653
نقض

لرستان ۱ و خارجيان ۲ شود ۳ كه اين سنّت آنجا بدعت دانند كه بر على و حسين لعنت كنند و بر معاويه و يزيد صلوات ۴ فرستند. اگر نه در بلادِ اسلام، اگر كور و كر نيست، مى‏شنود و مى‏بيند كه حنيفى و سنّى و شيعى آن تعزيت دارند. و آنچه «تعزيتِ عمر و بوبكر و عثمان ندارند» از آن است كه ظلم اينجا صريح‏تر است و شهادت اينجا بليغ‏تر است و اخبار وارد است. وگر خواجه بر عثمان نوحه نكند، از آن نكند كه كشندگانِ او مهاجر و انصارند؛ اينجا كشندگانِ حسين، مروانى و سفيانى و اموى‏اند. شيعت دليرتر باشند.
و حديث آنچه «زنان و مردان به هم بر شده باشند»، ۵۶در همه مجالس برين نوع باشد و نيّتِ علما طاعت باشد. اگر مُفسدى در آن ميانه معصيتى كند، مستحقِ‏ّ لعنت و عقوبت باشد و عايد نباشد به علما و صلحا.
و اين فصل را در فصولِ ماتقدّم جواب‏هاى اشگرفِ ۷ مطوّل با حجّت بگفته‏ايم. چون به اوّلْ آن خوانده باشند، به آخر مستغنى باشند. و الحمدُ للَّه ربّ العالمين.

[ 215 ]

[ شبهه بيزارى شيعه از صحابه و تهمت‏هاى مؤلف فضائح به بزرگان شيعه ]

[ پاسخ به دروغ و شبهه بيزارى شيعه از صحابه و اشاره به منزلت و موقعيت صحابه و بحث از خوب و بد آنها ]

[ رابطه همنشينى و مجاورت صحابه با پيامبر و حق‏طلبى و نجات يافتگى ]

[ ادعاى ذكر نام صحابه در تورات و انجيل و رد اين ادعا ]

[ پاسخ به شبهه شباهت شيعه با يهود در نجات‏يافتگى ]

[ شفاعت و نجات اخروى، تفضل الهى و جزاى عمل از ديدگاه شيعه ]

آنگه گفته است:
فضيحت چهل و هشتم. همه طوايف اسلام كه نامِ صحابى‏اى و بزرگى برآيد، ۸

1.م: «بت‏پرستان» ح - د: «كردستان».

2.ح - د: «و خوارج».

3.م - ب: «رود». ح - د: «برود».

4.ع: «صلوة».

5.ح - د: «به هم آميخته باشند». و وجود «بر» در عبارت متن كه نصّ صريح سه نسخه ع - م - ب است در «بر شده باشند»، دليل است بر اين كه اين كلمه كه در سابق در عبارت معترض به صورت «ور» در «ور شده باشند» بود، درست است؛ زيرا در برهان قاطع بعد از ذكر معانى «ور» گفته: «و با جميع معانى مترادف است با "بر"؛ چه، در فارسى با و واو به هم تبديل مى‏يابند».

6.صفحه «۵۹۳» چاپ قديم‏

7.ح - د: «شگرف». در برهان قاطع گفته: «اشگرف به كسر اوّل و سكون شين و فتح گاف فارسى، به معنى سطبر و قوى و گنده و بزرگ باشد و به معنى شأن و شوكت و حشمت هم آمده است». و در حرف شين گفته: «شگرف به كسر اوّل و فتح ثانى [ يعنى گاف فارسى ]و سكون راى قرشت و فا، به معنى نيكو و زيبا و لطيف و محتشم و بزرگ و قوى و سطبر و صاحب شكوه و حشمت باشد».

8.ع: «ها ز آيد». ح - د: «بشنوند» و تصحيح متن علاوه بر آن كه م - ب آن طور است، به قرينه جواب است كه مصنف رحمه اللَّه عليه در آنجا نقل كلام معترض را كرده است.


نقض
652

بدان شتابد، و هوى‏پرست ۱ و جاحد باشد و چون بدين شرع او را اعتقادى نباشد، چگونه بر آن منهاج باشد؟!
امّا جوابِ اين سوداىِ‏طبع و حشوِمذهب ۲ كه دگرباره اين مُعاند مكابر ناصبى مجبّر ياد كرده است، و عداوتِ على و حسين ظاهر گردانيده است، اوّل آن است كه تعزيتِ حسينِ على داشتن، متابعتِ فرمانِ رسول - صلى اللَّه عليه و آله - است كه گفت: ۳«من بكى‏ علَى الحسينِ أو أبْكى‏ ۴ وَجَبَتْ لَهُ الجنّةُ». معنى آن است كه هر كس كه بر حسين بن على - عليه السلام - بگريد، يا كسى را بر وى بگرياند، واجب است او را بهشت؛ تا هم علما داخل باشند و هم مستمعان؛ ردّاً عَلَى النّواصبِ و الخوارجِ.
و شيعه بدين جزع و فزع مخصوص نيستند. در همه بلادِ اصحابِ شافعى و بلادِ اصحابِ بوحنيفه، فحولِ علما چون محمّدِ منصور و امير عَبّادى و خواجه على غزنوى و صدر خجندى و ابومنصور ماشاده و مجد ۵ همدانى و خواجه بونصر هسنجانى و شيخ بوالفضائل مشّاط و ابومنصور حفده و قاضىِ ساوه و سمعانيان و خواجه ابوالمعالى جوينى ۶ و نزارى ۷ و علماى رفته و باقيان، ۸ از فريقين، در موسمِ عاشورا اين تعزيت با جزع و نوحه و زارى داشته‏اند و بر شهداى كربلا گريسته، و اين معنى از آفتاب ظاهرتر است. وگر خواجه انتقالى را بابت نيست، ۹ بايد كه به ولايتِ

1.صحيح «هواپرست» آن است كه به ياء نوشته شود؛ چنان‏كه در متن گذاشتيم؛ ليكن در همه نسخ به الف نوشته شده است.

2.ح - د: «اين سوداى‏طبعِ حشوى‏مذهب».

3.صفحه «۵۹۲» چاپ قديم‏

4.در نسخ: «تباكى» و به قرينه ترجمه، تصحيح شد و براى ملاحظه نص حديث وارد، رجوع شود به تعليقه ۲۱۴.

5.م - ب - ح - د: «محمد».

6.براى شرح حال اين علما، رجوع شود به تعليقه ۲۱۵.

7.ع: «ترارى». ب - م - ن: «نزارى». ح - د: «شرارى».

8.ع - م - ب: «باقيات». ح - د: «باقى» و تصحيح قياسى است.

9.م - ب: «باور نيست». ح - د: «ناخوش است». در آنندراج گفته: «بابت به فتح با و سكون فوقانى، لايقى و سزاوارى و به معنى لايق و سزاوار نيز آمده (تا آخر كلام او)».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 431924
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به