449
نقض

باشد. هرگز ايشان را در هيچ قاضى‏اى، امامى، زاهدى، مصلحى اعتقادِشان نباشد. اعتقادِشان در خمّارى، مفسدى، عوّانى باشد. اندى تبرّا كنند از سلفِ صالح فقط. و رافضى خير العمل زند در بانگِ نماز، و ملحد همين كند.
هشتم، رافضى، انگشترى در دستِ راست دارد و ملحد همين كند.
نهم، ملحد پنج تكبير كند بر مرده، رافضى هم اين كند.
دهم، ملحد در نماز دست فرو گذارد و رافضى همين كند، و ملحد به هفت امام بگويد از بطنِ على، و رافضى دوازده گويد، و رافضى على و أئمّه دگر را «صلوات اللَّه عليه» نبيسد و گويد، و ملحد همين كند؛ همه را «صلوات اللَّه عليه» نويسد، و نامِ امامان در نماز گويند. آنگه ملحد وضو هم‏چنان كند كه رافضى.
امّا جوابِ اين كلمات و فصول كه از سرِ جهل و بى‏علمى و خيانت ايراد كرده است، به توفيقِ خداى تعالى و به بركاتِ مصطفى و آلش برود؛ إن شاء اللَّهُ تعالى و بِهِ الثّقةُ.
امّا جوابِ آن كلمت كه «حدّ سيومِ اين خانه با ملحدى دارد» چون ازين فصل فارغ شويم، خانه خواجه با وى نماييم كه كجاست و چگونه است كه پندارى مست است، راه با خانه نمى‏داند، و به حدّى روشن گردانيم كه سر از ننگِ مذهب، از آن خانه به در نتواند كردن.
۱امّا آنچه گفته است: «اوّلاً رافضيان بر مسلمانان كينور ۲ باشند، چون ملحدان» جوابش آن است كه هر مسلمان كه اين كتاب كه اين مدّعى ساخته است به استقصاى تمام برخواند، بداند كه بر آلِ مصطفى - خلفاً عن سلفٍ - چگونه كين و عداوت ظاهر گردانيده است و بر شيعتِ آلِ رسول. پس به كينورى، ۳ به ملحدان خواجه بهتر مى‏ماند؛ ۴ تا عملِ خود بر دگران نبندد.
امّا جواب آنچه گفته است كه «ملحدان خود را بر عزيزِ مصر بندند، رافضيان خود را بر قائم بندند» بس طرفه نيست. ملحدان خود از امّتِ مصطفى خارج‏اند؛ امّا در خِطّه

1.ث - م - ب - ح - د: «كينه‏ور».

2.صفحه «۴۱۳» چاپ قديم‏

3.كذا صريحاً در نسخ ع - ث - م - ب.

4.ح - د: «پس كينه‏ورى و عداوت در خواجه بيشتر است».


نقض
448

و آنچه گفته است كه «ذوالفقارِ مرتضى برگيرد و مسلمانان همه را بكشد» هم از غايتِ ناانصافى و بديقينى است كه اوّلاً كافر و ملحد و ضالّ و گمراه و منافق را بكشد، و عالَم به عدل و انصاف بيارايد، و از جور و ظلم و عدوان خالى گرداند؛ چنانكه خداى و رسول و أئمّه و صحابه خبر داده‏اند. ۱ و خواجه چون در فصولِ اين كتاب على را كه بهتر است از قائم، «مسلمان كُش» مى‏خواند، عجب نباشد كه قائم را مسلمان كُش داند. امّا تيغِ هر دو الّا به‏حق نگذرد. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.

[ 144 ]

[ تهمت‏هاى مؤلف سنّى در شمردن ويژگى‏هاى شيعه و اسماعيليه ]

[ پاسخ به جهل مؤلف فضائح و اشاره به كفر اسماعيليه و ملاحده ]

[ مقايسه مذهب مؤلف سنّى با خوارج ]

[ پرچم سفيد آل على در مقابل پرچم سياه آل عباس ]

[ ايمان به شريعت و نبوت از نظر شيعه و انحراف اسماعيليه در اين موضوعات ]

[ ذات و صفات الهى و توحيد در مبانى شيعه اصولى ]

[ نقد صوفى نمايان و اشاره به آفات رفتارى زاهدان منحرف ]

[ شيعه منتقد زاهدنمايان ]

[ عقيده شيعه درباره زهد، اخلاص و باطن دين ]

[ شيعه ايمان به اخلاص دارد نه به عاريت و نماز به حقيقت دارد نه مجاز ]

[ مشروعيت خيرالعمل در اذان و همسانى عقيده زيديه و شيعه ]

[ ملاحده و اسماعيليان التقاطگران و سارقان عقايد ]

[ گسترش زيديه در كوفه، حجاز، رى و عقيده آنها در امامت و تقيه ]

[ مسئوليت سلاطين و اميران در مبارزه با ملاحده و اسماعيليان ]

[ دشمنى اميران و سلاطين با اسماعيليه و ملاحده ]

[ جهل و بى امانتى مؤلف فضائح در عدم تفكيك شيعه اماميه از اسماعيليه ]

[ مستحب بودن انگشترى نزد شيعه ]

[ صفات و علامات شيعه در حديثى از امام صادق(ع) ]

[ متابعت شيعه در فرايض و نوافل از سنت پيامبر(ص) و ائمه(ع) ]

[ تعداد تكبيرهاى نماز ميت و تفاوت ديدگاه شيعه و اسماعيليه ]

[ قياس در تكبير نماز ميت در فقه اهل سنت ]

[ حكايت بى‏نمازى ملاحده و اسماعيليان بر ميت ]

[ ريشه‏هاى الحاد و التقاط در عقايد حسن صباح و ملاحده اسماعيليه ]

[ دست فروگذاشتن در نماز مذهب شيعه، زيديه و مالكيه ]

[ امامت اسماعيلى و تفاوت آن با امامت شيعه اصولى ]

[ تفاوت ديدگاه شيعه و اسماعيليه در مسئله صلوات ]

[ صلوات بر امامان معصوم و خواندن نام آنها در نماز در ديدگاه شيعه ]

[ تهمت مؤلف فضائح به شيعه در ذكر نام امامان در نماز ]

[ تفاوت ديدگاه شيعه و اسماعيليه در وضو ]

[ رياى ملاحده و اسماعيليان در عبادات و تفاوت شيعه با آنها در عمل و نظر ]

آنگه گفته است خاكش به دهان:
و حدّ سيومِ اين خانه با ملحدى دارد؛ زيرا كه به شِعار و دِثار ۲ مانندگى كرده‏اند به ملحدان:
اوّلاً، بر مسلمانان كينور ۳ باشند.
دوم، ملحدان به عزيز مصر گويند، رافضيان به قائم گويند.
سيوم، ملحد لاف از على و آلِ على زند، و رافضى لاف از على و آل على زند، ۴و على و آل على از رافضى و ملحد بيزارند.
چهارم، رافضى رايتِ سپيد دارد، و ملحد رايتِ سپيد دارد.
پنجم، [ ملحد ] گويد: برين شرع اعتمادى نيست، عزيزِ مصر شرح آن داند، رافضى گويد: قائم شرح آن داند كه معصوم است.
ششم، ملحد ذمّ بوبكر و عمر و همه صحابه و سلف كند و رافضى همين كند و اصلِ مذهبِ رافضى خود اين است.
هفتم، ملحد را در هيچ زاهدى و امامى اعتقادشان نباشد. همه اعتقادِشان در غولى، خوكى، بى‏نمازى، كوهى‏اى، سنگدلى باشد، و رافضى را همين سيرت

1.مراجعه شود به: كفاية الأثر، ص ۱۴۷ - ۱۵۰؛ المزار الكبير، ص ۱۰۲ - ۱۰۷؛ بحار الأنوار، ج ۱۰۲، ص ۱۹۱ - ۱۹۳، و ج ۳۶، ص ۳۳۳، ح ۱۹۵، و ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱ .

2.شِعار به كسر شين، جامه درونى كه به بدن بچسبد، و دِثار (به كسر دال) جامه بيرونى بر خلاف شعار.

3.ث - م - ب - ح - د: «كينه‏ور».

4.صفحه «۴۱۲» چاپ قديم‏

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429596
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به