جماعت كه گفتند: زبير در سوارى شجاعتر است، او مغرور شده است و حرب جمل اختيار كرده و گمان برده كه چنان است. پس نمىدانم كه خونِ او به گردنِ كه باشد؟ بلكه صحابه اين معنى نگفتهاند و روا ندارند كه در شجاعت كسى را با على برابر كنند.اين تزوير و دروغ از اختلاقِ۱ او باشد كه نومسلمان است و از بيست ۲و پنج ساله رافضىاى بگريخته است، خواهد كه زبير و خالد را با على در شجاعت برابر كند تا در سنّىاى به قبول۳ باشد. و عجبتر آن است كه گروهى گويند: بوبكر فاضلتر است از على، و گروهى گفتند: عمر فاضلتر است از على؛ ليكن بىحجّت و بيّنت. با آن كه اجماع است كه على از همه صحابه عالمتر و فاضلتر و شجاعتر است، به دلالاتِ۴ آيات و اخبار و غزوات. اين سخن بارى هرگز نشنيدهايم كه كسى گفته باشد در همه امّتِ رسول - عليه السلام - كه كسى در شجاعت با على برابر باشد. بارى تعالى ما را توفيق كرامت كناد تا به كرمِ عميمِ او دامن از دستِ شبهت بستانيم و ديو لعين را به قوّتِ اعتقاد پاك از خود برانيم؛ إنّه القادر القهّار.
[ 19 ]
[ آيا سن در امامت و خلافت مؤثر است؟ ]
[ ربط سبقت در اسلام با امامت ]
[ تأييد نبوت كودكان توسط قرآن ]
[ اجماع در امامت على (ع) بعد از پيامبر(ص) ]
[ نقصان فهم مؤلف فضائح در فهم رابطه نبوت و امامت ]
[ بىادبى مؤلف فضائح در تحليل مسئله نبوت ]
[ انتساب اساس اسلام به خداوند ]
[ شيعه اصولى و پذيرش اجماع ]
[ صحابه در سقيفه منتظر خلافت على (ع) ]
[ دفاع فاطمه زهرا(س) از ولايت امام على(ع) و اعتراض به اهل سقيفه ]
[ موضوع بيعت على(ع) با ابوبكر ]
[ مهاجر و انصار منكران بيعت با ابو بكر ]
[ صحابه مخالف خلافت ابوبكر و مدافع امامت على(ع) ]
[ گواهى ابو سفيان بر حق على و بنى هاشم در خلافت ]
[ ابيات خزيمه صحابى در انكار بيعت با ابوبكر ]
[ مخالفت اسامة بن زيد با خلافت ابوبكر ]
[ مخالفت شيعه با جريان سقيفه، موافق عقل و سنت صحابه ]
آنگه گفته است:
اگر گويى: [ امامت ] به سبق در اسلام است، معروف است كه على ۵ ده ساله بود كه در اسلام آمد و قبول كرد، و بوبكر چهل ساله بود و هر دو سابق بودند، و زيد حارثه هم در درج هر دو بود. پس مردِ رسيده، به خلافت و نيابتِ نبوّت اولىتر باشد تا۶ كودكِ نارسيده، و مولى كه نه در رتبت و۷ منصبِ زعامت باشد چون زيدِ حارثه.
1.همه نسخ: «اختلاف» و تصحيح از علامه قزوينى رحمه اللَّه عليه است. و «اختلاق» به معنى از خود ساختن و سخن بىاصل را به صورت با اصل در آوردن است. در صحاح گفته: «خلق الإفك و اختلقه و تخلقه، أي افتراه. و منه قوله تعالى: «وَ تَخْلُقُونَ إفْكاً» ». و در منتهى الارب گفته: «خلق الإفك و تخلقه و اختلقه: بر بافت دروغ را».
2.صفحه «۵۶» چاپ قديم
3.ح - م - س: «مقبول»، ب: «قبول».
4.ح - س: «به دلائل».
5.ع - ث «على» را ندارند.
6.ث - ب - م - ح - س: «كه».
7.ح - س: «نه در رتبت خلافت».