باشد...!؟ آن كس كه نصرت و قوّت و مدد كند مصطفى را بر اداىِ رسالت و اظهارِ دعوت و انتشارِ شريعت، با اين ۱ جماعت كه خذلان كنند او را و انكار كنند بر او، و جفا و اذى۲ كنند او را به ضرب و شتم. و ابوطالب - رضي اللَّه عنه - معلوم است كه اوّل [ او را ]تربيت كرد، و در حالِ بعثت او را نصرت و تقويت كرد، و چون از دنيا بيرون مىشد فرزندان و برادرانِ خود را بدين كلمات به نصرتِ محمّد - عليه السلام - وصيّت كرد (شعر):
اُوصي بنصرِ النّبيّ الْخَيْرِ مَشْهدُهُعليّاً ابني و شيخ القوم عبّاسا
و حمزة الأسد الحامي حقيقتهو جعفراً أن يذودوا دونه النّاسا۳
كونوا فدىً لكُمُ نفسي و ما ملكت۴في نَصْرِ أحمد دونَ النّاسِ أتراسا۵
و مانند اين ابيات و كلمات بسيار است بوطالب را كه در نصرت و محبّتِ اسلام و مصطفى - عليه السلام - گفته است كه دلالت و حجّت است بر صفاىِ ايمان و ثبوتِ اعتقادِ او؛ تا خواجه مجبّر بداند كه او را با كفّارِ مكّه و صناديدِ قريش ۶برابرى دادن از غايتِ جحود حق و ظهورِ عداوتِ پسرش باشد.
و در ايمانِ ابوطالب اين خبر كفايت است كه از صادق - عليه السلام - روايت كردهاند كه گفت: روزى اميرالمؤمنين - عليه السلام - نشسته بود با قومى بسيار؛ يكى برخاست گفت: يا أميرالمؤمنين أنت بالمكان الّذي أنت فيه و أبوك يعذّب بالنّار؟ فقال عليه السلام: «مَه، فضّ اللَّهُ فاكَ والّذي بَعَثَ مُحمّداً بالحقِّ بَشيراً و نَذيراً۷لَو شَفَعَ أبي في كلِّ مذنبٍ على وجهِ الأرضِ لَشفَّعَهُ اللَّهُ فيهِم؛ أبي يعذّبُ بالنّارِ و ابنُهُ قسيمٌ بينَ الجنّةِ و النّار؟».۸
1.ب - ث - م: «آن».
2.م - ب: «ايذا».
3.در نسخ ع - ب - ث - م: «الباسا».
4.در الفصول المختارة علم الهدى رحمه اللَّه عليه كه ملخّص العيون و المحاسنِ مفيد رحمه اللَّه عليه است، اين مصراع چنين آمده است: «كُونُوا فدًى لكم اُمّي و ما وَلَدت».
5.براى رسيدگى به سند اين اشعار و وصيت ابوطالب عليه السلام رجوع شود به تعليقه ۳۸.
6.صفحه «۴۸» چاپ قديم
7.«و نذيراً» فقط در دو نسخه ب - م.
8.براى تحقيق در اين حديث، رجوع شود به بحار (ج ۳۵، ص ۶۹، ح ۳ و ص ۱۱۰، ح ۳۹) و يا به كتاب الحجة على الذاهب في إيمان أبيطالب، تأليف سيد فخار، چاپ نجف (ص ۱۵) يا به ص ۲۰ چاپ اوّل النقض و همچنين مراجعه شود به: الأمالي، شيخ طوسى، ص ۳۰۵، ح ۶۱۲؛ مائة منقبة، قمى، ص ۱۷۴؛ بشارة المصطفى، ص ۳۱۲، ح ۱۹؛ كشف الغمّة، ج ۲، ص ۴۲.