كتب شيعى و سنّى مذكور و مسطور است. ۱ امّا خبرِ مصطفى است كه «إنّما الأعمال بالنّيّات». ۲ اگر غرضِ عمر آن باشد كه على را به در برد تا بيعت كند بر خلافتِ بوبكر، نه آن بوده باشد كه جَنين سقط شود، و ۳ يمكن كه خود نداند كه فاطمه در پسِ در ايستاده است، اگر چنين باشد، آن را قتل خطأ گويند، و اگر عمداً كرده باشد هم نه معصوم است؛ حاكم خداست در آن، نه ما. و درين فصل بيش از اين نتوان گفت. و اللَّهُ أعلمُ بأعمال عباده و بضمائرهم و بسرائرهم.
[ 111 ]
[ منع فاطمه زهرا(س) از گريه و سوگوارى براى پيامبر توسط صحابه ]
آنگه گفته است:
و گويند: عمر و عثمان، فاطمه زهرا را منع كردند كه بر ۴رسولِ خداى بگريد و گفتند: ما آوازِ تو نمىتوانيم شنودن. وگر به خُرافات و محالات رافضى مشغول شويم، كتاب دراز شود.
اما جواب آن است كه در كتبِ شيعت، اين معنى آوردهاند؛ امّا معيّن نگويند كه عمر و عثمان تنها منع كردند. چنين آوردهاند كه بعضى از صحابه رسول منع كردند. اگر اين منع بهقصد كردند، مستحقّ ملامت باشند به دنيا و آخرت.
1.الاختصاص، ص ۱۸۵؛ الإمامة والسياسة، ابن قتيبه دينورى، ج ۱، ص ۱۴؛ بحار الأنوار، ج ۲۹، ص ۱۹۲، ح ۴۰.
2.حديث مشهور نبوى است كه در كتب معتبره فريقين نقل شده است؛ از آن جمله بخارى در «كتاب بدء الوحى» در باب اول، و در «كتاب عتق» در باب ششم، و در «كتاب مناقب الأنصار» باب ۴۵، و «كتاب طلاق» باب ۱۱، و «كتاب ايمان» باب ۲۳، و «كتاب حيل» باب اول. و مسلم در «كتاب امارت» باب ۱۵۵. و أبى داود در «كتاب طلاق» باب ۱۱، و نسائى در «كتاب طهارت» باب ۹۵، و «كتاب طلاق» باب ۲۴، و «كتاب ايمان» باب ۱۹. و ابن ماجه در «كتاب زهد» باب ۲۶ نقل كردهاند و در «كتاب جهاد» نيز در ساير كتب خواهد بود. و از طريق شيعه شيخ الطائفه در تهذيب (ج ۱، ص ۸۳، ح ۲۱۸، و ج ۴، ص ۱۸۶، ح ۵۱۸ و ۵۱۹) در باب نيت و در امالى (الأمالي، شيخ طوسى، ص ۶۱۸، ح ۱۲۷۴) از رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله نقل كرده است و به اين مضمون در احاديث ديگر نيز اشاره شده است و از كثرت شهرت مستغنى از ذكر سند و شرح و بيان است و قاضى قضاعى نيز در شهاب الاخبار ذكر كرده است و گويا اولين حديث آن كتاب است.
3.م - ب: حرف عطف «و» را ندارند و شايد «و» محرف از «چه» است كه افاده تعليل بكند.
4.صفحه «۲۹۹» چاپ قديم