633
نقض

درين مسئله كه مجمل بيان كرده شد. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين. و راوى خبر اگر جايز الخطا باشد، باكى نباشد و خللى نكند و تواترِ خبر و طريقِ آن مختلّ نشود.
اما آنچه گفته است كه «به نزديكِ رافضى خروس كه بانگ كند هم معصوم بايد»، بلى چنين است و چنين گير؛ بدان دلالت ۱ كه اگر خروسى باشد كه بى‏وقت بانگ كند، پيرزن در خانه گويد: شوم است، اين را ببايد كشتن؛ تا پيرزن عارف‏تر باشد كه ناصبى. او گويد: ۲ خروسى كه نه به وقت ۳ خواند ببايد كشتن، و ناصبى نداند كه شخصى ۴كه عالم و معصوم نباشد، به امامتش قبول نبايد ۵ كردن. اين است جوابِ اين شبهات بر سبيل مجامله و اختصار. و السّلامُ على النّبيّ المختارِ و على آله الأبرار.

[ 207 ]

[ تهمت گورپرستى به شيعه و نقد مؤلف فضائح بر مذهب شيعه ]

[ مبانى متقن عقلى عقايد شيعه و دفع تهمت و شبهه مؤلف فضائح ]

[ منهى بودن شعر در مذهب شيعه و دفع شبهه و تهمت مؤلف فضائح در ابتناى مذهب شيعه بر شعر ]

[ خواب‏هاى خرافه‏گرايانه سنيان در بقاع و مزارات ]

[ خواب‏ها و خرافات‏هاى اهل سنت در مزارها و زيارتگاه‏ها ]

[ نقوش و معمارى زيارتگاه‏ها و دفاع از معمارى اماكن مقدس و معمارى كعبه و دفع شبهه مؤلف فضائح ]

[ نيك‏نامى جمال موصلى اصفهانى و ابو سعد ورامينى به دليل زينت و تزيين آرايى كعبه و حرم نبوى ]

[ مشاهد و بقاع متبركه شيعه و زينت‏آرايى و توجه سلاطين به معمارى اين زيارتگاه‏ها ]

[ معمارى و نقوش تزيينى مقابر سلاطين سلجوقى و دفع شبهه مؤلف فضائح ]

[ عقيده صاحبان مذاهب در نجات و هلاكت فرجامين و رستگارى شيعه در حديث نبوى ]

[ شيعه مؤمن مست را دوست‏تر دارند تا جبرگرايان نمازخوان را كه اقتدا به ابليس مى‏نمايند ]

آنگه گفته است:
فضيحت سى و نهم. آن است كه از هفتاد و اند فرقه از فرق اسلام، مذهبى واهى‏تر و مقالتى ركيك‏تر از مذهبِ رافضى نيست كه بناىِ مذهبِشان بر شعرك‏ها و مغازى‏ها باشد، و فلان كس علوى‏اى به خواب ديده است گيسوها در بر افكنده، و همه گورپرست باشند و همچون دختركان كه لعبت بيارايند، رافضى گورخانه بيارايد و منقّش مى‏كند و به خويشتن هانهاده‏اند ۶ كه حق وا ۷ ايشان است و شاعر مست را كه گويد: على - صلوات اللَّه عليه - دعا و ترحّم مى‏كنند و تقرّب.
اما جواب اين كلمات خداى تعالى مى‏داند كه كرى‏ نكند نوشتن و روزگار عزيز ضايع كردن؛ امّا چون ضرورت شد، اشارتى برود.
اما جواب آنچه گفته است كه «مقالتى واهى‏تر از رفض نيست» و از اين رفض به

1.ح - د: «بدان دليل».

2.م - ب - ن: «چه او گويد كه اگر».

3.ع - م - ب - ن: «خروسى نه به وقت».

4.صفحه «۵۷۶» چاپ قديم‏

5.ح - د: «نشايد».

6.م - ب - ن - ح - د: «و به خويشتن نهاده‏اند». و متن يكى ديگر از مواردى است كه «ها» را به أول فعل در آورده‏اند؛ چنانكه در تعليقه ۱۲۳ به‏تفصيل بيان شد.

7.ح - د: «با».


نقض
632

شريعت، يك قول بوده باشد نصّ از قبلِ خداى تعالى، وگر به مصلحتى بگشته باشد، ۱ لابُدّ آيتى ناسخ بيامده باشد و دگرى منسوخ شده. پس همه شرايع نصّ باشد و بر اجتهاد و قياس خود عمل روا نباشد كردن به مذهبِ اهل البيت - عليهم السلام - : «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»،۲«وَ ما اخْتَلَفْتُمْ فيهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَحُكْمُهُ إلَى اللَّهِ».۳
و خواجه مصنّف ۴چون در فصول گذشته بر شيعت به‏دروغ طعن زده است كه «على را شريكِ مصطفى ۵ دانند»! بايست كه درين مسئله بدانستى كه خواجه بويوسف و بوداود را شريك خداى مى‏داند كه چون بارى تعالى در يك حكم يك قول گويد و بر آن عمل فرمايد و ايشان را به خلافِ آن اجتهادى باشد، لا شكّ همه ۶ مصيب باشند و حكمْ يكى و اعمال مختلف؛ همه شركاى خداى باشند در إعلام شريعت. و چون اين قول و اعتقاد توليد ۷ فسادها مى‏كند، مذهبِ صادق و باقر ۸ آن است كه شريعت همه نصّ است از قبل خداى به بيانِ قرآن و جبرئيل و قولِ قرآن و قول مصطفى، نه بر رأى ۹ و قياس و اجتهاد احمدِ حنبل و مالك و ثورى و داود. ۱۰ و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.
و امّا آن حوالتى به‏دروغ است كه شيعت گويند: «شريعت و احكام الّا از معصومان قبول نشايد كردن»، مذهب چنان است كه اخبار چون متواتر باشد، ۱۱ ايجابِ علم و عمل كند ۱۲ و بلكه بعضى فقهاى شيعت بر اخبارِ آحاد رخصت داده‏اند عمل كردن، وگرچه معصوم و امام زمانه غايب باشد، چون مسند باشد با ائمّه معصوم و با رسول. و درين معانى البتّه به قائم - عليه السلام - حاجت نباشد. و بيان كرده‏ايم كه احتياجِ مكلّفان به امام چيست و شريعتِ مصطفى متغيّر و متبدّل نشود. چون امام ظاهر شود، همان گويد كه از پدرانش به اخبارِ متواتر منقول است. و حقيقتِ مذهب اين است

1.ع: «و گر مصلحتى بگفته باشد».

2.از آيه ۷ سوره مباركه حشر.

3.صدر آيه ۱۰ سوره مباركه شورى.

4.صفحه «۵۷۵» چاپ قديم‏

5.م - ب - ن: «شريك خداى تعالى».

6.ع - م - ب - ن: «لا شك و همه».

7.نسخ: «تولد».

8.ح - د: «مذهب باقر و صادق عليهما السلام».

9.ن - ح - د: «نه به رأى».

10.يعنى بوداود.

11.ع - م - ب - ن: «نباشد».

12.م: «نكند». ن: «نكند» (بدون نقطه نون اول).

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 398922
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به