حسن عسكرى درست باز كرده بودندى، تا شيعت را توقّف و انتظار نبايستى كردن؛ چنانكه همه علوم فقه و شريعت و تفسير را بيان كردهاند؛ تا موقوف نيست ۱بحمد اللَّه بر ظهور و حضور قائم - عليه السلام -. تا عاقلان بدانند كه همه حوالات به دروغ كرده است و همه بهتانها به باطل نهاده و اعتقاد شيعه بر صحّت قرآن و صدق قرائت مستقيم است و تا ۲ كور و لال مىباشد بدين حجّت: «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ».۳
[ 182 ]
[ تهمتها و انتسابات دروغ مؤلف فضائح به شيعه ]
[ آمدن ذوالفقار از آسمان به دلالت روايات و مفهوم معجزه در عهد پيامبر ]
[ رد اعجاب از نزول ذوالفقار از آسمان و معجزات و كرامات پيامبر(ص) ]
[ اشرف بودن تيغ ذوالفقار به دلالت لافتى الّا على ولاسيف الّا ذوالفقار ]
[ اغراقگويى عالمان سنّى در وصف وسايل عمر و الزام مؤلف فضائح به پذيرش مطالب حق شيعه ]
آنگه گفته است:
فضيحت پانزدهم. بگفتيم كه هرگز دروغزنتر و جاحدتر از رافضى ديگرى نباشد. گويند: ذوالفقارِ على از آسمان آوردند. اوّلاً ذوالفقار نامِ تيغى است و آن تيغ از آنِ مُنبّه بن الحجّاج بود، به غنيمت به روزِ بدر به رسول افتاد. آن را «سيف النّبيّ» گفتند. رسول به على داد. آنچه از آسمانْ جبريل آورد، آن بود كه چون جهاد فريضه كردند، جبرئيل مىآمد تيغى حمايل كرده و در هر غزوى جبرئيل همچنين كردى، سلاح پوشيده آمدى تا رسول بدانستى كه غزا مىفرمايد. امّا مقصود رافضى نه نشرِ معجزاتِ رسولِ خداى باشد؛ مقصودش آن باشد تا دروغى بگويد زيادتى مر على را، و فضيلتى او را اثبات كنند ۴ بر رسول خداى تعالى.
اما جواب اين فصل موجز آن است كه دروغزن و جاحد آن طايفه باشند كه خداى را ظالم گويند، و رسول را عاشق، و امام را مُخْطى؛ و آن ناصبيانِ مجبّرند؛ چنانكه به دلايلْ در مواضع درست كرده شد.
امّا آنچه گفته كه گويند: «ذوالفقارِ على از آسمان آوردند»، ۵ گويند و در اخبار
1.صفحه «۵۲۷» چاپ قديم
2.ح: «تا» (بدون واو در اول آن).
3.آيه ۴۲ سوره مباركه فصلت.
4.ح - د: «به زيادتى فضيلت مر على را و او را كرامتى اثبات كند».
5.مراجعه شود به: الكافي، ج ۱، ص ۲۳۴، ح ۵، و ج ۸، ص ۲۶۷، ح ۳۹۱؛ معاني الأخبار، ص ۶۳، ح ۱۲؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۵۵، ح ۱۹۵.