و به دليلِ اوّل مستغنى بوديم ازين دو وجه دگر؛ امّا براىِ تأكيد را ۱ گفته آمد «و زيادةُ الخيرِ خيرٌ». ۲
و اما آنچه گفته است كه «به مذهبِ روافض چنان است كه پدرانِ قائم هر يك بهترند از وى» دگرباره به حساب كورتر است و فتوى بايد كه بر آن مذهبِ بد خود مىكند و فتواىِ مذهبِ شيعت چون نمىداند، در توقّف نهد. ۳ به مذهبِ شيعه چنان است كه اميرالمؤمنين على، بهتر است ازين هر يك از يازده معصوم و دلالت ۴ قولِ رسول است كه گفت: «هذان إمامان، قاما أو قعدا، و أبوهما خيرٌ منهما». ۵ و اين دگران را تفاوتى نيست و معلوم نشده است تفضيل بهرى بر ديگرى. تا آن ۶ صورت كه نموده است، بداند كه باطل است.
و آنچه گفته است كه «چون دولتِ امويان ناچيز شد و دولتِ عبّاسيان ضعف پذيرفت»، عجب است كه در مواضع اين كتاب آورده است كه آن مذهبِ رافضى باشد كه زبون و ضعفپذير باشد، و مذهبِ سنّت هميشه قوى باشد و عجز و ضعف نپذيرد و اينجا به ضعفِ مذهب و نقصانِ كارِ خلفا معترف مىشود. مبارك باد رجوعِ دگرباره با دروغ و تقليدِ اوّل!
اما آنچه گفته است كه «در عهدِ اميرانِ ديلمان شيعى چرا ظاهر نشد و قوّت صدقه و
1.اين مورد يكى از آن موارد است كه دو اداة تعليل براى افاده معنى تأكيد به كار رفته است چنانكه در تعليقه ۱۳ به تفصيل بيان كرديم.
2.تهذيب الأحكام، ج ۵، ص ۴۳۰، ح ۱۴۹۴؛ كامل الزيارات، ص ۴۳۲، ح ۶۶۳؛ وسائل الشيعة، ج ۸، ص ۵۲۶، ح ۱۱۳۵۳، از أبي الحسن عليه السلام.
3.ح - د: «در باقى نهد».
4.ح - د: «و به دلالت» و «دلالت» در متن به معنى دليل است.
5.فضائل أمير المؤمنين عليه السلام، ابن عقده كوفى، ص ۱۶۸؛ كفاية الأثر، ص ۳۸؛ الصراط المستقيم، ج ۲، ص ۱۱۸؛ بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۲۸۹، ح ۱۱۰، در اين كتب با كمى اختلاف در صد روايات اين حديث آمده است، و در كتب ديگر با اختلاف بيشتر آمده است مثل: الإرشاد، ج ۲، ص ۳۰؛ الفصول المختارة، شريف مرتضى، ص ۳۰۳؛ الطرائف، ابن طاووس، ص ۱۹۶؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۱۴۱.
6.ع: «به آن».