نقصانِ شيعت باشد و نه تفضيلِ سنّت. و گر مصنّف كور است و نديده است و نخوانده است، بايد كه بپرسد و طلب كند تا بداند كه زيديان طايفهاىاند از مسلمانان و از امّتِ محمّد كه به عدل و توحيدِ خداى و به عصمتِ انبيا معترف باشند، و بعد از مصطفى، امامِ بهحق عليّ مرتضى را دانند، و نصّ خفى گويند و معصوم دانند على را و حسن و حسين را، و بعد از زينالعابدين، امامت در زيدِ على - عليه السلام - دعوى كنند. و بيشترِ فقهِ ايشان فقهِ بوحنيفه باشد و ايشان را نيز اجتهادى باشد موافقِ مذهب فريقين، و قياس در مسائل تفريعات روا دارند؛ به خلافِ مذهب شيعت. و در شهر رى مدرسههاىِ معروف دارند، و فقهاىِ بسيار برين مذهب، و در بلادِ عالم، چون جبالِ جيلان و بلادِ ديلمان و يمن و طائف و كوفه و مكّه كه حرم خدا است، اين مذهب ظاهر و معروف است. و البتّه در مذهبْ تقيّه نكنند. و در رى ساداتِ بسيارند از نقيبان ۱ و رئيسان كه اين مذهب دارند و مقبول الشّهادة و العدالة بودهاند پيشِ قاضى القضاة، الحسن الاسترآبادى - رحمة اللَّه عليه - چنانكه سيّد امام أبوالفتح ونكى ۲ و در پيش قاضى ظهير الدّين، چنان كه خواجه امام بوجفر گيل ۳ كه بر بالاىِ همه اصحابِ بوحنيفه نشيند در حضرتِ مجلس، حكم و مُعَدِّل و مُزكّى ۴ باشد. با اين همه، در بانگِ نماز و قامت ۵ خير العمل زنند، و والى و قاضى و پادشاه دانند، و علما را معلوم ۶باشد، و نه نقصانِ عدالتِشان كند و نه كس را زَهره باشد كه در ايشان طعنى زند. و امامِ ايشان نه امامِ اصحاب فريقين باشد؛ همين بطنوى باشد، شجاع عالم زاهد كه خروج كند. و اهلِ كوفه بيشتر اين مذهب دارند و از كوفه تا به بغداد كه دار الخلافه است بسيار نيست. و
1.ع - ث - ح: «بسيارند نقيبان». م: «و نقيبان».
2.براى ترجمه «أبوالفتح ونكى» رجوع شود به تعليقه ۱۶۱.
3.م - ب: «گيلكى». ح - د: «گيلى».
4.براى تحقيق درباره «معدّل و مزكى»، رجوع شود به تعليقه ۱۶۲.
5.در غياث اللغات گفته: «قامت به فتح ميم عربى است، به معنى قدّ، و اشارت است به اين كلمه كه بهوقت استاده شدن امام در تكبير گويند: قد قامت الصلاة»؛ يعنى قامت را بر اقامه در مقابل اذان اطلاق مىكنند؛ چنانكه در همين جا.
6.صفحه «۴۲۱» چاپ قديم