663
نقض

معتمد بشنود تا بداند كه نه ساخته بوجعفر بابويه و [ نه ]انداخته ۱ بوجعفر طوسى است كه صد هزار لعنت بر دشمنانِ سه مرتضى و دو بوجعفر و دو مفيد باد. ۲ اخبار است ۳ به اسناد مذكور ۴ در كتب أئمّه مسطور، نه خُرافات و نه ترّهات است. همه ائمّه قبول كرده‏اند ۵و همه اصحاب الحديث تزكيه كرده، كه مادر به مرگِ ناصبيان نشيناد! خود عقل را استعمال نكنند كه إمام نصّ مى‏بايد، و از قرآن بر نخوانند كه إلّا معصوم امامت را نشايد و از اخبار بنبينند كه امام بايد كه عالم‏تر باشد به احكام شريعت از همه امّت.

1.انداخته، به معنى ساخته و موضوع است؛ چنانكه در سابق بيان كرده‏ايم.

2.مراد از «سه مرتضى»، اميرالمؤمنين عليه السلام و علم الهدى و سيد مرتضى رازى، صاحب خطب است، و مراد از «دو بوجعفر» صدوق و شيخ الطايفه است، و مراد از «دو مفيد» شيخ مفيد و مفيد عبدالجبار است كه در سابق تراجم همه ايشان گذشته است.

3.د: «اخبار درست».

4.ع - م - ب - ن: «و الحمد للَّه ربّ العالمين. آنگه گفته است: فضيحت پنجاه و پنجم. رافضى گويد كه: در وضو موى دست (تا آخر)». پوشيده نماناد كه از عبارت «اخبار است به اسناد مذكور» تا جمله «طريقه احتياط برائت ذمه در ترك است» و بعداً خواهد آمد در نسخ ع - م - ب - ن نيست و فقط در دو نسخه ح - د هست؛ ليكن از ملاحظه كلمات كتاب برمى‏آيد كه صحيح عبارت دو نسخه ح - د است و نخستين دليل بر اين مدعا ملاحظه شماره‏هاى فضايح است؛ زيرا كه در نسخ ع - م - ب - ن عدد فضايح به هم خورده و يك مرتبه شماره ترتيب از «فضيحت پنجاهم» به «فضيحت پنجاه و هفتم» رفته است، و بالاتر از اين دليل تدبر در كلام شيخ عبدالجليل رحمه اللَّه عليه است كه در آغاز جواب معترض گفته است: «و واجب است [ جواب ] بر سبيل اطناب گفتن تا همه شبهت برخيزد و فوايد حاصل آيد». در صورتى كه اگر نسخ «ع - م - ب - ن» درست باشد، جواب مفصلى داده نشده است و خُلف گفتار مصنف رحمه اللَّه عليه لازم خواهد آمد. و روشن‏تر و قاطع‏تر از اين دو دليل مذكور، تصريح بسيار صريح مصنف رحمه اللَّه عليه است كه در حكم نصّ بر مدعاى مزبور است و آن اين كه در سابق يعنى ص ۶۸ همين چاپ (ص ۲۹ چاپ اول) گفته: «و سخن دوازده بزرگ از مهاجر و انصار به انكار بيعت بر بوبكر و فصول غرّاى ايشان در فصول مشبع بيان كرده‏ايم در اين كتاب، چون بخوانند بدانند». و اگر اين ساقطات از چهار نسخه «ع - م - ب - ن» از كتاب نقض نباشد، اين حوالت درست نخواهد بود؛ زيرا فصول مشارٌاليها در همين قسمت موجود در دو نسخه «ح - د» است و در نسخ «ع - م - ب - ن» به جاى اين ساقطات مفصل كه مشتمل بر پنج فضيحت است و بالغ به چند ورق مى‏گردد، فقط آيه «الحمد للَّه رب العالمين» گذارده شده است؛ چنانكه ياد شد. و از جمله مواردى كه از ملاحظه آنها برمى‏آيد كه نسخ «ع - م - ب - ن» يكسان هستند و از يك منشأ و مأخذ برداشته شده‏اند، يكى اين مورد است و گمان مى‏رود كه نسخه «ع» اصل و مأخذ سه نسخه ديگر باشد. و اللَّه العالم بحقيقه الحال.

5.صفحه «۶۰۲» چاپ قديم‏


نقض
662

كامل بن خلف است؛ سنّى بوده است كه او ۱ روايت كرده است از قاسم بن العبّاس المعشرى و هم شيعى نيست، و او روايت كرده است از زكريّا بن يحيى الخزّار الْمُقْري كه عدلى‏مذهب بوده است كه او روايت كرده است از اسماعيل بن عبّاد كه او روايت كرده است از شريك، و شريك از منصور، و منصور از ابراهيم، [ و ابراهيم ] از علقمه [ و علقمه ] از عبداللَّهِ عبّاس پدرِ خلفا كه گفت: «خَرَجَ رسولُ اللَّه - صلى اللَّه عليه و آله - فلمْ يلبثْ أن ۲ جاءَ عليّ - عليه السلام - ». ۳ و اين حديث بِطولِهِ زيادت از آن است كه ناصبى آورده است. اين راويان برين وجه از مصطفى در حقّ على روايت كرده‏اند كه به ذكر خبر و معنىِ آن كتاب بيفزايد. ۴ رسول گفته ۵ است، و امّ سلمه شنوده است و روايت كرده، و گر چهار ۶
هزار خبر را راوى عايشه مى‏شايد و يكى مردود نيست، امّ سلمه فاضل‏تر است و بزرگ‏تر از بسيارى از زنان رسول؛ مگر بدان مردود ۷ باشد كه او را با على و فاطمه و آلِ ايشان خصومتى و عداوتى نبوده است. ۸و اخبار در امامت و ولايت و فرضِ طاعت و قربت و قرابت و سخاوت و فضل و اخوّت و مناقب اميرالمؤمنين بيش از آن است كه سنّى و حنفى و شيعى روايت كرده‏اند كه بگفتِ ۹ صد هزار خارجى و ناصبى و مبتدع پنهان و باطل نشود. بايد كه تا جانش ۱۰ برآيد به كتب‏خانه ساوه و همدان و قزوين و اصفهان شود كه رافضى نباشند و از راويانِ سنّىِ‏

1.ح - د: «كه سنّى بوده است و او».

2.در نسخ: «اذ».

3.مراجعه شود به: علل الشرايع، ص ۶۵، ح ۳؛ اليقين، ابن طاووس، ص ۳۳۴؛ شرح الأخبار، ج ۱، ص ۲۰۶، و ج ۲، ص ۲۰۰؛ تاريخ مدينة دمشق، ج ۴۲، ص ۴۷۱.

4.براى ملاحظه اين روايت بطولها، رجوع شود به تعليقه ۲۱۷.

5.م - ب - ن: «فرموده».

6.كذا در نسخ و مشهور چهل هزار است؛ چنانكه ازرى - رحمة اللَّه عليه - در هائيه مشهوره خود گفته است: حفظت أربعين ألف حديث‏ و من الذكر آية تنساها

7.«مردود» فقط در نسخه «ن».

8.صفحه «۶۰۱» چاپ قديم‏

9.در نسخه «ن» در زير «گفت» نوشته شده: «مصدر»؛ يعنى «گفت» به معنى گفتن مى‏باشد و مى‏تواند بود كه به معنى «گفته» يا «گفتار» باشد؛ چنانكه مكرّر به آن اشاره كرده‏ايم.

10.م - ب - ن: «كه جانش».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429981
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به