هيچ دگر نخوانند و روا ندارند خواندن. وگر كلماتى زيادت و نقصان در ۱آن تحيّات باشد و تقديم و تأخيرى در الفاظ، قياس بايد كردن با آن كه تحيّاتِ مذهبِ بوحنيفه نه بر قاعدتِ آن تحيّات است كه شفعويان ۲ خوانند، و فرقْ ظاهر است. وگر دو تحيّات مىشايد، مگر سه هم شايد. و جعفر صادق نيز مجتهدى باشد از مجتهدان. الّا آن است كه به مذهبِ اهل البيت در تحيّات، آنچه واجب است كلمات شهادتين است و صلوات بر مصطفى و آلش، و دگر الفاظ و كلماتْ سنّت است و فرق ميانِ واجب و مندوبٌ اليه ظاهر است. مخالفتْ بيشتر ازين نيست درين دعوى. و السّلامُ على النّبيّ محمّدٍ و آله.
[ 201 ]
[ تهمت مؤلف فضائح به شيعه در همسانى روزه شيعه با اسماعيليه مصر ]
[ اشتراك عقيده مجبره و اسماعيليه مصر در مسئله معرفت خدا ]
[ روزههاى قبل از ماه رمضان در فرهنگ زاهدان و عابدان شيعه و اشاره به مبانى فقهى و اصولى آن ]
[ مخالفت شيعه اصولى با اخباريه در روزه ماه رمضان ]
[ پاسخ به مؤلف فضائح در شبههافكنى او مبنى بر مخالفت شيعه با بنى عباس در عيد فطر ]
آنگه گفته است:
فضيحت سى و سيوم. رافضى بر سنّتِ مصريان رود و دو روز پيش نيّتِ
ماهِ رمضان بكند، و چون دو روز به عيد مانده باشد، افطار كند، و به مصر همچنين كنند و به جدول روزه دارند، و عيد يك روز پيشتر كنند مخالفتِ آلِ عبّاس را.
اما جواب اين كلمات: اوّل آن است كه مجبّران گويند كه واجب نيست خداى را دانستن تا پيغمبر بنيايد، اقتدا ۳ به مصريان، كه اين معنى مذهبِ مصريان است و مذهبِ مجبّران، و كسى ديگر را اين مذهب و مقالت نيست. اين جوابِ آن تعصّب و بىادبى است كه كرده است.
اما جواب آنچه «دو روز پيشتر از رمضان روزه در گيرند» به حساب كورتر است كه زهّاد و عبّادِ شيعه به دو ماه پيشتر از رمضان روزه درگيرند، امّا نه به نيّتِ ماهِ رمضان روزه دارند و كتبِ فقهاىِ ايشان در احتياطِ اين مسئله و عددِ رؤيتِ هلال و