أشعار عربى تماماً مغلوط و آميخته به سهو و اشتباه كاتب است، و مرقوم داشته بوديد كه اگر نسخه ديگرى از اين كتاب به دست آيد، جا دارد كه با تحقيق و تصفّح و مطالعه در اسامى رجال و اعلام و اماكن و بلاد و كتب كه در آن بحدّ وفور ذكر شده به طبع رسد.۱
معرفى نسخههاى نقض۲
چاپ كنونى كتاب نقض بر هشت نسخه مبتنى است. و چاپ اول آن، كه حدود سى سال پيش انجام شد، بر اساس پنج نسخه بوده است. بنابراين در چاپ كنونى سه نسخه ديگر به علاوه نسخههاى سابق به دست ما رسيده و مورد استفاده قرار گرفته است.
درباره اهميت هرنسخه و چگونگى صحت يا قدمت يا ديگر خصوصيات آن به ترتيب سخن مىگوييم.
1. نسخه ح. اين نسخه نخست جزء كتب كتابخانه مرحوم محمد حسين شعاع شيرازى بوده؛ چنانكه در نامه شادروان قزوينى به اين امر تصريح شده است.
سپس بهجناب آقاى على اصغر حكمت انتقال يافته، و ايشان بعداً آن را به استاد فقيد محدّث هبه نموده است. دستخط آقاى حكمت در مورد تمليك اين نسخه به مرحوم پدرم عيناً در مجلّه دانشكده ادبيات تهران (شماره 42، دى ماه 1342 ش) كليشه شده است. رمز «ح» اشاره بهنام حكمت است.
اين نسخه به خط نستعليق در شعبان سال 1050 ه كتابت شده. عبارت آخر اين
[ 12 ]
[ گسترش مدارس شيعه در پهناى جغرافياى اسلامى ]
[ سادات كيسكى صاحب مدارس و مجالس وعظ در قزوين ]
[ اشتغال مدارس شيعه در عهد سلاطين سلجوقى به درس فقه و اصول دين ]
[ فتنه قزوين و درايت اسماعيل حمدانى شيعى ]
[ فراوانى مساجد و منابر شيعه ]
آنگه گفته است:
۳و به روزگارِ سلطان ملكشاه و سلطان محمّد - قدّس اللَّه روحهما - نگذاشتندى كه اينان مدرسه و خانقاه سازند.
امّا جوابِ اين كلمه كه از وجوه دفعِ ضرورى ۴ كرده است، آن است كه نمىدانم كه به كدام بقعه اشارت مىكند. اگر به تحصير و تعديدِ مدارسِ سادات مشغول شويم، در بلادِ خراسان و حدودِ مازندران و شهرهاىِ شام از حلب و حرّان،۵و از بلادِ عراق چون قم و كاشان و آبه كه مدارسِ چند است و كى بوده است و اوقافِ چند دارد، طوماراتِ كتب۶ خواهد؛ امّا از براىِ دفعِ شبهت را۷ اشارتى برود به شهر رى۸ كه منشأ و مولد اين۹ قائل است:
اوّلاً مدرسه بزرگ سيّد تاج الدّين محمّد كيسكى - رحمة اللَّه عليه - به كلاهدوزان كه مبارك شرفى ۱۰ فرموده است و قُربِ نود سال است كه در آنجا ختماتِ قرآن و نماز به
1.ص ۱۳ مقدمه چاپ اول، و ص ۳۲ مقدمه نقض و تعليقات آن.
2.همانطور كه در آغاز مقدمه اشاره رفته است، مرحوم پدرم بخشهاى مختلف مقدمه را نوشته، ولى هنوز نسخهها را معرفى ننموده بود كه ناگهان مرگش فرارسيد. البته چنانكه در بالا توضيح داده شده، پنج نسخه از نسخ هشتگانه كتاب نقض در چاپ اوّل در دست او بوده است. بنابراين آن فقيد پنج نسخه نامبرده را در كتاب «مقدمه نقض و تعليقات آن» چاپ تهران بهسال ۱۳۳۵ ش، ص ۸۹ - ۹۸ معرّفى نموده و از هرنسخه يك صفحه را كليشه كرده و به چاپ رسانده است. در شناساندن آن پنج نسخه، من عين نوشته مرحوم پدرم را از آن كتاب نقل كردهام. ضمناً گاهگاه به اقتضاى ضرورت برخى نكات لازم را نيز يادآور شدهام. ديگر نسخ را همچنين به همان روش شناساندهام. (على محدث).
3.صفحه «۳۴» چاپ قديم
4.يعنى از چند جهت، دفع امر بديهى و انكار كار ضرورى كه همه مىدانند، كرده است.
5.مراد همان موضع است كه ياقوت در معجم البلدان گفته: «هى مدينة عظيمة مشهورة من جزيرة أقور، و هى قصبة ديار مضر، بينها و بين الرّها يوم و بين الرّقة يومان، و هي على طريق الموصل و الشام و الروم؛ قيل: سميت بهاران أخى ابراهيم عليه السلام لأنّه أوّل من بناها فعرّ بت فقيل: حرّان (الى آخر ما قال)». و در منتهى الارب گفته: «حرّان كشدّاد نام شهرى است به شام».
6.م: «طومارات و كتب». در غياث اللغات گفته: «طومار بالضم، نامه و صحيفه». در آنندراج گفته: «طومار بالضم عربى است. به اصطلاح ارباب دفاتر از عالم برات و مانند آن بود كه درازى داشته باشد؛ طوامير جمع، و اطلاق آن بر نامه و كتاب و دفتر مجاز است».
7.براى تحقيق جمع ما بين دو اداة تعليل رجوع شود به تعليقه ۱۳.
8.ع - ب - ث - م: «كه به شهر».
9.ع - ث - ب: «آن». ح و س هم ندارند.
10.ث: «شرقى» (به قاف) و از كتب انساب و مظانّ ديگر به دست نيامد كه كيست.