55
نقض

در اوّلِ كتاب كه بيست و پنج سال رافضى بوده است، انتقالى شده است على زعمه؟ قولش در دعوىِ اوّل مقبول و مسموع باشد و در دعوىِ رجوع، حجّت و بيّنت بايد. آخر درين مدّتِ دراز و عهدِ طويل بايستى و شايستى كه اين مايه بدانسته بودى كه شيعه نبوّت و امامت به نسبت نگويند، و به ميراث اثبات نكنند تا عبّاس را يا فرزندان و دختران و دامادان و بنى‏عمّان را باشد؛ بلكه از شرايطِ امامت، عصمت و نصّيّت و كثرتِ علم گويند و هر كه را اين سه منزلت باشد، امام مفترض الطّاعهْ او باشد؛ اگر خويش باشد و اگر نباشد.
و يك شاهد كه بدان اين شبهت ساقط شود و اين مُشَنِّع لال گردد، آن است كه اگر شيعه امامت به نسبت گفتندى حسنِ على - عليه السلام - فرزندِ مهتر است على را و فاطمه را، و شيعه در اولادِ حسنِ على از اوّل تا به آخر در هيچ كس دعوىِ امامت نكرده‏اند، ۱ و از فرزندانِ زين العابدين الّا در باقر دعوى نكنند و زيدِ على - عليه السلام - كه پسرِ زين العابدين است‏۲ و خروج كرده است، به امامتش قبول نكنند، براىِ فقدِ عصمت و نصّيّت و كثرتِ علم؛ تا بدانى كه شيعه امامت به نسبت نگويند الّا به علم و عصمت و نصّيّت نگويند.۳ كذلك در هر يك از ائمّه دين برين وجه كه بيان كرده شد تا اين سؤالات همه ساقط باشد و اين تشبيهات كه آورده است، همه باطل.
امّا آنچه گفته است كه: «على بهتر است از ابوالعاص» منّت نهاده است بر سرِ على، و كرم و تفضّل كرده است كه شخصى را كه سيّدِ انبيا، سيّدِ اوصيا خواند و ۴آياتِ بى‏مر ۵ از قرآنِ مجيد در فضايل و مناقبِ او مُنزل شده باشد و اخبارِ بى‏عدد۶ در شرفِ او ظاهر و باهر، خواجه از بُغضِ مادرآورده‏۷روا ندارد گفتن كه: اين بهتر است از عثمان. ترسد

نسخه‏اى ديگر

پس از آنكه چاپ كتاب نقض به‏پايان رسيد و چاپ تعليقات نيز به اواخر نزديك مى‏شد، به پدرم خبر رسيد كه يك نسخه مخطوط از كتاب نقض از هند به ايران آورده شده. آن مرحوم بلافاصله نسخه را به مبلغ گزافى از كتابفروش خريدارى كرد تا آن را بشناسد و اگر امتياز قابل توجهى دارد در اين مقدمه بشناساند؛ چه آن فقيد چنان ولعى داشت تا طبق مضمون «لايغادر صغيرة و لا كبيرة الّا أحصيها» هيچ مطلبى را در تحقيقات خود فروگذار نكند.
ما آن نسخه را با ديگر نسخ مقابله و بررسى كرديم و در اينجا معرفى مى‏نماييم:
نسخه‏اى است به خط نستعليق ناپخته، به‏قطع 16 * 25 سانت (قطع نوشته‏هاى متن 5/9 * 5/17)، هر صفحه داراى 15 سطر، آيات قرآنى و جملات و اشعار عربى به خط نسخ، در بعضى موارد عناوين باشنگرف، كاغذ آن هندى نازك، جلد و همه برگ‏ها موريانه‏خورده، و موريانه‏خوردگى جلد و صفحات اول و آخر كتاب بيشتر است. برگ‏هاى آغاز نسخه در اثر موريانه‏خوردگى چنان از هم گسسته شده كه نمى‏توان حتى كتاب را باز نمود؛ زيرا صفحات از هم پاشيده مى‏شود. حواشى صفحات آغاز نسخه و نيمى از برگ دوم و بسيارى از كلمات متن بالكل از بين رفته و صفحات سوراخ سوراخ است.
اول و آخر نسخه كامل و تمام است. در صفحه اول، نام كتاب چنين ذكر شده:
«نقض الفضائح از تصنيف علّامه جليل عبد الجليل رازى».
كاتب در آخر نسخه تاريخ كتابت و نام و نشان خود را چنين معرفى مى‏كند:
كتاب نقض الفضائح از ارشاد جناب فاضل مؤتمن، شاعر شيرين‏سخن، وحيدزمن، حضرت منشى سيّد احمد حسن صاحب - أدام اللَّه بركاته الى يوم التّناد - به خط أحقر العباد [ال] عبد المذنب الخاطى المدعوّ بعلى حسن بن آغا

1.ب - م: «نكرده است».

2.شايد اصل چنين بوده: «و زيد على كه پسر زين العابدين است عليه السلام».

3.ع - ث - ب - م: «براى فقد عصمت و نصيت نگويند».

4.صفحه «۵۰» چاپ قديم‏

5.«بى‏مر» يعنى بى‏حساب و بى‏شمار.

6.شايد اصل چنين بوده: «بى‏عدّ» تا با «بى‏مر» متوازن باشد.

7.ع: «مادر آورد» و نسخ م - ب اصلاً ندارند.


نقض
54

[ 17 ]

[ شرايط سه‏گانه، عصمت، نص و علم در امامت از نظر شيعه ]

[ علم، عصمت و نص بر امامت هر يك از امامان از نظر شيعه ]

[ علم، عصمت و نص، نشانه‏هاى امامت امام على(ع) ]

[ مؤلف فضائح منكر ديدگاه قرآن در مسئله امامت ]

[ نسبت دولت و دين در خلافت بنى عباس و سلجوقيان ]

[ عقيده شيعه به علم و نص و عصمت امام ]

[ موضع ضد قرآنى مؤلف فضائح ]

آنگه گفته است:
اگر دين و دولت و خلافت به نسبت بودى، چنانكه مذهبِ گبركان و رافضيان است، بايستى كه نه بوبكر را بودى و نه على را؛ عبّاس را بودى كه عمّ نزديك‏تر است به مرده كه پسر عمّ. و اگر خود نيز چنان بودى كه رافضى دعوى مى‏كند كه اين كار به قرابتِ قريب ۱ است، بايستى كه حسن و حسين را بودى كه پسرانِ فاطمه‏اند، نه على را، كه قرابتِ قريبْ‏۲ حسن و حسين راست به شرفِ فرزندزادگى. و اگر از جهتِ ابن عمّى دعوى مى‏كنى، در درجِ ابن عمّى جز على ديگران بودند، چون پسرانِ عبّاس و غيرهم. و اگر از جهتِ دامادى مى‏گويى، عثمانِ عفّان و ابوالعاص بن الرّبيع نه دامادان بودند چون على؟ پس اگر گويى: شرف و فضل، فاطمه راست، دون از آن دخترانِ ديگر، بدان‏كه اگر چه فاطمه فاضل‏تر است و بزرگ‏تر از دگر خواهرانش، اين شرف همه را به رسولِ خداست (صلعم) نه به فاطمه، و دگر دختران همچنان فرزندانِ رسول بودند چون فاطمه، و دامادان هم چون او۳ داماد، اگرچه على فاضل‏تر بود كه‏۴ ابوالعاص كه دامادِ سيّد است بر زينب بنتِ رسول (صلعم) و فاطمه از زينب بهتر است.
امّا جوابِ اين كلماتِ مكرّرِ نامفيد از پيش گفته شد كه به مذهبِ شيعه، ۵امامت و خلافت به نسبت نيست و استحقاقِ امامت بدان شرايط است كه بيان كرده شد و آن عصمت و نصوصيّت و علم است كه با فقدِ يكى از اين سه‏گانه ۶ امامت باشد؛ ۷ و اگرچه فرزند پيغمبر و امام باشد. امّا اين خواجه كه اين تصنيف كرده است، نه دعوى مى‏كند

1.ع - ث: «به قرابت قربت». م - ب: «به قرابت قرين». (در هر دو مورد).

2.ع: «هم چنو».

3.ح - س: «از».

4.صفحه «۴۹» چاپ قديم‏

5.ع: «سگانه».

6.عبارت نسخ م - ث - ب: «كه با فقد يكى از اين (ث: يكى اين) بيگانه امامت باشد».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429940
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به