547
نقض

خداى باشد و موسى و محمّد و ابراهيم عاصى باشند. بنماند الّا آن كه خداى و همه انبيا و همه مؤمنان از همه كفّار ايمان مى‏خواهند تا بعثتِ رسل و انزالِ كتب و امر و نهى حق باشند. و ابليس و بوجهل و فرعون بر خلاف اراده خداى كفر مى‏خواهند، و مشيّتِ خداى تعالى را نقصانى نباشد كه منفعت و مضرّت ۱بر وى روا نيست و او مُريد ايمان و طاعت است، و كاره است همه مقبَّحات را، از كفر و غير آن.
پس «ما شاءَ اللَّه كانَ و ما لمْ يشأْ لَمْ يَكُنْ» مقيّد بايد گفتن نه مطلق. و تقديرش چنان باشد كه «ما شاءَ اللَّهُ مِن فعل نفسه كانَ، و ما لمْ يَشَأ مِن فعلِ نفسه لمْ يكُنْ». و اتّفاق است كه همه مسلمانان مى‏گويند: «لا مردَّ لأمرِ اللَّهِ ۲ و لا رادّ لِحُكْمِهِ». ۳ و اتّفاق است كه كفّار و عُصاة همه ردِّ امرِ خداى مى‏كنند از ايمان و طاعت. تا اين كلمت را به آن كلمت قياس مى‏كند، تا شبهت بر خيزد؛ چنانكه مذهبِ اهل عدل است و عقل بر آن گواه است؛ به خلافِ آن كه مذهبِ اهلِ جبر است كه درست شد كه بارى تعالى مُريد كفر و قبايح نيست. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.

[ 172 ]

[ پاسخ به شبهه مؤلف فضائح در باب توفيق و خذلان الهى ]

[ متوقف بودن ايمان و اطاعت بر توفيق و لطف الهى از نظر شيعه ]

[ معنى مختار بودن انسان و ابتناى ثواب و عقاب بر اختيار ]

[ سلب توفيق و مفهوم خذلان الهى از نظر شيعه ]

آنگه گفته است:
و فضيحت ششم آن است كه روافض به توفيق و خذلان بنگويند و در قرآن است كه: «وَ ما تَوْفيقى إلاّ بِاللَّهِ»۴و خود آن را نشناسند. هر كه ايمان آورد، گويند: خود موفّق ۵ است، و هر كه نياورد گويند: به خودى خود مخذول است، خداى را خود هيچ توفيقى و لطفى و خذلانى نيست در ايمانِ مؤمن و كفرِ كافر و طاعتِ مطيع و عصيانِ عاصى.

1.صفحه «۵۰۱» چاپ قديم‏

2.مأخوذ از آيه ۱۱ سوره مباركه رعد است كه: «وَ إذا أرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ» .

3.مأخوذ از آيه ۱۰۷ سوره يونس كه به اين عبارت است: «وَ إنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رادَّ لِفَضْلِهِ» اما هر دو تعبير در احاديث و ادعيه و كلمات بزرگان هست. مراجعه شود به: بحار الأنوار، ج ۸۶، ص ۳۳۷، ح ۷۳؛ الدرّ المنثور، ج ۳، ح ۳۱۸.

4.از آيه ۸۸ سوره مباركه هود.

5.ع: «موافق». و به طور حتم غلط است؛ زيرا كه بحث همانا از «توفيق و خذلان» معنون در كتب احاديث و كلام و غير آنها است و از موافقت و مخالفت سخنى در ميان نيست تا احتمال صحتى در كار باشد.


نقض
546

نه به خداى. پس اگرچه خداى تعالى خواهد و حاصل نيايد، نقصانِ خدايىِ او نباشد كه فعل غيرِ او است.
و چه گويد ۱خواجه سنّى خداى تعالى مقدّراً ۲ از فرعون و بوجهل، يا كفر مى‏خواهد يا ايمان؟ اگر كفر مى‏خواهد، خود مرادِ او حاصل است. موسى را با عصا و يدِ بيضا فرستادن، و از فرعونِ مُجْبَرْ مقهور ايمان طلب كردن، عبث باشد كه نه خداى تعالى مى‏خواهد و نه خود فرعون قادر هست ۳ بر ايمان، و هم‏چنين محمّد را - عليه السلام - با قرآن و ذوالفقار به بوجهل و غيرِ او از كفّار فرستادن هم عبث باشد كه ايشان نتوانند كه ايمان آرند ۴ و نه خداى خواهد از ايشان كه ايمان آورند. پس اگر مى‏خواهد، ۵ انكارِ خواجه چيست؟ و گر نمى‏خواهد فرستادن پيغمبر چيست؟ و چون خداى از فرعون و بوجهل كفر مى‏خواهد، نگويى ۶ موسى و محمد چه مى‏خواهند؟! اگر هم كفر مى‏خواهد، تشديد و خصومت چيست؟ وگر ايمان مى‏خواهد، مخالفتِ خداى از رسولان چگونه روا باشد؟! و گوييا ۷ ابليس از فرعون و بوجهل كفر مى‏خواهد يا ايمان؟ اگر ايمان مى‏خواهد، محال است كه او سرِ كافران است. پس بنماند الّا آن كه ابليسِ از ايشان و از همه كافران كفر مى‏خواهد و خداى به مذهبِ خواجه هم كفر مى‏خواهد و پيغمبران همه ايمان مى‏خواهند. آمد اينجا ۸ آن كه ابليس آن مى‏خواهد كه خداى، و آن كفر است، و موسى و محمّد خلافِ آن مى‏خواهند كه خداى، و آن ايمان است! زهى مذهب و اعتقاد و طريقه كه ابليس مطيعِ

1.صفحه «۵۰۰» چاپ قديم‏

2.ع - ث - م - ب: «مقدر». ح - د: «تقديراً». و در سابق در چند مورد: «مقدر را» در اين قبيل موارد گذشت و مراد آن است كه بر سبيل تقدير و فرض.

3.ث - م - ب - ح - د: «است».

4.ث: «بيارند». م - ب: «آورند». ح - د: «آورد».

5.«ميخواهد» (با اتصال «مى» به كلمه «خواهد» در همه نسخ در اين مورد و نظاير آن در قبل و بعد كه اشاره به آنها به طول مى‏انجامد). پس اين كه برخى از مردم مى‏گويند كه امثال «ميخواهد» در كتب قدما متصلاً به نظر نرسيده است، اساسى ندارد.

6.ع - ث - م - ب: «گويى». پس گويا «گويى» به معنى «پندارى» يا «پس» مى‏باشد.

7.ح - د: «و ديگر».

8.ح - د: «اينجا لازم آيد كه». و مراد بنابر همه نسخ اين است كه: «لازمه اين عقيده آن است كه».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 431338
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به