كه قريب است به دار الملكِ خلافت. و به مكّه هر سال يك بار كه مالهاىِ بسيار بستانند و خلعتها برسد ۱ و قضاة و فقها و علمايشان همه فتوى بر آن مذهب كنند. آنگه از بلادِ خوراسان از نيسابور تا اوژكند ۲ و سمرقند و حدودِ بلادِ تركستان و غزنين و ماوراءالنّهر همه حنيفىمذهب باشند يكرنگ و به توحيد و عدل خداى و به عصمتِ انبيا گويند. و به منزلتِ اهل البيت مُقرّ و به فضلِ صحابه معترف و مُقرّ، و جزا بر عمل گويند. و به خوارزم معتزليانِ عدلىمذهب باشند و به فقه اقتدا به امام بوحنيفه كنند و در اصول مذهبِ اهلالبيت دارند، مگر در دو مسئله: امامت و وعيد كه خلاف كنند. و گرچه در بلادِ ۳عراق حنيفى باشند، غلبه آنجا دارند. آنگه بلادِ آذربيجان تا به درِ روم و همدان، و به اصفهان و ساوه و قزوين و مانندِ آن، همه شافعىمذهب باشند؛ بهرى مشبّهى، بهرى اشعرى، بهرى كُلّابى، بهرى حنبلى. آنگه در حدودِ لرستان و ديارِ خوزستان و كَرَهْ و گرپايگان و هروگرد ۴ و نهاوند و آن حدود، اغلبْ مشبّهه و مجسّمه باشند. و در حدودِ شام بيشتر يزيديان و اسماعيليان باشند. و بيان و شرح و تفصيل همه بلادِ عالم درين كتاب ميسّر نشود. آنگه در ولايتِ حلب و حَرّان و كوفه و كرخ و بغداد و مشاهد ائمّه و مشهدِ رضا و قم و قاشان و آوه و سبزوار و گُرگان و استراباد و دهستان و جربادقان ۵ و همه بلادِ مازندران و بعضى از ديارِ طبرستان و رى و نواحىِ بسيار از وى، و بعضى از قزوين و نواحىِ آن، و بعضى از خرقان همه شيعىِ
1.ح - د: «و به مكه هر سال به مكيان مالهاى بسيار رسد و خلعتها بستانند».
2.سامىبيگ در قاموس الاعلام گفته: «اوزكند يا اوزجند، نام قصبهاى است در ماوراءالنهر در خطه فرغانه كه آبهاى جارى بسيار و باغ و باغچه فراوان دارد و در كتب عربى به طور مشروح معرفى شده است». و ياقوت در معجم البلدان گفته: «اوزكند آخر مدن فرغانة مما يلى دارالحرب (إلى آخر ما قال)». و گويا اصل صحيح آن «اوژ كند» با زاى سه نقطه است؛ زيرا «اوژ» به تركى آخر هر چيز و منتهى اليه آن است و «كند» نيز به همان لغت به معنى ده و روستا و آبادى است و چون اين ده و آبادى در منتهى اليه و آخر شهرهاى اسلامى بوده، به اين اعتبار آن را «اوژ كند» ناميدهاند.
3.صفحه «۴۵۹» چاپ قديم
4.م: «و برو گرد». ح: «و بروجرد». د: «و يزدجرد».
5.ع: «جزنايقان» بدون نقطه نون اول. ث: «خربايقان». م: «جرمادقان». و شايد صحيح در اين نسخ گرپايكان» بوده. ح - د: «حدود گرگان».