كه به عثمان بن حُنَيْفِ انصارى فرستاده، اين الفاظ مىنويسد: «[ ألا و إنّ لكلّ مأمومٍ إماماً يقتدى به و يستضىءُ بنورِ علمه؛ ألا و إنّ إمامَكم قد اكتفى ] من دنياه بطِمْرَيْهِ و من طُعمه بِقُرْصَيْهِ». و از ملبوساتْ جامه كتّان و قزّ و جامههاى قيمتى، اگرچه مباح است نپوشيدهاند، و از مأكولات نانِ گندمين و روغن و انگبين نخورده؛ كما قال - عليه السلام - :
وَلَوْ شِئتُ لَاهْتَدَيْتُ الطّريقَ إلى مُصَفّى هذا الْعَسَل، وَ لُبابِ هذَا الْقَمْح، وَ نَسائِجِ هذَا الْقَزِّ، وَلِكنْ هَيْهاتَ أنْ يَغْلِبَني هَوايَ [ وَ يَقُودَني جَشَعي إلى تَخَيُّرِ الأَطْعِمَةِ، وَ لَعَلَّ بِالْحِجازِ أَو الْيَمامَةِ مَنْ لا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرصِ وَ لا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ ]. ۱
پس علىّ مرتضى نانِ گندمين و روغن و انگبين كه به اتّفاقِ همه أمّتْ حلال و مباح است، نخورد؛ نكاح بدين وجه كه در وى زياده لذّتى نبود، ۲ چگونه كند؟ و در شريعتِ اسلام بسيار چيزها است كه بر رسول و إمام حلال است، أمّا بر رعيّت و اُمّت حرام است، و بسيارى هست كه بر رعيّت و اُمّت مباح است، أمّا بر رسول و إمام حرام است.
امّا آنچه خاصّ رسول را حلال است و بر غيرِ وى حرام است:
يكى، نُهْ زن است به يكجا، و اين بر همه امّت حرام است.
دوم، زنى مؤمنه كه نفسِ خود را بر رسول دهد، بر وى حلال است و بر غيرِ وى حرام به نصِّ قرآن، آنجا كه گفته: «وَ امْرَأةً مُؤْمِنَةً إنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ».۳
و صوم ۴وصال كه مر رسول ۵ را رخصت است و امّت را رخصت نيست.
و ديگر أخماس است، سه قسمت اوّلين كه مر رسول و امام را حلال است، و بر امّت و رعيّت حرام.
و ديگر نماز در مواضعى مخصوصه؛ چنانكه أبوالمقدام روايت كرده از جويريه كه در خدمتِ اميرالمؤمنين - عليه السلام - به زمينِ بابل مىگذشتيم وقتِ نمازِ ديگر درآمد. ما را فرمود كه شما فريضه ۶ كنيد كه اين زمين معذّب است كه اهلِ آن را خداى