دگر آن كه چون عمر با بزرگىِ قَدر رأى ۱ بيند كه خالد را از اميرىِ شام معزول كند، اين رأى يا صواب بود يا خطا: اگر صواب بود، بوبكر را تركِ آن كردن خطا باشد، و اگر صواب نبود، چگونه شايد كه رأىِ عمر خطا باشد؟! و اگر قول او روا باشد كه در بهرى احوال بوبكر قبول نكند، اگر رافضيان نيز قبول نكنند، معذور باشند و كفر و الحاد نباشد. ۲ مگر مسلمانان نظر به وجه مىكنند و مىدانند ۳ كه هر چه گفته است، همه بىاصل است و بىفايده. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.
[ 107 ]
[ پاكى همسران پيامبر و پاسخ به تهمت مؤلف فضائح و دروغ پراكنى او ]
[ عايشه عاشق پيامبر(ص) ]
[ آراستگى ام سلمه به پاكيزگى و فضائل اخلاقى از نظر شيعه ]
[ بررسى تهمت مؤلف فضائح درباره عايشه و ام سلمه و ارزيابى نام و نسب و قبيله اين دو ]
آنگه گفته است:
بوطالبِ بابويه در كتابِ خود آورده است كه طلحه، عايشه را دوست داشت و زبير امّ سلمه را؛ و ايشان نيز اين ۴ هر دو را دوست داشتند ۵ و مترصّد مىبودند مرگِ رسول را، و مىگفتند: از او برهيم و بزنِ ۶ همسرانِ خويش ۷ باشيم از قريش. خداى مرادشان در نحرشان شكست ۸ بدين آيت كه: «وَ لا أنْ تَنْكِحُوا أزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أبَدًا»۹ كه شما را نيست كه زنانِ پيغمبر را بعد از وى با زنى كنيد.
امّا جوابِ اين كلمات كفر و ضلالت و بدعت و دروغ و بهتان و لغو و تعصّب و عينِ زندقه و مايه الحاد - نعوذُ باللَّهِ منها - نيك فهم بايد كردن.
اوّلاً صد هزار لعنتِ خداى و لعنتِ اهلِ زمين و آسمان و همه فرشتگان ۱۰و آدميان و جنّيان بر آن كس باد كه اين مذهب دارد و اين به اعتقاد ۱۱ كند كه غبارِ فواحش بر دامنِ
1.ع - ث: «با بزرگى و قدر و رأى». ب - ح - د: «با بزرگى قدر و رأى».
2.«معذور باشند و كفر و الحاد نباشد»، فقط در «ح».
3.ح: «و در اين يك فصل فضلا و علما و همه مسلمانان نظر بر وجه بكنند بدانند».
4.ع - ث - ب: «و ايشان و اينان».
5.ح: «و اين هر دو نيز طلحه و زبير را دوست مىداشتند».
6.ث - ب - م: «و برين». ح: «وزن».
7.ح: «خود».
8.ع - ث - م - ب: «در نحر شكست».
9.از آيه ۵۳ سوره مباركه احزاب.
10.صفحه «۲۹۴» چاپ قديم
11.ث - ب - م - ح - د: «اعتقاد».