و آنچه گفته است كه «ذوالفقارِ مرتضى برگيرد و مسلمانان همه را بكشد» هم از غايتِ ناانصافى و بديقينى است كه اوّلاً كافر و ملحد و ضالّ و گمراه و منافق را بكشد، و عالَم به عدل و انصاف بيارايد، و از جور و ظلم و عدوان خالى گرداند؛ چنانكه خداى و رسول و أئمّه و صحابه خبر دادهاند. ۱ و خواجه چون در فصولِ اين كتاب على را كه بهتر است از قائم، «مسلمان كُش» مىخواند، عجب نباشد كه قائم را مسلمان كُش داند. امّا تيغِ هر دو الّا بهحق نگذرد. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.
[ 144 ]
[ تهمتهاى مؤلف سنّى در شمردن ويژگىهاى شيعه و اسماعيليه ]
[ پاسخ به جهل مؤلف فضائح و اشاره به كفر اسماعيليه و ملاحده ]
[ مقايسه مذهب مؤلف سنّى با خوارج ]
[ پرچم سفيد آل على در مقابل پرچم سياه آل عباس ]
[ ايمان به شريعت و نبوت از نظر شيعه و انحراف اسماعيليه در اين موضوعات ]
[ ذات و صفات الهى و توحيد در مبانى شيعه اصولى ]
[ نقد صوفى نمايان و اشاره به آفات رفتارى زاهدان منحرف ]
[ شيعه منتقد زاهدنمايان ]
[ عقيده شيعه درباره زهد، اخلاص و باطن دين ]
[ شيعه ايمان به اخلاص دارد نه به عاريت و نماز به حقيقت دارد نه مجاز ]
[ مشروعيت خيرالعمل در اذان و همسانى عقيده زيديه و شيعه ]
[ ملاحده و اسماعيليان التقاطگران و سارقان عقايد ]
[ گسترش زيديه در كوفه، حجاز، رى و عقيده آنها در امامت و تقيه ]
[ مسئوليت سلاطين و اميران در مبارزه با ملاحده و اسماعيليان ]
[ دشمنى اميران و سلاطين با اسماعيليه و ملاحده ]
[ جهل و بى امانتى مؤلف فضائح در عدم تفكيك شيعه اماميه از اسماعيليه ]
[ مستحب بودن انگشترى نزد شيعه ]
[ صفات و علامات شيعه در حديثى از امام صادق(ع) ]
[ متابعت شيعه در فرايض و نوافل از سنت پيامبر(ص) و ائمه(ع) ]
[ تعداد تكبيرهاى نماز ميت و تفاوت ديدگاه شيعه و اسماعيليه ]
[ قياس در تكبير نماز ميت در فقه اهل سنت ]
[ حكايت بىنمازى ملاحده و اسماعيليان بر ميت ]
[ ريشههاى الحاد و التقاط در عقايد حسن صباح و ملاحده اسماعيليه ]
[ دست فروگذاشتن در نماز مذهب شيعه، زيديه و مالكيه ]
[ امامت اسماعيلى و تفاوت آن با امامت شيعه اصولى ]
[ تفاوت ديدگاه شيعه و اسماعيليه در مسئله صلوات ]
[ صلوات بر امامان معصوم و خواندن نام آنها در نماز در ديدگاه شيعه ]
[ تهمت مؤلف فضائح به شيعه در ذكر نام امامان در نماز ]
[ تفاوت ديدگاه شيعه و اسماعيليه در وضو ]
[ رياى ملاحده و اسماعيليان در عبادات و تفاوت شيعه با آنها در عمل و نظر ]
آنگه گفته است خاكش به دهان:
و حدّ سيومِ اين خانه با ملحدى دارد؛ زيرا كه به شِعار و دِثار ۲ مانندگى كردهاند به ملحدان:
اوّلاً، بر مسلمانان كينور ۳ باشند.
دوم، ملحدان به عزيز مصر گويند، رافضيان به قائم گويند.
سيوم، ملحد لاف از على و آلِ على زند، و رافضى لاف از على و آل على زند، ۴و على و آل على از رافضى و ملحد بيزارند.
چهارم، رافضى رايتِ سپيد دارد، و ملحد رايتِ سپيد دارد.
پنجم، [ ملحد ] گويد: برين شرع اعتمادى نيست، عزيزِ مصر شرح آن داند، رافضى گويد: قائم شرح آن داند كه معصوم است.
ششم، ملحد ذمّ بوبكر و عمر و همه صحابه و سلف كند و رافضى همين كند و اصلِ مذهبِ رافضى خود اين است.
هفتم، ملحد را در هيچ زاهدى و امامى اعتقادشان نباشد. همه اعتقادِشان در غولى، خوكى، بىنمازى، كوهىاى، سنگدلى باشد، و رافضى را همين سيرت
1.مراجعه شود به: كفاية الأثر، ص ۱۴۷ - ۱۵۰؛ المزار الكبير، ص ۱۰۲ - ۱۰۷؛ بحار الأنوار، ج ۱۰۲، ص ۱۹۱ - ۱۹۳، و ج ۳۶، ص ۳۳۳، ح ۱۹۵، و ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱ .
2.شِعار به كسر شين، جامه درونى كه به بدن بچسبد، و دِثار (به كسر دال) جامه بيرونى بر خلاف شعار.
3.ث - م - ب - ح - د: «كينهور».
4.صفحه «۴۱۲» چاپ قديم