311
نقض

بكشند» ۱ اصلى ندارد ۲ و از جمله خُرافات و تُرَّهات باشد، و با اصول راست نيست؛ بلكه به قيامت زنده شوند و جزاى اعمالِ بد خود بستانند و با فرعون و قارون، ابد در عقوبتِ دوزخ ۳ بمانند. امّا اين معنى ۴ قياس بايستى كردن با آن خبر به‏دروغ كه ناصبيان مجبّر از منصور عمّار روايت كرده‏اند كه راهبى گفت: هر شبى مرغى بزرگ به كنارِ درياى عُمان آيد و بولؤلؤه ۵ را از حلق بر آرد و زنده شود و به منقارش پاره‏پاره كند و بخايد و تا به قيامت هر شب چنين باشد كه او كشنده عمر است. ۶
پس حسين بن على بهتر است از عمر، و بولؤلؤ ۷ بهتر است از كشنده حسين. اگر آن روا است، اين روا بايد داشتن؛ وگرنه دست از هر دو بداشتن، و عقوبتِ عُصاة را حوالت به قيامت كردن تا موافق عقل و شرع باشد؛ كه كارِ دين و شريعت به دستِ مجبّران نيست تا چنان كه مى‏خواهند مى‏گردانند. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.

[ 103 ]

[ بدترين مردمان مدعيان الوهيت، نبوت و امامت ]

[ عدم حجيت خبر واحد در مذهب شيعه ]

[ بنى اميه و مروانيان ائمه ضلال ]

آنگه گفته است:
و گويند: جعفر صادق را پرسيدند كه بَتَرين ۸ قوم كدام باشند؟ او گفت: «سه كس باشند: آن كس كه دعوىِ خدايى كرده باشد و خدا يكى است، و آن كس كه دعوىِ نبوّت كرده باشد به‏دروغ، چون مسيلمه كذّاب و غيرِ وى، و آن كس كه

1.ح - د: «زنده شوند و جزاى عمل بد خويش بكشند».

2.پوشيده نماند كه مصنف رحمه اللَّه عليه در چند جا از همين كتاب به حقانيت رجعت تصريح كرده است. پس مرادش از اين كلام آن است كه رجعت اين اشخاص بخصوصهم در اخبار به حدّ تواتر نرسيده است. در هر صورت انكار رجوع به دنياى اين نامبردگان بخصوص دليل بر انكار رجعت بر سبيل اطلاق نيست؛ زيرا عبارت مصنف رحمه اللَّه عليه اين است: «و ما بحمد اللَّه انكار نمى‏كنيم كه چون مهدى عليه السلام خروج كند و عيسى عليه السلام نزول كند، بارى تعالى به دعاى ايشان جماعتى از هر امتى زنده كند؛ چنانكه بيان كرده است و گفته: «يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ اُمَّةٍ» . (رجوع شود به ص ۲۹۲).

3.ث: «تا ابد». ح - د: «ابداً در دوزخ».

4.ح - د: «اين خبر».

5.م - ب - ح - د: «و بولؤلؤ».

6.براى بحث در پيرامون اين روايت، رجوع شود به تعليقه ۱۱۷.

7.كذا در همه نسخ (دون تاء در آخر).

8.ث - ب - م - ح - د: «بدترين».


نقض
310

«فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أحَدًا»۱ و قال: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إلاّ هُوَ»،۲ و مصطفى - صلى اللَّه عليه و آله - با جلالت و رفعت و درجه نبوّت در مسجدِ مدينه، زنده ندانستى كه بر بازار چه مى‏كنند و احوال‏هاىِ دگر تا جبرئيل نيامدى معلوم وى نشدى. پس أئمّه كه درجه انبيا ندارند، در خاك خوراسان ۳ و بغداد و حجاز و كربلا خفته و از قيد حيات برفته، چگونه دانند كه احوالِ جهانيان بر چه حدّ ۴ است؟ ۵ اين معنى هم از عقل دور است و هم از شرع بيگانه. و جماعتى حشويان كه پيش از اين خود را برين طايفه بستند، اين معنى گفته‏اند و بحمد اللَّه از ايشان بسى نمانده‏اند و اصوليانِ شيعت از ايشان و از چنين دعاوى تبرّا كرده‏اند و بر خلاف و بطلانِ اين دعاوى تصنيف كرده و حجّت انگيخته تا هيچ مشبّهى مجبّر خارجى را طعنى بنماند.
و حديثِ زنده شدنِ حسين و شهداىِ كربلا به دنيا، مذهبِ محققانِ شيعت، خودْ آن است كه هم در آن حال كه كشته شدند، زنده شدند به دلالتِ قرآن كه: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ أمْواتاً بَلْ أحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ * فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»،۶ وجوهِ ۷ تأويلاتِ آيت [ را ]اين موضع احتمال نكند. چون خواهند رجوع با تفاسير و كتبِ شيعت مى‏كنند تا شبهت زايل مى‏شود و مقصود به حاصل مى‏آيد.
۸امّا آنچه گفته است كه: «پيش از قيامت يزيد و زياد ۹ و خوارج باز زنده ۱۰ كنند و

1.از آيه ۲۶ سوره مباركه جنّ، و تمام آيه: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ» الآية.

2.صدر آيه ۵۹ سوره مباركه انعام.

3.ث - م - ب - ح - د: «خراسان».

4.كذا در نسخ و شايد اصل «وجه» بوده است.

5.مراد آن است كه انبياء و ائمه عليهم السلام بدون تعليم الهى علم غيب ندارند؛ اما اگر خداى تعالى بخواهد كه به وسيله وحى يا الهام يا به هر وسيله‏اى كه بخواهد مغيباتى را به ايشان القا نمايد و تعليم فرمايد، بدون ترديد عالِم به آن خواهند بود. و براى تحقيق آن رجوع شود به تعليقه ۱۱۶. و در مقدمه نقض و تعليقات آن (ص ۶۶ - ۶۹) نيز كه كتابى جداگانه و مربوط به چاپ اوّل است، بياناتى در اين باب ذكر كرده‏ايم.

6.آيه ۱۶۹ و صدر آيه ۱۷۰ سوره مباركه آل عمران.

7.ع - ث - ب - م: «و چون».

8.صفحه «۲۸۷» چاپ قديم‏

9.م - ب - ح - د: «از يزيد و ابن زياد». پس بنا بر دو نسخه «ع - ث» كه متن مطابق آنها است، مراد از «زياد» پسر او «عبيداللَّه» است؛ بنابر اطلاق اسم پدر و اراده پسر كه در زمان مصنف رحمه اللَّه عليه بسيار متداول بوده است.

10.ع: «بازنده». ث - ب - م: «و خوارج را زنده».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429875
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به