قهستان، ۱ قاضى عماد الدّين حسن استرابادى ۲ بود، هميشه اين سنّت نگاهداشتى
و در جامعِ مسلمانان كه خطبه و نماز كردى، باز نكردى و اقتدا بدو خطا نباشد. و او را بىعلم نپندارم كه هفتاد سال بر عملى متواتر مداومت بنمايد و اختيارِ بدعت بكند. پس اگر كرده است بر شيعت همان عيب است درين عمل كه بر پيرى بدان معتبرى؛ بلكه تحت الحنك سنّتِ مصطفى است - صلّى اللَّه عليه و آله - و سنّتِ اهلِ البيتِ او، و ناصبى ۳ بدين تشنيع مستحقِّ ذمّ و عقوبت.
۴و اما آنچه گفته است كه ۵ «سر برهنه نماز كنند»، آرى به مذهبِ اهل البيت روا است و شايد كردن و درين نقصانى نيست مذهب را. و الحمدُ للَّه ربِّ العالمين.
[ 194 ]
[ تهمت پيروى از ملحدان در نصب پرچم سفيد به شيعه و اشاره به دستار و پرچم پيامبر و على(ع) ]
[ دروغگويى مؤلف فضائح و اشاره به تنوع رنگها در پرچم ملوك شيعه ]
[ رنگ سياه سفارش بنى عباس و فلسفه تمايز شيعه با آنها در انتخاب پرچم ]
[ رنگ پرچم در صدر اسلام، در عهد پيامبر(ص)، عهد عثمان عفان و على(ع) و پاسخ شبهه مؤلف فضائح ]
[ پرچم سياه على(ع) در جنگ جمل و صفين و الزام مؤلف سنى به پذيرش سخن حق شيعه ]
[ اهل بدعت و الحاد و باطل بودن اعتقاد و پرچم آنها ]
[ بىعَلَمى سمرقندى، خرمدين و قرمطى و دعوت آنها به الحاد ]
[ ضرورت شناخت اصل اعتقادات ملحدان و بىاثر دانستن عقل در معرفت خداوند ]
آنگه گفته است:
فضيحت بيست و ششم. رافضى عَلَمِ سفيد دارد، اقتدا به ملحدان، و ذمِّ عَلَمِ سياه كند و آن رايت عزّ و ظفر است. و خلاف نيست كه رايتِ رسول روزِ بدر سياه بود، و رايتِ على در جمل و صفّين سياه، و دستارى كه رسولِ خداى به عبّاس داد سياه بود؛ و فرزندانش به تبرّك مىدارند و بر آن لون رايتها و لباسها ساختند و هنوز دارند بحمد اللَّه. و هر كجا بددينى بود چون مقنَّع ۶ به سمرقند، و بابكِ خرّمدين، و صاحب الزنّج در بصره، و علوىِ مغربى و صاحب المدثر ۷ و آنها كه در ۸ هَجَرْ و لَحْسا و بَحْرَيْن خروج كردند و زكرويه بن مهرويه القرمطى در عهدِ مكتفى، بر منصور خليفه ۹ بيرون آمدند، همه را
1.ح - د: «عراق و قهستان». و متن صحيح است؛ زيرا مراد عراق عجم است.
2.ترجمه «قاضى عماد الدين حسن استرآبادى» در تعليقه ۸۱ بهتفصيلِ تمام ياد شد. فراجعْها إنْ شئْتَ.
3.ح - د: «و خواجه ناصبى». ع - م - ب - ن: «خواجه» را ندارند.
4.صفحه «۵۵۹» چاپ قديم
5.گويا تكرار اين جوابْ ناشى از قلم خود مصنف رحمه اللَّه عليه است. و اللَّه أعلم.
6.براى ترجمه مقنع، رجوع شود به تعليقه ۲۰۳.
7.كذا. و ندانستم كه مراد كيست. اهل فضل خودشان تحقيق نمايند.
8.ح - د: «آنجا كه در».
9.ح: «در عهد مكتفى بن منصور خليفه». و عبارت به هيچ وجه درست نيست و شايد «منصور» محرّف «منصوب» باشد كه به معنى نصب شده و معين شده مىباشد.