589
نقض

مسمّى بعد از آن است به دو هزار سال. تا بداند كه اسم غيرِ مسمّى است؛ تا از وجوه اين فصل دلالت باشد بر بطلانِ مذهبِ مجبّران و ناصبيان. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.
آنگه گفته است:

[ 187 ]

[ شبهه‏افكنى مؤلف فضائح در ذكر القاب و اوصاف شيعه ]

[ لقب مفوضه و معنى آن ]

[ لقب حلولى و معنى آن ]

[ لقب امامتى، حشوى، اثناعشرى، قطعى و معنى آنها ]

[ تهمت‏ها و شبهات مؤلف فضائح در آميختن راست و دروغ هنگام ذكر القاب شيعه ]

[ رد شبهات مؤلف فضائح و تحقيق در القاب واقعى شيعه و روشنگرى و ذكر مستندات ]

[ مخالفان شيعه همانند كفار قريش به سياست جعل القاب بد تمسك جستند ]

[ وضع لقب شيعه توسط خداوند در قرآن و در احاديث نبوى ]

[ لقب و وصف شيعه در عبارات و روايات معصومين ]

[ سابقه لقب رافضى در عهد نوح و پيامبران بعدى ]

[ بنى سفيان و امويان، لقب رافضى را از باب دشمنى به شيعه على دادند ]

[ قاضى عهد منصور عباسى و قصيده سيد حميرى در هجو او ]

[ تفاخر شافعى به داشتن لقب رافضى به مفهوم محب اهل بيت بودن ]

[ لقب ترابى براى شيعه و ذكر اشعار در اهميت آن ]

[ لعن على بر منابر توسط بنى مروان، دليلى بر حرام‏زادگى آنها ]

[ دفع لقب سبأيى از شيعه و اشاره به ملعون بودن عبد اللَّه سبأ ]

[ مفهوم مفوضه و حوالت امور عظام در دنيا و آخرت به انبيا و ائمه ]

[ حديث «يا على انك قسيم النار» و اشاره به قسيم در معنى مقاسم ]

[ لقب مفوضه از باب قول به قدمت قرآن، اختيار امامت به امت و قياس در شريعت، سزاوار مجبران ]

[ قسمت كردن بهشت و دوزخ توسط على(ع) و اشاره به معيار تقوا و عمل صالح ]

[ پاسخ به شبهه حلول روح خداوند در على(ع) و مبرا دانستن شيعه از چنين اعتقادى ]

[ لقب اثنا عشرى شيعه ]

[ بطلان سنجش عقيده دوازده امامى شيعه با عقيده به هفت امام در نظر اسماعيليه ]

[ حديث نبوى در دوره سى‏ساله امامت و سپردن دوره اميران ]

[ پاسخ به شبهه مؤلف فضائح در قطعى بودن امان شيعه بر 12 امام ]

[ شبهه‏افكنى‏هاى مجبران نسبت به معارف قرآنى و اثبات حقانيت مذهب شيعه و قطعيت تعداد امامان ]

[ اشتراك ملحدان و مؤلف فضائح در انتساب لقب قطعى به شيعه ]

[ انتساب لقب غرابى به شيعه نشانه بى‏سوادى مؤلف فضائح ]

[ اخوت پيامبر و على(ع) و اشاره به مستندات و نصوص اين حقيقت در قرآن و حديث ]

[ رد انتساب لقب خطابى به شيعه ]

[ لعن ابو الخطاب در توقيع حضرت مهدى(ع) و دورى شيعه از خطابى ]

فضيحت بيستم. رافضيان را چند لقب است: اوّلاً «رافضى» لقبِ خاصّ است ايشان را و رسول خبر داده است؛ چنانكه در اوّلِ اين مجموعه گفته‏ايم. ۱ و بنو اميّه اينها را «تُرابى» گفتند؛ زيرا كه به ابوتُراب گويند، و مروانيان سبِ‏ّ على كردندى و بر مردم مشتبه كردندى تا مردمان ندانند كه بدان بوتراب على را مى‏خواهند. و «سَبَأى» خوانندشان؛ ۲ زيرا كه تابعِ عبداللَّه سَبَأ بودند كه او بر على اعتراض‏ها كردى كه چرا تولّا به شيخين مى‏كنى و سيرتِ ايشان بنگردانى؟ و «مفوّضه» ۳ گويند؛ زيرا كه گويند: خداى تعالى در قيامت كارها به على مفوّض گرداند و ازين سبب ۴على را «قسيمُ النّار و الجنّة» گويند و خداى مى‏گويد: «يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ»۵من آمرزم آن را كه خواهم، و من عذاب كنم آن را كه خواهم. رافضى گويد: على كند. بوبكر و عمر و همه صحابه و تابعين را به دوزخ فرستد، و كفشگرانِ در عايش ۶ و كلارگران ۷
آبه و جولاهكان قم و سفيهانِ ورامين را به بهشت فرستد. و «حلولى» خوانندشان؛ زيرا كه روح إله گويند در على شد و ازين بود كه خلق از كردارها و علمِ او عاجز بودند و اين بوده است اعتقادِ پور بنانِ ۸ قمى و على متكلّمِ رازى. و در

1.اشاره به آن حديثِ موضوع است كه پيشتر در همين كتاب و تعليقه ۱۱ به‏تفصيل به بيان آن پرداختيم.

2.«شان» فقط در ح - د.

3.براى تحقيق درباره «مفوّضه» رجوع شود به تعليقه ۱۹۱.

4.صفحه «۵۳۹» چاپ قديم‏

5.از آيه ۴۰ سوره مباركه مائده.

6.م: «غالش». ب: «غايش». ح - د هم ندارند.

7.م - ب: «گلاگران». ح - د هم ندارند. و شايد مراد گيلگران مى‏باشد. در آنندراج گفته: «گليگر به كسر كاف فارسى و راى مهمله در آخر، گلكار است. اثير الدين اخسيكتى گفته: زمانه هست به دولتسراى تو معمار چو آفتاب و مهش صد گليگر و مزدور».

8.ع: «نورنبان». م: «لوطيان». ب: «لوتيان». ح - د: «بابوييان». و تصحيحْ قياسى است به قرينه ساير موارد و ذيل عبارت.


نقض
588

نيامده است و اين آيت از قرآن است از قصّه داود و سليمان كه بارى تعالى گفت: «وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُودَ شُكْرًا وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ»۱پس بعينه اين كلمات پيش از بعثتِ مصطفى به هفت‏صد ۲ سال امرؤ القيس به اتّفاق در شعرى آورده است: ۳۴
و جفانٍ كالجوابي‏و قدورٍ راسيات۵
و امرؤالقيس رهينٌ‏مولعٌ بالفتيات۶
اگر شايد كه امرؤالقيس را اتّفاق افتد كه پيش از بعثتِ مصطفى و نزولِ قرآن يك آيه در شعرى آورد، طرفه نباشد و روا باشد كه اتّفاق افتد كه اميّه و بكر پسرانِ خود را نامى نهند كه آن نامْ خداى از بهرِ ولىِ‏ّ خويش اختيار كرده باشد و بر درِ بهشت عَدْن و بر ساقِ عرشِ مجيد نبشته باشد؛ تا بدين حجّت آن شبهتْ خار ديده مجبّرش شود. بلكه آن هر دو شخص كه آن نام اختيار كردند و غير ايشان در كتب خوانده بودند و از انبياى پيشين شنويده به سمع و نقل كه اين نامِ شير خدا و وصىِ‏ّ خيرالانبياء است و او را نام نه تنها على است، در توراة ايليا است، در سماوات مرتضى است، روا باشد كه آن اختيار براىِ طلبِ آن شرف كرده باشند. و اللَّهُ أعلم.
و اختيارِ نامِ على پيش از خلق آسمان و زمين از يك طريق دگر ردّ است بر مذهبِ مجبّران، و آن، آن است كه اسم روا مى‏باشد پيش از خلقِ آسمان و زمين؛ وگرچه

1.ذيل آيه ۱۳ سوره مباركه سبا و صدر آن اين است: «يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ» و مورد استشهاد: «و جفان كالجواب و قدور راسيات» است.

2.كذا صريحاً در نسخ. و به طور قطع و يقين در ذكر اين تاريخ اشتباهى به كار رفته است و منشأ آن يا از طرف مصنف رحمه اللَّه عليه بوده است يا از ناحيه مستنسخان و نسخه‏برداران، و يا از غير اين دو جهت كه ما نمى‏دانيم. در هر صورت براى تحقيق اين موضوع، رجوع شود به تعليقه ۱۹۰.

3.در دو نسخه ح - د، فقط بيت اوّل را آورده و در سه نسخه ع - م - ب، فقط بيت دوم را آورده‏اند و به جهت اكتفا به ذكر قسمتى از آيه مباركه كه مشتمل بر بيت اوّل است، آن را ذكر نكرده‏اند.

4.صفحه «۵۳۸» چاپ قديم‏

5.مأخوذ از آيه ۱۳ سوره مباركه سبأ.

6.مراجعه شود به: أحكام القرآن، ابن عربى، ج ۴، ص ۲۳، و در آن «معجب بالقينات» بدل «مولع بالفتيات» آمده است.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429975
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به