423
نقض

محال و بى‏اصل است كه فراهم آورده است. و ندانسته است ۱كه برفِ بسيار يك باران پست كند ۲ و شبهت را آنجا اثر باشد كه حجّت نباشد، و سركه آنجا ترش باشد كه آب به دست نيايد. و بارى تعالى ما را مدد كرد تا هر شبهت كه آورده است، به حجّتْ باطل گردانيديم؛ با آن كه مفهوم و معلوم است از كتب و آثار و تواريخ و نقل‏هاىِ درست كه مأمون خود خواست ۳ كه رضا را بياورد و امامت بر وى عرض كرد و عاقل داند كه هيچ وزيرى را زهره آن نباشد كه خليفه‏اى را بدان بزرگوارى و فاضلى گويد كه دست از ملك و خلافتِ موروث [ و ]مكتسب بدار و به ديگرى سپار، كه اگر مانندِ اين به نقلى يا به خطّى معلوم شود، وزير و غير وزير را به خون بر خطر باشد. و چون جاه و فضل و علم و عفّت و زهد و اجابتِ دعا و آثارِ براهينِ رضا متواتر شد، بفرمود تا رضا را زهر دادند. و در همه تواريخ و آثار چنين است از مخالف و مؤالف كه رضا را مأمون كشت و كس نگفت تا اين مدّت كه فضلِ سهلش كشت، ۴ الّا اين خواجه كه رافضى بوده است و سنّى شده است! و هر كس كه چنان كارِ بزرگ بر فضل بندد، بر خود خندد. و اين قدر در جوابِ اين كلمات كفايت است «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ».۵

[ 139 ]

[ سنت ناصبيان و بيعت‏شكنى و تهمت‏پراكنى آنها و دشمنى خوارج با اهل بيت(ع) ]

[ شهادت مظلومانه امامان معصوم ]

[ نقش دشمنان و ناصبيان در به شهادت رساندن امامان معصوم ]

[ نقد عبدالجليل بر عباسيان و اشاره به عدم مشروعيت آنها ]

[ ناصبيان مسلط بر عباسيان و بدعهدى آنها ]

آنگه گفته است:
وگر اين قائم كه دعوى مى‏كنيد بيايد، به او هم اين كنيد، كه نه قائمتان بهتر است از على و حسن و حسين و علىِ موسى الرّضا كه به درست كردم كه با هر يكى چه كرديد. پس ظالمان اهل البيت به حقيقت شماييد و همه ملعون و مذموم‏ايد. آنگه هر وقت چون علوى‏اى خروج مى‏كرد، رافضى را در پسِ او

1.صفحه «۳۸۹» چاپ قديم‏

2.ح: «به يك باران تمام بود».

3.م: «كه مأمون از خود خواست». ع - ث - ب: «مأمون را از خود خاست (بدون واو در «خاست»). ليكن در نسخه م: «خواست» (با واو)، ح: «مأمون از خود خواست»، د، هم ندارد، زيرا در اينجا ساقط و افتاده دارد.

4.فضل بن سهل پيش از حضرت رضا به قتل رسيده، و براى تحقيق آن رجوع شود به تعليقه ۱۵۸.

5.از آيه ۴۲ سوره مباركه انفال.


نقض
422

كه: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرى‏».۱درين كلمات نيك تأمّل بايد كردن تا فايدت برخيزد.
۲و امّا آنچه حوالت كرده است از تغييرِ كسوت و راياتِ وُلد العبّاس كه مأمون فرمود به قولِ فضلِ سهل، اگر حق بود بر شيعتْ تشنيع نبايد زدن و رافضى خواندن و مبتدع شناختن، وگر آن تغييرْ باطل و بدعت است به قول خواجه، مأمون در آن مدّت مبطل و رافضى و مبتدع بوده باشد، يا به اجتهادِ خود يا به تقليدِ فضل. و عجب است كه آن خبر كه مصنّف درين كتاب آورده است كه رسول - عليه السلام - گفته است كه خلافت در ولد العبّاس بماند تا به قيامت، مأمون با فضلِ او، اين خبر در حقِ‏ّ خود بنشنيده بود كه مگر مصنّف عالم‏تر است كه شنيده است و دانسته! وگر خبر متواتر است، مأمون جهد كرده است به تقليدِ فضلِ رافضى تا قضاىِ خداى برگرداند و قول رسول را بگرداند و امامت بر رضا تقرير كند! و اين همه يا دلالت باشد بر جهل و نادانىِ مأمون و بر فضل و دانشِ مصنّف، يا نه، و آن خبر به‏دروغ آورده است و مأمون عالم‏تر باشد و مصنّف از سرِ جهل و تعصّب آورده باشد. تأمّل مى‏بايد كردن تا كدام وجه اولى‏تر است درين باب.
و چون خواجه منكر است كسوتِ سياه و رايتِ سياه را و آن را كه به امامتِ رضا گويد رافضى و مبتدع و بيراه داند، مأمون خليفه را اين هر سه دانسته باشد، و چون رضا - عليه السلام - روا ندارد مأمون را كشتن و غدر كردن، و مأمون به تقليدِ بى‏حجّتِ فضلِ سهل روا دارد كه چنان سيّدى را بى‏جُرْم و بى‏گناه زهر دهد و بكشد، در حقِ‏ّ او درست باشد اين آيت: «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فيها».۳ و اين حوالات كه مصنّفِ سنّى به مأمون خليفه كرده است از مخالفتِ قولِ مصطفى و خلفِ وعد و خلافِ عهد و نقضِ سوگند و تمكينِ وزير غاصبِ مبتدعِ ضالّ و شكستنِ پيمان و كشتنِ رضا، همه دلالت است بر ظالمى و غاصبى، و غير آن كه در قلم آوردن نقصانِ عقل و دين كند و امام چنين ندانم كه مقبولِ شرع و دين باشد؟! و بحمد اللَّه به قولِ خواجه، علىّ بن موسى الرضا - عليه السلام - مبرّا و منزّه و بى‏گناه و مظلوم بوده است.
و چون به انصاف تأمّل رود، معلوم شود كه هر چه گفته است، همه دروغ و بهتان و

1.صدر آيه ۱۸ سوره مباركه فاطر.

2.صفحه «۳۸۸» چاپ قديم‏

3.صدر آيه ۹۳ سوره مباركه نساء.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 402356
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به