649
نقض

ابوعبداللَّه الحسين بن الرّضا شوند و كذلك برين قياس مى‏بايد كردن تا خود علم و عمل و عفّت و شرف حاصل هست يا نه، و به استحقاق هست يا نه. و مخصوص نيستند شيعه بدين رغبت. نه سنّيان به زيارتِ ابراهيم خوّاص و فراوى روند؟ و حنفيان به زيارتِ محمّد حسن شيبانى؟ ۱ و زيارتِ صالحانْ سنّت است و مندوبٌ اليه. پس اگر بر هيچ طايفه‏اى عيب و عار نيست، چرا بر شيعه عيب است؟ امّا خواجه را خصومتِ مادرآورده ۲ است، هم با على هم با آل على؛ تا طاعتْ فضيحت خواند، و ۳ سنّت بدعت داند، و ۴ حجّتْ شبهت. ۵ زه‏اى ۶ سنّى مشبّهى، و شادباش اى ناصبى خارجى. و «جوابِ گورخانه نگاشتن» بگفته‏ايم مُشْبع؛ وجهى نبود اعادت كردن.
و آنچه گفته است كه «زيارتِ طوس را بر حجّ كعبه ترجيح نهند» دروغى محض است كه حجّ كعبه مباركه با حصولِ شرايط واجب است، و ركنى است از اركانِ خَمْس، و تاركش مستحقِ‏ّ ذمّ و عقوبت باشد. و زيارتِ رضا و غير رضا از ائمّه هدى چون نذر نباشد، سنّت است، وگر هزار بار كسى به زيارتِ رضا شود - عليه السلام - يك حجّ ۷ از گردنِ او بنيفتد، چون واجب باشد. و مذهب و اعتقادِ شيعت اين است. و خواجه ناصبى مگر فراموش كرده است كه شيوخِ متقدّم و پيرانِ محتشم از اقصاىِ بلاد ۸ شام و حجاز و مغرب، پاى‏افزار ۹ در كرده ۱۰ هزار فرسنگ مى‏پيمايند تا به زيارتِ شيخ بايزيد بسطامى رسند يا به زيارتِ پير محمّد المقدسى، يا به زيارتِ بوبكر طاهران و ابراهيم خوّاص؟ آن بدعت ۱۱ نيست و تشنيع را بنشايد، امّا شيعه چون به طوس ۱۲روند به زيارتِ پاره اندام مصطفى، نايب

1.خواص به سال ۲۹۱ در جامع رى در گذشته، و شيبانى نيز به سال ۱۸۹ در رى مرده؛ اما «فراوى» خواه مراد «محمد بن القاسم» باشد و خواه «محمد بن الفضل»، وفات و مدفن هيچ يك را نمى‏دانم كه در كجا بوده است. اهل فضل خودشان تحقيق نمايند.

2.مادر آورده: مادرزاد. (ويراستار)

3.ع واو عطف را ندارد (در هر دو مورد).

4.ح - د : + «شناسد» در همين‏جا.

5.م - ب - ن - ح - د: «زهى».

6.ح - د: «يك حجّ اسلام».

7.ع - م - ب: «از اقصى بلاد».

8.پاى‏افزار به معنى پاپوش و كفش است (برهان).

9.ح - د: «در پاى مى‏كنند».

10.ع - م - ب - ن: «بدع».

11.صفحه «۵۹۰» چاپ قديم‏


نقض
648

[ 213 ]

[ تهمت گورپرستى به شيعه ]

[ فرهنگ زيارت امامزادگان رى و قم در ميان شيعه و دفع شبهه مؤلف فضائح ]

[ امامزادگان معروف و آداب و سنت زيارت آنها در ميان شيعه ]

[ اهميت حج و زيارت كعبه در فرهنگ شيعه و عدم جايگزينى آن با زيارت حرم رضوى ]

[ فضيلت زيارت حرم امام رضا(ع) و اشاره به حديث عايشه از پيامبر(ص) ]

آنگه گفته است:
فضيحت چهل و ششم. رافضى گورها پرستد و گويد: اين علوى است. در سيرت و اعمالِ متوفّى ننگرد كه أهلِ تقرّب و شفاعت و زيارت هست يا نه، و از بهرِ زيارت علوى كه نه نافله هست و نه سنّت و نه فريضه، هزار فريضه مكتوبه رها كند و گورخانه‏ها مى‏نگارد و حجّ كعبه رها كنند و به زيارتِ طوس شوند و مى‏گويند: آن زيارت به هفتاد حجّ انگاشته است. ۱
اما جواب اين كلمات پندارى اين خواجه مست بوده است يا خمارزده كه اين فصل نبشته است كه چون در فصولِ پيشين بيان كرده است و شرح داده است حديثِ گور و گورخانه، پس تكرار را فايدت نباشد.
اما آنچه گفته است: «شيعت به زيارتِ علوى شوند ۲ و در علم و عملِ او نگاه نكنند» بيچاره كسى كه چندين حق را ۳ انكار كند و نداند كه اهلِ رى به زيارتِ سيّد عبدالعظيم شوند و به زيارت السّيّد أبوعبد اللَّه الأبيض، و به زيارتِ السّيّد حمزة الموسوى كه شرف و نسب و جزالتِ فضل و كمالِ عفّتِ ايشان ظاهر است. و اهلِ قم به زيارتِ فاطمه بنت موسى بن جعفر كه ملوك و امراى عالم حنيفى و شفعوى ۴ به زيارتِ آن تربت تقرّب نمايند. و اهل قاشان به زيارتِ علىّ بن محمّد الباقر كه مدفون است به باركرسب ۵ با چندان حجّت و برهان كه آنجا ظاهر شده است، و اهل آوه به زيارتِ فضل ۶و سليمان شوند، فرزندانِ امام موسى بن جعفر الكاظم، و به زيارتِ اوجان كه عبداللَّه بن موسى مدفون است، اهلِ قزوين سنّى و شيعى به تقرّب به زيارتِ‏

1.ح - د: «برابر است». براى ملاحظه نظير اين تهمت، رجوع شود به تعليقه ۲۱۱.

2.م - ب - ن: «روند».

3.ح - د: «كه حديث حق را». ن: «حق را» ندارد.

4.م - ب - ن: «حنفى و شافعى».

5.ح - د: «به بار كرسف». ن: «با كرسب». براى تحقيق در مدفن امام‏زاده على بن محمد الباقر در باركرسف، رجوع شود به تعليقات ديوان راوندى (ص ۲۴۱-۲۴۹) كه به‏تفصيل تمام به تحقيق اين مطلب در آنجا پرداخته‏ايم.

6.صفحه «۵۸۹» چاپ قديم‏

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429620
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به