ضرورت ۱ رخصت دادهاند كه چون بنىهاشم از اخماس ممنوع و محروم باشند، به قدر حاجت زكاة بديشان شايد دادن؛ و محقّقانِ شيعه بر آن عمل نكنند.
و حديث خُمْس چنان است كه نوشته است و بيان كرده و شرح آن اين كتاب احتمال نكند. دلالات از قرآن و اخبار و اجماعِ شيعت در كتب مسطور است؛ ببايد ديدن و بخواندن تا شبهت زايل شود.
[ 227 ]
[ تهمتهاى مؤلف فضائح به شيعه و مشابهتسازى ميان شيعه و يهود ]
[ اثبات مشابهت داشتن مجبره و ناصبيان با يهود و دفع شبهه مؤلف فضائح ]
[ منكران نص بر امام معصوم و قائلان به قياس، مشابهان واقعى يهود ]
[ غالبيت شيعه و بحث از زبونى و مغلوبيت مذاهب و فرقهها ]
آنگه گفته است:
فضيحت شصتم. بگفتهايم كه رافضيان ۲ به همه چيزى مشابهت دارند به جهودان: خداى تعالى مَنّ و سَلْوى مىفرستاد، جهودان به بدلِ آن سير و پياز مىخواستند. خداى تعالى مىگفت: بدتر مىخواهيد و بهتر ردّ مىكنيد؟ آنگه گفت: «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ»۳ كار رافضى ۴ هم چنين است؛ همواره مذلّت مىكشند و لعنت و دشنام مىشنوند و به گوش نمىزنند ۵ و همه را هم ۶ درويشى باشد و از كمتر خربندهاى بترسند و گويند: رسول خدا درويش بوده است، و على همه روزه گرسنه بودى و قدرى پِسْتِ جو ۷ خوردى، و فاطمه را چادر پشمين بود چند جايگاه برگِ ۸ خرما بردوخته. ۹ همه دروغ گويند. اگرچه به اوّل چيزى نداشتند، امّا خداى تعالى دنيا به طفيلِ آخرت در برِ ايشان نهاد و در دنيا زهد اختيار كردند و از وجهِ حلال خوردند،
1.ن: «عند الضرورة». درست و به اسلوب صحيح عربى؛ و در غير آن: «عند ضرورت»، چنانكه در متن است. و اين استعمال در اين قبيل موارد در كتب قديمه، مانند النقض و تفسير ابوالفتوح رحمه اللَّه عليه و نظاير آنها، به طور وفور به كار رفته و مرسوم آن زمان بوده است. و براى تحقيق در آن، رجوع شود به تعليقه ۲۲۱.
2.ح - د: «رافضى».
3.از آيه ۶۱ سوره مباركه بقره.
4.مراد از «رافضى» چون جنس است، از اين روى فعلها را جمع آورده است.
5.ح - د: «و دشنام مىشنود و به گوش نمىبرد» (و افعال ساير جملهها را نيز مفرد آورده است).
6.ع - م: «همه». ن - ب - ح - د: «همت».
7.م - ن: «پوست». ح: «بست» (با باى عربى كه به يك نقطه باشد). و «پست» (به كسر باى فارسى و سكون سين و به تاء در آخر) به معنى «سويق» است.
8.ح: «به برگ».
9.ح - د: «دوخته بود».