321
نقض

عليه - ساخته‏ايم، برگيرد و بخواند و بداند كه چنين تهمت به شيعه اصوليّه ۱راه نياود ۲ و نيافته است. و الحمد للَّه ربّ الأرضينَ و السّماوات، و صلّى اللَّه على سيّد البريّات، و على آله الطّاهرين و أزواجِهِ الطّاهرات، اُمّهاتِ المؤمنين و المؤمنات.

[ 108 ]

[ مسئله ارتداد صحابه بعد از پيامبر در كتاب الإرشاد شيخ مفيد ]

[ عدم امكان ارتداد بعد از ثبوت ايمان از نظر شيعه ]

[ دفاع از ايمان صحابه بعد از پيامبر از منظر شيعه ]

آنگه گفته است:
و در كتاب الإرشاد كه مرتضى بغداد كرده است، آورده است كه «ارتدّ النّاسُ [ بعدَ رسول اللَّه - صلى اللَّه عليه و آله - ] إلّا سبعة؛ از پسِ رسولِ خداى همه صحابه مرتدّ شدند الّا هفت نفس: سلمان، و بوذر، و عمّار و خالد سعيد، و بودُجانه ۳ و مقداد، و بلال». ۴
اما جواب اين كلمات آن است كه اگر به درست باشد كه مرتضى - رضي اللَّه عنه - كتابى كرده است كه آن را «ارشاد» خوانند، اين حوالت راست باشد و اين دعوى متوجّه؛ وگرنه معلوم شود دروغ‏زنىِ مصنّف از وجوه:
اولاً كتاب الإرشاد في معرفة حجج اللَّه على العباد، تصنيف شيخ المفيد، محمّد بن محمّد بن نعمان الحارثى است - رحمة اللَّه عليه - و در ديارِ عالَمْ هيچ فقيه و متعلّم و عالم نباشد كه نسخه آن كتاب ندارد. بربايد گرفتن و بخواندن؛ اگر اين كلمات درين كتاب است، دعوىِ آن مدّعى قبول كردن، وگرنه همه دعاوىِ وى برين قياس مى‏كردن كه همه دروغ و بهتان است. و مذهبِ شيعت آن است كه كس مرتدّ نشد ۵ و ارتداد به

1.صفحه «۲۹۶» چاپ قديم‏

2.ح - د: «نيابد». ث - م - ب: «نياورد». در برهان گفته: «ياود به فتح واو بر وزن آمد، به معنى يابد است كه از يافتن باشد؛ چه، در فارسى باى ابجد به واو تبديل مى‏يابد و همچنين بر عكس».

3.محدث قمى رحمه اللَّه عليه در الكنى و الالقاب گفته: «أبودجانة بالضمّ و التخفيف هو سماك بالكسر و التخفيف ابن خرشة بالفتحات ابن لوزان كسكران صحابيّ أنصاري».

4.در كتاب الإرشاد اين حديث يافت نشد، لكن مضمون اين حديث از قول امام صادق عليه السلام در كتاب‏هاى ديگر نقل شده است مراجعه شود به: الاختصاص، ص ۶؛ اختيار معرفة الرجال (رجال كشى)، ج ۱، ص ۳۸، ح ۱۷.

5.گويا مصنف رحمه اللَّه عليه در اينجا نظر به معنى واقعى ارتداد داشته كه كفر باشد؛ واگرنه اخبار در اين مضمون به طرق شيعه بسيار و غير قابل انكار است. مراجعه شود به: الاختصاص، ص ۶؛ اختيار معرفة الرجال، شيخ طوسى، ج ۱، ص ۳۸، ح ۱۷.


نقض
320

۱رسول اللَّه است، امّ سلمه را از هر يكى از ديگر زنانِ رسول دوستر ۲ دارند، و اگر اين مجبّر مصنّف راست مى‏گويد كه بيست و پنج سال اين مذهب به تقليد داشته است، بايستى كه دانستى اعتقادِ ۳ شيعه در امّ سلمه، و طلحه و زبير را خود زَهْرَه نباشد كه ديده به جايى كشند كه آفتابِ گستاخ در حجره ايشان نجهد، و اين نه عذر طلحه و زبير است كه ايشان چون امام را كشته خواهند، دور نباشد كه رسول را مرده خواهند.
اما آنچه گفته كه «عايشه و امّ سلمه ترصّد مرگ رسول مى‏كردند و مى‏گفتند: به زنِ همسرانِ خود باشيم» غايت دروغ است، و اگر دعوىِ تاريخ‏دانى مى‏كند بايست كه دانستى كه عايشه از بني‏تيم ۴ است و امّ سَلَمَه از بني مخزوم، و عايشه بنت أبي بكر بن أبي قُحافة بن عامر بن عمرو بن كعب بن سعد بن تيم ۵ بن مُرّة؛ و از قريش است، و محمّدِ مصطفى سرِ همه قُرَشيان ۶ است، و اُمّ سلمه از بني مخزوم است: امّ سلمة بنت اُميّة بن المغيرة بن عبداللَّه بن عمرو بن مخزوم. پس چگونه گويند: تا محمّد بميرد و ما به زنانِ همسرانِ خود باشيم؟ تا بداند كه از چند گونه در اين يك فصل بهتان عيان كرده است، و چون نيك به انصاف تأمّل رود، ببايد ديدن تا خود چنين حوالت به مذهبى لايق‏تر باشد كه مصطفى را معصوم بدانند، يا به مذهبى كه عاشقش خوانند؟ و چون خواجه مجبّر محمّد را عاشق گويد بر زنِ زيدِ حارثه، اگر عايشه را گويد، روا باشد، كه نه عايشه بهتر است از محمّد. و به مذهبِ شيعه اماميّه، هر دو اعتقاد كفر است. و هر كس از فريقين كه خواهد كه اعتقادِ شيعه در عايشه و امّ سلمه و همه زنانِ مصطفى بداند، بايد كه كتاب ۷ في تنزيه عائشة ۸ كه ما در دولتِ امير عبّاس غازى و عهدِ قاضى القضاةِ سعيد حسن استرآبادى به اشارتِ امير سيّد شمس الدّين الحسينىّ ۹ - رحمة اللَّه

1.صفحه «۲۹۵» چاپ قديم‏

2.در همه نسخ به يك تاء، كما فى المتن.

3.ع - ث - ب - م: «كه اعتقاد».

4.همه نسخ: «تميم».

5.ع - ح - د: «تميم».

6.ح - د: «سر همه قرشى».

7.ع - ث: «كتابى». م - ب ندارند.

8.منتجب الدّين رحمه اللَّه عليه در ترجمه مصنف رحمه اللَّه عليه هنگام تعداد مؤلفاتش، اين كتاب را به همين نام ياد كرده است.

9.ع - د: «الحسنى». ث - م - ب ندارند.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 430616
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به