347
نقض

كه «بوبكر تتمّه نبوّت است» و سرش نمى‏زنند، و اينجا به ناگفته سر مى‏زنند؟! تا بداند كه با چُنان قاعده اين حوالت روا نباشد. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.

[ 117 ]

[ ارزش صلوات فرستادن بر معصومين(ع) ]

[ مفهوم صلوات بر پيامبر و على(ع) و پاسخ به شبهه مؤلف سنّى ]

آنگه گفته است:
و رسول خداى را «صلوات اللَّه عليه» نويسى، و على را همين نويسى!
اما جواب اين كلمه آن است كه بخشايش آيد بر شخصى كه تصنيف كند و از لغت اين مايه نداند كه معنى صلوات از خداى رحمت باشد، و از ملائكه استغفار و از مؤمنان دعا. و بارى تعالى در قرآنِ عزيز بر كمينه مسلمانى كه او را مصيبتى رسد صلوات ۱ مى‏فرستد. آنجا كه گفت: «الَّذينَ إذا أصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إنّا لِلَّهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعُونَ * اُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ»۲. و به صلوات تنها قناعت نكرد، ۳ رحمت بر سر نهاد. و به ديگر موضع بر عموم، همه مؤمنان را گفت: «هُوَ الَّذى يُصَلّى عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إلَى النُّورِ»۴. پس اگر روا باشد كه خداى تعالى بر ما صلوات فرستد، روا باشد كه ما و همه مؤمنان بر على و آل او از معصومان صلوات فرستيم.
۵و اگر شبهت [ در ] آن است و امتناع از آن است كه «شيعه على را با مصطفى - عليه السلام - در صلوات ۶ برابر كرده‏اند» نقصان در اختيارِ خواجه بيشتر است كه زيرك دربان و مدوس پاسبان را و جلدك كنّاس و يعلى رسن‏تاب را كه بميرند «رحمة اللَّه عليه» گويد، و بوبكر صدّيق و عمرِ خطّاب و علىِ‏ّ مرتضى را همان لفظ گويد كه ايشان را. و چون به صلاةْ ايشان را با رسول مشاركت باشد، اولى‏تر از آن كه اينان را در لفظ رحمت با اين جماعت برابرى. پس اگرچه صلوات را معنى رحمت است از براىِ اظهارِ فضيلتِ ۷ رسول و امام، شيعه لفظ صلوات اجرا كنند تا مباينتى باشد. و اين معنى چون از قرآن درست شد، نقصانى نكند. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.

1.ع: «صلوة».

2.آيه ۱۵۶ و صدر آيه ۱۵۷ سوره مباركه بقره.

3.ع - ث - م - ب: «نمى‏كند».

4.صدر آيه ۴۳ سوره مباركه احزاب.

5.صفحه «۳۲۰» چاپ قديم‏

6.ع - ث: «صلوة».

7.ع - م - ث - ب: «اظهار بر فضيلت».


نقض
346

«مثلُ المؤمن عندَاللَّه كَمَثَلِ ملكٍ مقرّبٍ، و إنّ المؤمنَ أعظمُ عندَاللَّهِ مِنْ ملكٍ مقرّبٍ». و مانندِ اين اخبار بسيار است. پس چون مؤمنى بهتر باشد از فرشته‏اى، اميرالمؤمنين اولى‏تر كه نصّ است از قبلِ خدا و معصوم است از همه خطا.

[ 116 ]

[ امامت على(ع) به نص و پاسخ به شبهه شراكت ايشان در امر نبوت ]

آنگه گفته است:
و چون بگفتى كه على نصّ بود به امامت از قبل خداى، چنانكه رسول نصّ بود به رسالت و معصوم است همچون او و از ميانِ هيچ دو فرقى نباشد در عصمت و نصّيّت، و طاعتِ هر دو واجب باشد. شرم دارى گفتن و خود از سر ترسى بزنند كه مُصَرَّحْ بگويى كه رسالت از ميان هر دو به شركت است!
اما جواب اين كلمات آن است كه شبهتى نيست كه چنانكه مصطفى نصّ است ۱به رسالت، و معصوم است از همه زلّت، به مذهبِ شيعت، اميرالمؤمنين نصّ است به امامت و معصوم است از همه تهمت. امّا درجه رسول - عليه السلام - دگر است كه رسول مقتداست و على مقتدى، و رسول مطاع است و على مطيع، و او صاحبِ كتاب و قبله و سنّت و شريعت است و على را اين درجت نيست، و اين فرقى روشن است، و درجه نبوّت و درجتِ رسالت درجتى بزرگ است و زيادت است از همه منازل و درجات، و هر كه على را با رسول در رسالت و نبوّت شريك داند، كافر و مبطل و ضالّ و گمراه و مبتدع باشد. و مذهبِ شيعت اين است.
اما حديث آنچه گفته است كه «اگر گويى كه او را با رسول شركت است، سرت بزنند» ۲ عجب است كه خواجه صد و پنجاه سال است كه على رؤوس الملأ مى‏گويد

1.صفحه «۳۱۹» چاپ قديم‏

2.ع - ث: «سرت بد بزنند».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 398863
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به