و از صِناعات بسيار است كه امّت را مباح ۱است كردنِ آن، چون حجّامى و فصّادى ۲ و كنّاسى؛ و اُجرتِ آن حلال باشد به فتواى شريعت، و رسول و امام را روا نباشد كردن، از براى ركاكتِ صنعت و نفرتِ امّت؛ تا خواجه ناصبى رسولِ امين و اميرالمؤمنين را در همه احوال و افعال ۳ با رعيّت و امّت قياس نكند. پس اگر اين نوع از مناكحت و مجامعت روا باشد، اُمّت و رعيّت را - به قول مرتضى(رض) - رسول و امام را روا نباشد. تا ديگرباره تشنيع در نحر مجبّرش بماند و آن دو سيّد معصوم از اين دو حوالت مصون باشند.
و ديگر مگر ۴ خواجه نمىداند كه به مذهبِ مالك كه استادِ شافعى است شايد كردن. پس به مذهبِ مالك لازم آيد كه ابوبكر و عمر و همه صحابه با زنان اين معامله كرده باشند. و جوابْ پندارم جنگ نباشد كه زنانِشان درجه خديجه نداشتند و ايشان منزلتِ محمّد.
امّا آنچه بر رسول و امام، لفظ لواطه اجرا كرده، ندانسته كه چون نزديكى با زن حلال روا باشد، جايز نيست زنا خواندن، كه زنا آنجا استعمال كنند كه مناكحت حرام باشد؛ كذلك لواطه. تا همچنين اين بيچاره از شرع و عرف آگاه نبود، و در تصنيف و تشنيع هم معذور نباشد. و چون رسول - صلى اللَّه عليه و آله - را بيرون از خديجه زنان بودهاند، اگر اشارت به همه زنان كردى، سوراخى در ناصبىاى و مجبّرىِ او شدى...! اين است جواب اين شبهه ۵ بر طريق اختصار.
[ 221 ]
[ لباس نمازگزار و احكام خاص آن در فقه شيعه ]
آنگه گفته است:
فضيحت پنجاه و چهارم. آن كه رافضى گويد: موى قُنْدُزْ و فَنَكْ ۶ و پرِ طاوس همه پليد است و با آنها نماز نشايد كردن و روا نباشد.