يونس در دريا، و همه اقتدا به انبيا كردند و حق ايشان را بود. و رضا - عليه السلام - با اين همه مصالحت و مجاملت، سلامت هم نيافت تا حجّت بليغتر باشد. امّا چه نقصان كه اين جماعتْ اولادِ مصطفىاند و ائمّه هدى و فرزندانِ زهرا و نايبان مرتضى، راسخانِ علم، مُفتيانِ أحكامِ شريعت، متولّيانِ دين، برگزيدگانِ خدا، معصومان از همه زلّت و تهمت و خطا، «ذُرّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ».۱
[ 132 ]
[ غيبت و قيام حضرت مهدى(ع) و ادعاى مؤلف فضائح عليه شيعه ]
[ پاسخ به شبهه مؤلف فضائح در باب غيبت و قيام حضرت مهدى ]
[ اشكال عبدالجليل بر ضعف خلافت عباسى و ناامنى و غارت كاروان حجاج ]
[ جهاد با ملحدان و غارتگران و امن كردن راهها توسط حاكمان شيعى و ضعف خلافت عباسى ]
آنگه گفته است:
و از همه عجبتر آن است كه قائم مهدى، خليفه وقت است و صاحب الزّمان است و مىگريزد، و اين فتحها كه در جهان مىباشد..! تا اندرين وقت كه از جانبِ شام فتحى ۲ سنى ۳ رسيد، به دولت و اقبالِ سلطانِ عالم كه كافر فرنجيه غلبه گرفته بود و اند هزار از ايشان بر مسلمانان زده و ولايت خراب كرده تا اتابك على كوچك و سپاه به سرِ دشمن تاختن كردند و اند هزار كافر به تيغ بياوردند ۴ و چهل فرسنگ از قفاىِ ايشان مىرفتند و مىكشتند فتحى بدين بزرگوارى. ۵ پس اين مىبايست كه قائم كردى، او در سردابه تن مىزند تا كى...!؟ و يا خود دست با كافران بازنمىبايد نهاد تا او بيايد پس جهان رود ببرده باشد، و بدين امام كه در سردابه تو دارى، اسلام بر بايد چيدن. پس او را بر مسلمانان و بر مسلمانى چه حقّ است؟ و از وى چه راحت و معونت است؟ پس چون چُنين است، ما بدانستيم كه روافض را مقصود نه دوستىِ على است، بلكه مقصودِ همه، دشمنىِ بوبكر است و عمر است.
1.آيه ۳۴ سوره مباركه آل عمران.
2.ع - ث - ب - م: «فتح».
3.سَنى (به فتح سين و تخفيف نون) به معنى بلند و روشن است و در اينجا به معنى شايان و مهم و بزرگ. و به قرينه قول مصنف (در ص ۳۷۶، س ۷) «فتحى شيعى امامتى»، به نظر مىرسد كه اين كلمه «سُنّى» به ضم سين و تشديد نون باشد.
4.ح - د: «بيازردند». و گويا اين دو نسخه صحيحتر باشد به قرينه استعمال آن در موارد ديگر كتاب.
5.مراد فتح بلده حرام است و براى اطلاع بر آن، رجوع شود به تعليقه ۱۳۷.