635
نقض

باشى، ۱ شعر مخوانيد كه نقصانِ روزه كند. گفتند: اگر چه شعر حق باشد؟ گفت: و إن كان حقّاً. ۲ پس معلوم شد كه بناى مذهبِ شيعه بر شعر نباشد.
اما آنچه گفته است كه: «بر شعرهاىِ ركيك»، عجب است كه چون در بازارها آن شعرهاىِ غرّا شنوند كه:

حمد للَّه۳كه ما مسلمانيم‏نه ز قمّيم و نه ز كاشانيم‏
كجا اشعار و ابياتِ بزرگ در چشمش آيد، چون شعر كسائى و اسعدى و عبدالملك بُنانِ معتقد و خواجه على متكلّم و احمدچه و خواجه ناصحى و امير قوامى و قائمى و معينى؟ كه هر بيتى را بها جهانى سزد. و توحيد و زهد و مناقب را دشمن ندارد مگر فلسفى‏اى اباحتى‏اى خارجى‏اى، اين است جوابِ به وجهِ بى‏خصومت.
اما جواب آنچه گفته است كه «فلان كس علوى‏اى را به خواب ديده است، گيسوها در بر افكنده» بندانسته است كه در بيشترِ بقاع كه تربت‏هاىِ سادات است، خوابْ سنّيان ديده‏اند؛ چنانكه به بار كرسب و ساوه و بناهق ۴ و باطانِ رى و بزرقا ۵ و فارس و بصره و خوزستان.
۶امّا عجب است كه بناى مذهبِ خود فراموش كرده است كه هر سال خبرى به‏تازگى برآيد كه به فلان بقعه زاهدى پديد آمده است؛ مجبّرانِ قُحّ ۷ از ولايات به

1.م - ح - د: «باشيد». و در متن در فعل اوّل «باشى» را به جاى «باشيد» به كار برده است؛ مانند شيخ ابوالفتوح رحمه اللَّه عليه در سراسر تفسير خود؛ چنانكه در تعليقات نوشته‏ايم.

2.مراجعه شود به: تهذيب الأحكام، ج ۴، ص ۱۹۵، ح ۵۵۸؛ وسائل الشيعة، ج ۱۰، ص ۱۶۹ باب «كراهة إنشاء الشعر ليلاً و في الصوم و في شهر رمضان، وإن كان شعر حقّ».

3.ع - ب - م - ن: «بحمد اللَّه». ح: «شكر للَّه». د: «شكر ايزد».

4.كذا.

5.م - ب: «برزقا» ن: «برزق».

6.صفحه «۵۷۸» چاپ قديم‏

7.ع - ن: «مخ». م: «مسخ». ب: «مح». ح: «جهال». د: «محال». در برهان گفته: «مخّ به ضمّ اوّل در عربى به معنى مغز استخوان و دماغ و خالص هر چيز باشد». با وجود اين كه لفظ دو نسخه ع - ن «مخ» است، گمان قريب به يقين كه در عربى از آن به «ظنّ متاخم به علم» تعبير مى‏كنند، آن است كه اين كلمه «قحّ» باشد. در غياث اللغات گفته: «قحّ بالضمّ و تشديد به معنى ساده و خالص و درشت و جفاكار (از منتخب)». و در منتهى الارب گفته: «قحّ بالضمّ بى‏آميغ از زفتى و جوانمردى و ساده و بى‏آميغ از هر چيزى. يقال: رجل قحّ و عربيّ قحّ، و أعراب أقحاح، و عبد قحّ، أي محض خالص. و درشت و بدخوى از مردم و جز آن، و خربزه پر مغز و نارسيده». و مى‏تواند بود كه مصنف رحمه اللَّه عليه نظر به تقارب «مخ» با «مغ» كه در فقره آينده ياد شده است، «مخ» را در اينجا آورده باشد و تعبير به آن را بر تعبير به لفظ «قح» ترجيح داده باشد. و اللَّه العالم بحقيقةِ الحال.


نقض
634

همه حال شيعت را مى‏خواهد، عجب است كه عدل و توحيد و تقريرِ نبوّت و اعتراف به امامت با عصمتْ واهى و ركيك است و جبر و تشبيه و كفر را حوالت به مشيّتِ خداى كردن، و معاصى و ضلالات را بر فتراكِ قضا و رضاىِ خداى بستن، و انبيا را همه كافربچه و عاصى گفتن، و شريعت را چون گوشتِ قربان به قسمت بكردن، مذهبى درست و سره است...! و زادَ فى الطّنبورِ نغمةً. ۱ با ملحدان در وجوبِ معرفتْ موافقت كردن، اين مذهبى سره است و آن ركيك و واهى! ريشش به نماز نيست كه دروغ گويد و چنين قياس كند. مگر از قرآن كريم اين آيت بنخوانده است تا بدانستى كه حق عدل است و باطل جبر؟ قال سبحانه و تعالى: «إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اْلإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذى الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ»۲ و در جوابِ اين كلمت اين آيت كفايت است.
اما آنچه گفته است كه «بناىِ مذهبشان بر شعرك‏ها و مغازى‏هاىِ ركيك باشد»، ۳اوّلاً كوربخت اگر وقتى به تقليد شيعى بوده است، بايستى كه شنيده بودى كه به مذهبِ شيعت منهى است شعر گفتن؛ تا به مذهبِ محقّقانِ شيعت چون خواجه امام رشيد متكلّم و غير او را مذهب است كه روا نباشد كه ائمّه شعر منظوم گويند و نه انبيا. و در همه عمرِ مصطفى - صلى اللَّه عليه و آله - نيم‏بيت را حوالت كنند بدو كه گفت: «سَتبدي لكَ الأيّامُ ما كنت جاهلا» ۴ و بقيّه شعر نه بر نظم شعر گفت تا شاعر نباشد. و بارى تعالى بر سبيلِ مدح او را گفت: «وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَليلاً ما تُؤْمِنُونَ»۵ و همه علماى شيعت متّفق‏اند كه جعفر بن محمّد الصّادق - عليه السلام - گفت: ۶ چون به روزه

1.ميدانى آن را در مجمع الامثال از امثال مولدين شمرده است.

2.صدر آيه ۹۰ سوره مباركه نحل.

3.صفحه «۵۷۷» چاپ قديم‏

4.صدر بيتى است از معلقه طرفة بن عبد بكرى كه از معلقات سبع است و ذيل آن اين است: «و يأتيك بالأخبار من لم تزوّد» (مراجعه شود به: مجمع البيان، ج ۸، ص ۲۸۷؛ تفسير القرطبي، ج ۱۵، ص ۵۱؛ تاريخ الإسلام، ذهبى، ج ۲۴، ص ۲۲۳؛ تاريخ مدينة دمشق، ج ۲۵، ص ۳۸۹، و ح ۴۶، ص ۱۰۴.) و تفصيلى در موضوع اين بيت در تعليقات چاپ اول نوشته‏ايم (رجوع شود به ص ۶۲۷- ۶۲۸).

5.آيه ۴۱ سوره مباركه الحاقة.

6.م - ب - ن: «فرمود».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429604
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به