الموت است» و چون به رسالت نرفته بود به سارى و به اكراهش نبرده بودند، پس به اختيارِ خويش به قرينه الموت رفته باشد ۱ و بينم ملحدى بر خود معترف شده باشد. و فرق نباشد ميانِ نيمملحد و تمامملحد. تا دست از آن بدارد يا اين الزام قبول كند.
و آنچه حوالت كرده است به عالم كه گفت: «اين زنك را طلاق ده»، اوّلاً چنان عالم بر خود خنديده باشد كه زن مصطفى را «زنك» خواندن غايتِ جهل باشد، و چون خداى گويد طلاق ده، و مصطفى اجماع است كه نداد؟! اين حوالت ضلالت باشد به مصطفى كه فرمانِ خداى تعالى نبرده باشد و اين كفر محض است. بنماند الّا آن كه مستمع كور و كر و نامنصف است. عالم بيانِ اين آيت كرده باشد كه بارى تعالى فرموده است: «عَسى رَبُّهُ إنْ طَلَّقَكُنَّ» إلى آخره. ۲ و اين را انكار نتوان كردن كه بارى تعالى گفت: اگر تو اينان را طلاق دهى من تو را به بدلِ اينان بهتر از اينان بدهم و آن صفات برشمرده كه نه سنّى انكار تواند كردن و نه شيعى. تا خواجه به حساب كورتر باشد و اين شبهت زايل و ساقط باشد. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.
[ 180 ]
[ برترى امامان بر فرشتگان در ديدگاه شيعه ]
[ دلالت آيات و براهين عقلى در اثبات برترى انبيا و امامان به فرشتگان ]
[ روايت نبوى در كرامت و حرمت داشتن مؤمن به فرشته نزد خداوند ]
[ داستان منقول از اهل سنت در باب برترى عمر بر فرشتگان و دلالت آن بر نقض گفتار مؤلف فضائح و اثبات ]
[ رد انتساب افعال و اعمال خارقالعاده به على(ع) و اشاره به نصرت اسلام و تقويت شريعت توسط آن حضرت ]
[ انكار منقبت على مرتضى مايه رسوايى انكار كننده ]
[ راويان ثقه و اخبار اصحاب حديث در نقل داستان ردالشمس و دلالت آن بر منقبت على(ع) ]
[ كثرت اخبار و اشعار در بيان داستان ردالشمس و اهميت آن نزد راويان ]
[ نقل روايت مستند حادثه ردالشمس توسط امير امام منصور عبادى ]
[ نقل روايت ردالشمس توسط عالم اهل سنّت دليل بر صحت و درستى آن ]
[ اشاره به ادعاى پيامبر در بازگشت آفتاب به خاطر على(ع) و دلالت آن بر منزلت و مرتبت والاى حضرت ]
[ الزام مؤلف فضائح در پذيرش دعاى مصطفى در حق على و عداوت مؤلف سنّى با آن حضرت ]
[ فوت نشدن نماز مصطفى در حادثه ردالشمس ]
[ على شاگرد مصطفى و برتر از همه امت و عصمت و امامت او ]
آنگه گفته است:
فضيحت سيزدهم. رافضى گويد: على و يازده ۳ امام از صُلبِ او هر يك بهتر بودند از جبرئيل. وگر على خواستى، زبر ۴ ابر شدى، و آفتاب را از بهر على ردّ كردند تا او را نماز فائت نشود، و رسول را اين كرامت نكردند كه رسول را نماز فوت شد؛ بهقضا باز كرد. تا بدانى كه رافضى درجه على معظمتر از درجه رسول مىداند.
اما جواب اين مهملات ۵ بر سبيلِ اختصار آن است كه شبهتى نيست كه شيعه انبيا و
1.ع - م - ب: «رود».
2.صدر آيه ۵ سوره مباركه تحريم.
3.ع: «و يازدهم».
4.در نسخ: «زير». و در برهان قاطع گفته: «زبر به فتح اوّل و ثانى و سكون راى قرشت، به معنى بالا باشد كه در مقابل پايين است و به عربى فوق گويند». و شايد اصل، «برابر» بوده و تحريف شده است.
5.ع: «محملات». م - ب: «مجملات».