عليه است كه غالباً جموع عربى را دوباره جمع مى‏بسته‏اند، از قبيل «ملوكان» و «أصحابان» و «جواهرها» و «عجايب‏ها».

8.ع: «بهتان‏هاى» و شايد اصل: «بهتان‏هايى» بوده است.

9.آيه ۱۷ سوره مباركه فجر.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 432306
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به