687
نقض

هم دلير باشد و هم بددل. اين مخصوص نباشد به مذهبى و طريقتى؛ عامّ است، در همه طوايف باشد؛ تا اگر شيعيان به ساوه و مژدغان ۱ زبون باشند، همه مجبّران ۲و ناصبيان در بلادِ مازندران زبون ۳ باشند و امثالِ آن خود معلوم است. ۴ و به دليرى و جرأت چه مفاخرت است كه ملحدان و كافران بيشتر دلير و مشهور باشند و اين تشنيع مذهب و اعتقاد را بنشايد. و عاقل چون تأمّل كند بداند. و السّلامُ على النّبيّ و آلِهِ.

[ 228 ]

[ گزارش مؤلف فضائح از وضع مالى صحابه و ثروت‏ها و مكنت‏هاى خلفا و بزرگان صدر اسلام ]

[ تحليل سخن نبوى «الفقر فخرى» و نظر شيعه در درويشى و توانگرى پيامبر(ص) ]

[ دروغ مؤلف فضائح در عطاياى مالى عمر به على(ع) ]

[ برملا كردن دروغ مؤلف فضائح در اعطاى اموال از سوى خلفا به على(ع) و بحث از فدك و ينبع و ديگر املاك ]

[ گزارش مؤلف فضائح در ذكر ثروت و مكنت عبدالرحمن عوف ]

[ سخنان على(ع) در گرايش خلفا به جمع مال و زخارف دنيوى ]

[ اغراق مؤلف فضائح در پرداختن به سخاوت طلحه و دشمنى او با آل على(ع) ]

[ دشمنى عمرو بن عاص با على(ع) و دفاع مغرضانه مؤلف فضائح از او ]

[ گفتگو و مجادله ابو هريره و عايشه و اعتراف آنها به نص بر امامت على(ع) ]

[ نقد گزارش مؤلف فضائح درباره انس بن مالك و اشاره به درويشى و فقر او ]

[ ساده‏زيستى پيامبر و بى‏توجهى على(ع) به مال و ثروت ]

[ فضيلت انبيا بر مال‏پرستان ]

[ داستان‏هايى در ندارى و فقر صحابه و ارزش ساده‏زيستى و پاكى در صدر اسلام ]

[ خطرهاى مال دنيا و اشاره به وبال و عقوبت اخروى ]

[ بى‏اطلاعى مؤلف فضائح از تعاليم اسلام در باب پرهيز از ثروت‏اندوزى و دنياطلبى ]

آنگه گفته است:
در كتاب المبعث كه واقدى ساخته است به چند طريق آورده است كه هر يك از وجوهِ صحابه كه از دنيا برفتند، از ايشان چه بماند و محمّد بن كعب القرظى گويد: من شنيدم از اميرالمؤمنين على كه در اوّلْ من سنگ بر شكم بسته بودمى از گرسنگى، و اكنون در عهدِ عمر دوازده هزار دينار عطاياىِ من است و عمر چند مزرعه و ديه به طعمه او كرده بود، از آن جمله يكى يَنْبُعْ بود، و عمر - رضى اللَّه عنه - چون وفاتش رسيد، هشتاد هزار دينار [ ازو ] بماند؛ بفرمود تا با بيت المال بردند و هفتصد درم وام بماند، فرزندان را بگفت: تا بازدادند، و عبدالرّحمنِ عوف را سه هزار شتر اروانه، ۵ و پانصد شتر كاروانى و پنج هزار و پانصد ميش و بز زاينده، و دويست ماديان در گلّه، و پنجاه شتر آب كشيدندى كشت‏هاىِ او را؛ بيرون از دگر مال‏ها، و چهار زن داشت و يازده پسر و دختر، ثُمنِ يك زن هشتاد هزار دينار برآمد، و پنجاه هزار دينار

1.م - ب - ح - د: «مزدقان». ن: «مزد عنان». در برهان قاطع گفته: «مژدقان (بازاى فارسى) بر وزن پهلوان نام شهرى است در قهستان». و ياقوت در معجم البلدان گفته: «مزدقان شهرك معروفى است از نواحى رى كه جماعتى از اهل علم را بيرون داده است و ميان رى و ساوه است، و نيز مزدقان شهر كوچكى است از شهرهاى قهستان و آن را سلفى در كتاب معجم السفر ياد كرده و نام برده است». و مراد در اينجا همان شهر كوچك است كه از نواحى رى بوده است.

2.صفحه «۶۲۳» چاپ قديم‏

3.ح - د: «خوار و زبون».

4.ع: «نيست».

5.ح - د: «اشتر زاينده». و در برهان قاطع ضمن معانى «اروانه بر وزن پروانه» گفته: «و نوعى از شتر هم هست».


نقض
686

و صلت‏ها و عطاهاىِ بسيار دادند، و چاكران و بندگان داشتند كه همه به سيم بتوان داشتن.
اما جواب اين كلمات به‏شرح آن است كه گفته است: «بگفتيم»، ۱ چون بگفت و برفت، ۲دگرباره تكرارِ بى‏فايده كردن از غايتِ بى‏علمى و كمالِ احمقى باشد و ما را جواب ضرورت است.
اما آنچه گفته است: «رافضى مشابهت به جهودان دارد»، بحمد اللَّه و منِّه ما به‏درست ۳ كرديم در فصول و ابوابِ اين كتاب كه مجبّر و ناصبى را مشابهت است از وجوه به گبركان و جهودان و ترسايان، و اعادت شرط نيست كه چون بخوانند به حجت و دليل بدانند.
اما آنچه گفته است درين صورت كه «جهودان تركِ مَن و سَلْوى‏ كردند و سير و پياز خواستند، بهتر رها كردند و بدتر طلب كردند»، سبحان اللَّه العظيم! چه ماننده است مجبّران و ناصبيان و مشبّهيان در اين صورت ۴ به جهودان! اوّلاً متابعتِ آدم كه: «رَبَّنا ظَلَمْنا أنْفُسَنا»۵ رها كردند و متابعتِ ابليس طلب كردند كه: «رَبِّ بِما أغْوَيْتَنى»۶ و عدل و توحيد بگذاشتند و جبر و تشبيه اختيار كردند، و پيغمبر پاكِ پاك‏زاده را دست بداشتند، و كافربچه شكم‏شسته را اختيار كردند، و امامِ نصِ‏ّ معصوم را ترك كردند، و اختيار و جايزالخطا طلب كردند، و شريعت كه از قولِ خداى و مصطفى بود، رها كردند و به قياس حنبل و دنبل راضى شدند؛ تا با جهودان مشابهت دارند؛ كما قال تعالى: «قالَ أ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذى هُوَ أدْنى‏ بِالَّذى هُوَ خَيْرٌ»۷ تا اگر ايشان را از شهر به در كردند، اينان را از دين به در كردند.
اما جواب آنچه «مذلّت و مسكنت اختيار كردند»، كور است و نمى‏بيند كه در هر طايفه‏اى و مذهبى، هم غالب باشند و هم مغلوب، هم درغويش ۸ باشد و هم توانگر، و

1.از آيه ۶۱ سوره مباركه بقره.

2.ن: «بگفتم».

3.صفحه «۶۲۲» چاپ قديم‏

4.م - ب - ن - ح - د: «درست».

5.ع - م - ب - ن: «در صورت».

6.از آيه ۲۳ سوره مباركه أعراف.

7.از آيه ۳۹ سوره مباركه حجر.

8.م - ب - ن - ح - د: «درويش».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429944
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به