641
نقض

اما جواب اين كلمات كه دگرباره از سرِ بى‏دانشى و تعصّب ياد كرده است، به‏ضرورت مختصر گفته شود، به توفيقِ خداى:
اما آنچه گفته است: «رافضى بيشتر عوّان باشد» ۱ دروغِ اين كلمات عُقلا به‏ضرورت دانند كه اگر بر يك محلّت دو يا سه عوّان باشند، عجب نباشد، باقى كه ۲ مردم خويش‏كار ۳ باشند. و عوّانى به مذهب تعلّقى ندارد. در هر مذهبى، چنانكه عالم باشد، جاهل باشد، و چنانكه مُصْلِحْ باشد، مُفْسِدْ باشد، و چنانكه نيكان باشند، عوّانان باشند. و اين معنى خاصّ نيست، عامّ است. امّا عجب است نمى‏دانم كه عوّانى و بدكارى به قضا و رضاىِ خدا است يا از فعلِ ما است؟ اگر از فعلِ و اختيار مكلّفان است، دگرباره رافضى بايد شدن و دست از مجبّرى و ناصبيى بداشتن. پس اگر به اراده و مشيّتِ خداى است، سلاح بربايد گرفتن و چون نمرود به مصاف خداى شدن و دست از قاشيان و ۴قميان ۵ بداشتن كه پندارى كه به فعلِ خدا ايشان مأخوذ نباشند و به فعلى كه خداى كند، رافضيان را دشنام دادن خربطى و احمقى و جاهلى باشد. با اين همه عوّانى عدلى، ۶ بهتر از ده عالمِ مجبّره. عوّانِ شيعى، فعلِ بدِ خود را حوالت به خود مى‏كند، و عالم‏نامِ مجبّر، همه زلّات و معاصى را حوالت به خداى مى‏كند؛ آنگه شيعى را به اختيارِ مذهب جفا مى‏كند.
و اما آنچه حوالت عوانان به قم و قاشان كرده است، مگر به اصفهان و به همدان كم نباشند و به دگر بلادِ اهل جبر و تشبيه. ۷
و آنچه گفته است كه: «علمِ دين نخوانند» پوشيده نيست احوالِ مدارس و مدرّسان

1.ح - د: «كه بيشتر عوانان رافضى باشند».

2.ع - م - ب - ح: «عجب باشد باقى».

3.ح - د: «خوش‏كار». و در برهان گفته: «خويش به كسر اوّل و ثانى معدوله بر وزن پيش (تا آن كه گفته) و به معنى خوب و نيك هم آمده است».

4.صفحه «۵۸۳» چاپ قديم‏

5.م - ب: «از قم و كاشان». ن: «از قاشان و قم». ح - د: «از قميان و كاشانيان».

6.يعنى يك عوان عدلى.

7.سيد مرتضى رازى رحمه اللَّه عليه در تبصرة العوام در باب چهاردهم هنگام ذكر فرق شش‏گانه شافعيان (ص ۹۸ چاپ عباس اقبال آشتيانى) گفته: «فرقه اول از اصحاب شافعى مشبهى باشند و در تشبيهْ غلو كنند؛ مثل أهل همدان و كره و بروجرد و اصفهان و يزد و هرات و سلماس و شيراز و غير آن».


نقض
640

دوستر دارند كه مجبّر نمازكن را، كه مجبّر نماز مى‏كند و مى‏گويد: خداى مى‏كند؛ مؤمن خمر مى‏خورد و مى‏گويد: من مى‏خورم. پس چنان خمرخواره بهتر از چنين نمازكن باشد كه آدم نسبتِ عمل به خود كرد و گفت: «رَبَّنا ظَلَمْنا أنْفُسَنا»۱ ابليس حوالتِ كفر به خداى كرد كه: «رَبِّ بِما أغْوَيْتَنى»۲ پس شاعر مؤمنِ مست را در اعتقاد اقتدا به آدم است، و زاهدِ مجبّر را اقتدا به ابليس؛ «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِإمامِهِمْ».۳ اين است جوابِ اين شبهات بر سبيلِ اختصار. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.

[ 208 ]

[ تهمت بى علمى به شيعه و عوام‏گرايى و دورى از علم دين و ديگر شبهات مؤلف فضائح ]

[ بى‏دانشى و تعصب مؤلف فضائح و اشاره به تهمت عوّانى به شيعه ]

[ كثرت مدارس، مدرسان و متعلمان در بلاد شيعه پاسخى به شبهه مؤلف فضائح ]

[ دورى علماى شيعه از درس قدح و مثالب و دفع شبهه مؤلف فضائح ]

[ پيشانى سياه شيعيان نشانه كثرت سجود و نورانيت ]

[ اشاره به انجام امر به معروف و نهى از منكر در فرهنگ شيعه ]

۴آنگه گفته است:
و فضيحت چهلم. رافضى بيشتر عوّان باشد ۵ و در شهرهايى كه بديشان ۶ موسوم است چون قم و قاشان ۷ و آبه و سبزوار و درِ زادمهران ۸ و درِ مصلحگاه، ۹ هرگز علمِ دين نخوانند، مگر تازى و اشعارِ عرب. هيچ رافضيى گردِ علمِ دين نگردد فقيهانشان ۱۰ همه درس قدح و مثالب خوانند، و زاهدانشان را ۱۱ پيشانى سياه باشد ۱۲ و پايشان سياه باشد از آن كه گرماوه با گرماوه ۱۳ شويند و چون كشيشِ روم آب نيازارند. و سيماىِ مسلمانى نور باشد، پيشانىِ ايشان سياه باشد. و عوّانى خمّارى ۱۴ نزديكِ علما چندانى خطر ۱۵
دارد كه هيچ امامى ندارد. هرگز امر به معروف و نهى از منكر نكنند و روا ندارند.

1.از آيه ۲۳ سوره مباركه أعراف.

2.از آيه ۳۹ سوره مباركه حجر.

3.صدر آيه ۷۱ سوره مباركه اسراء.

4.صفحه «۵۸۲» چاپ قديم‏

5.ح - د: «عوانان باشند». ب: «عوان باشند».

6.م - ب - ن: «به ايشان».

7.ح - د: «كاشان».

8.م - ب - ن: «و درواز مهران». ح - د: «و مصلحگاه و آزادمهران».

9.ع - م - ب - ن: «و در مصلحتگاه».

10.م - ب - ن: «و فقهاى ايشان».

11.م - ب - ن: «و زهاد ايشان».

12.م: «باشند».

13.ح - د: «گرمابه تا گرمابه».

14.ح - د: «عوانى و خمارى».

15.خطر در اينجا به معنى قدر و منزلت است، نه به معنى مذمومش كه هلاكت و امر مخوف باشد و شاعر در اين بيت هر دو معنى متضاد آن را جمع كرده است: از خطر خيزد خطر زيرا كه سود ده چهل‏بر نبندد گر بترسد از خطر بازارگان‏

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 398915
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به