مرتضى قمى كه فضلاىِ عالم را از خطب و تصانيفهاىِ ۱ او سرمايه است.۲ و شيخ ابوجعفر طوسى - رحمة اللَّه عليه - كه فضل و زهدِ او أظهر من الشّمس است. و ابويعلى سالار، ۳ و ابن البرّاج، و از متأخّران چون خواجه بوجعفر دوريستى، و ابوالفرج حمدانى، و الحسين بن المظفّر الحمدانى، و خواجه مُفيد عبدالجبّار رازى،۴ و فقيه اميركا قزوينى، و چون سيّدِ امام محمّد كيسكى، و سيّد امام مانگديم الرّضي و مفيد عبدالرّحمن نيسابورى، و برادرش ابوسعيد محمّد، و محمّد الفتّال، و فقيه بونجم، و فقيه عبدالجليل، و خواجه امام رشيد محقّق، و خواجه ۵حسكا، و ابوطالببابويه، و خواجه بوجعفر نيشابورى، و قاضى ابوعلى طوسى، و رشيد على زيرك قمى، و خواجه امام ابوالفتوح عالم كه مصنّف بيست مجلّد است از تفسيرِ قرآن و مؤلّف كتابِ شرحِ شهابِ نبوى كه همه طوايف اسلام به نوشتن و خواندن آن راغباند. و غير اينان از متقدّمان و متأخّران كه به ذكر همه، كتاب مطوّل شود كه همه مدرّس و متكلّم و فقيه و عالم و مُقرى و مفسّر و متديّن بودند و اشارتى درين معنى كفايت است تا قائل و غير او از مجبّران كه اين كلمات بخوانند، معلوم شود كه شيعه را هم مدرسه بوده است و هم مدرّس، و هم فقيه و هم فقه بوده است. و الحمُد للَّه ربِّ العالمينَ.
[ 14 ]
[ سعايت مخالفان شيعه نزد سلاطين ]
[ سعايت مخالفان شيعه نزد ملكشاه سلجوقى ]
آنگه گفته است:
و در روزگارِ سلطانِ سعيد ملكشاه - قدّس اللَّه روحَه - در رى چه استخفافها رفت بر رافضيان و همه [ را ] بر منبرها بُردند كه: ايمان بيارى. ۶
1.استعمال مصنف رحمه اللَّه عليه جمع الجمع را در اين كتاب فراوان ديده مىشود.
2.براى شرح حال او رجوع شود به تعليقه ۲۹.
3.براى ترجمه اين عالم و تراجم علماى ديگر كه بعد از او در اين فصل ياد شده است، رجوع شود به تعليقه ۳۰.
4.ع - ث - ب - م: «قزوينى». ح - س هم ندارند و قياساً تصحيح شد.
5.صفحه «۴۱» چاپ قديم
6.ث: «نيارى». ح - س: «و همه بر منبرها رفتند كه ايمان بياورند». و عبارت متن مطابق اصطلاح آن زمان است كه در بعضى كتب فعلاً بهوفور به نظر مىرسد. و براى تحقيق در آن رجوع شود به تعليقه ۳۱.