651
نقض

پدرانِ خود، رافضيانِ سلف در كوفه. چنانكه گفتيم حسين را به نامه بخواندند، آنگه بكشتند، و علماى بدِ ايشان بر ديرى ۱ شوند و مقتلِ به‏دروغ و راست لختى مى‏گويند و تشنيع بر خود و اسلافِ خود مى‏زنند و لختى مُنْكَرْها مى‏كنند ۲و زنكانِ مويه‏گوى ۳ نوحه‏ها مى‏كنند و عالمان رافضى مويه‏باز مى‏خوانند ۴ و زن و مرد به هم ور شده ۵ باشند، عشرت مى‏كنند. مردان زنان را آراسته مى‏كنند ۶ و پيرِ دانشمند رافضى سر برهنه بكند و لختى لعنت بر خويشتن مى‏كنند. و اين همه در شرع نهى ۷ است و رسول گفته است: لا عزاءَ فوقَ ثلاثٍ. ۸ و جامه دريدن و خاك پاشيدن و نوحه كردن خود از مناكير است. ۹ اين باشد عبادتِ ۱۰ رافضيان. وگر تعزيت بايستى داشتن، بر مصطفى اولى‏تر، و عمر و عثمان، و على را نه هم به ظلم بكشتند...؟! بر كسى شيون نمى‏كنند. ۱۱ اين بزرگان را به حق بكشتند حسين ۱۲ را به ظلم كشتند؟! كشتنِ عثمان زارتر بود. حسين بارى جنگى كرد و قومى را كشت و آمده بود تا ملكى را تقرير كند. ۱۳ امّا بگفته‏ايم كه رافضى گِرْدِ شرع نگردد و هر چه نهى ۱۴ باشد،

1.ح - د: «و علماى ايشان در ديرى».

2.صفحه «۵۹۱» چاپ قديم‏

3.در برهان قاطع گفته: «مويه‏گر به فتح گاف فارسى، نوحه‏كننده را گويند».

4.ع - ب - م - ن: «مى‏خواهند».

5.ع - م - ب - ن - ح - د: «در شده» (به دال) و از جواب برمى‏آيد كه «ور شده» به واو درست است؛ زيرا در جواب «بر شدن» نقل كرده است.

6.ع: «راست مى‏كنند». ح - د هم ندارند.

7.ح - د: «منهى» است.

8.براى تحقيق در آن، رجوع شود به تعليقه ۲۱۳.

9.كذا در نسخ. در أقرب الموارد گفته: «المنكر اسم مفعول و ما ليس فيه رضى اللَّه من قولٍ أو فعلٍ، و المعروف ضدّه، و منه: ينهى عن المنكر، ج: منكرات [ و مناكر ]كقوله: فيأتون المناكر في نشاط و يأتون الصلاة و هم كسالى. و رجل منكر، أي داه فطن. ج: منكرون و مناكير». پس معلوم مى‏شود كه در فارسى «مناكير» را در معنى «مناكر» كه جمع منكر به معنى امر قبيح است، به كار مى‏برده‏اند، و به عبارت ديگر «مناكير» را به معنى منكرات استعمال كرده‏اند. و گويا در جاى ديگر نيز به اين مطلب اشاره كرده‏ايم.

10.ح - د: «عادت».

11.در نسخ: «مى‏كنند».

12.ع: «كه حسين».

13.ح - د: «مقرر كند».

14.«نهى» به معنى «منهى عنه» است؛ از قبيل اطلاق خلق بر مخلوق و لفظ بر ملفوظ.


نقض
650

و فرزندِ مرتضى، جگرگوشه زهرا، علىّ بن موسى الرّضا، بر ايشان عار باشد! و خواجه ناصبى به تشنيع ياد كند. خداى كفايت است روزِ قيامت در آن موقفِ محاسبه.
اما آنچه گفته است: «گويند: زيارتِ رضا مقابل ۱ هفتاد حجّ است»، ۲ اى سنّى‏لقب نامنصف، نه خبرْ ۳ عايشه صدّيقه روايت كرده است؟ قبول بايد كردن كه بر آن سنّى غرامت باشد بسى كه قولِ صدّيقه بنت الصّدّيق ردّ كند. امّا پندارى براىِ آن نامقبول است كه در حقِ‏ّ رضا است پسرِ علىِ‏ّ مرتضى. پس خبر حقّ است و عايشه راستگوى و ناصبى جاحد و زيارت را ثوابِ هفتاد حجّ سنّت حاصل؛ به قولِ مصطفى. و هزار زيارتِ رضا به يك حجّ واجب درنگيرند، ۴ امّا هزار حجِ‏ّ واجب بى‏محبّتِ رضا و مرتضى به سنّتى قبول نكنند؛ چنانكه رسول - صلى اللَّه عليه و آله - گفته است: «لو أنّ عبداً عَبَدَاللَّهَ بينَ الصّفا و المروة ألفَ عامٍ ثُمّ ألفَ عامٍ ثُمّ ألفَ عامٍ حتّى يَصير كالشّنّ البالي ثمّ لم‏يدركْ محبّتَنا أهلَ البيت، أكبّهُ اللَّهُ على‏ مِنْخَرَيْهِ في النّار» ۵ ثمّ تلا قوله تعالى: «قُلْ لا أسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أجْرًا إلاَّ الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى‏»۶ و چنانكه شاعر گفته است:

گر طاعت‏هاى ثقلين جمله تو دارى‏واندر دلت از بغض على نيم سپندان‏
فردا كه بر آرند حسابِ همه عالم‏همراهِ تو باشد به رهِ هاويه هامان‏
اين است مذهبِ طايفه محقّه كه گفته شد. والحمدُ للَّه ربّ العالمين.

[ 214 ]

[ شبهه‏افكنى مؤلف فضائح در موضوع عزادارى امام حسين(ع) در فرهنگ شيعه ]

[ فضيلت گريه و نوحه و عزا بر امام حسين و اهميت عزاى حسينى در ميان اهل سنت ]

[ پاسخ به شبهه وقوع معصيت در مجالس عزادارى ]

آنگه گفته است:
فضيحت چهل و هفتم. رافضى روزِ عاشورا خاك بر سر كند از دستِ كرده

1.ع - م - ب - ن: «مقابله». ح - د: «به هفتاد حج مقابل است».

2.مراجعه شود به: تهذيب الأحكام، ج ۶، ص ۸۴ باب «فضل زيارة علىّ بن موسى الرضا عليه السلام؛ كتاب من لايحضره الفقيه، ج ۲، ص ۵۸۲ «ثواب زيارة النبي صلى اللَّه عليه و آله والأئمة عليهم السلام».

3.ن - ح - د: «آخر اين خبر نه».

4.ب - م - ن: «برنگيرند». ح - د: «برابر نباشد».

5.براى تحقيق در اين حديث رجوع شود به تعليقه ۲۱۲. و نيز مراجعه شود به: مجمع البيان، ج ۹، ص ۴۸؛ اليقين، ابن طاووس، ص ۱۵۰؛ تاريخ بغداد، ج ۱۳، ص ۱۲۴؛ تاريخ مدينة دمشق، ج ۴۲، ص ۳۲۸.

6.از آيه ۲۳ سوره مباركه شورى.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 432111
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به