71
نقض

ايشان بهتر دانند، و اگر جهان خراب شود خواجه را ازين بس باكى نباشد.۱ بط را چه زيان اگر جهان گيرد آب. ۲ و بندانسته است كه مذهب و مقالتِ ۳اسلاميان‏۴ مختلف است و پادشاه راعىِ رعيّت‏۵ باشد و راعى را با آفتاب‏۶ مشابهت كرده‏اند كه بر همه بقاع به نيك و بد، تافته شود، و نيك و بد به دنيا به حجّت‏۷ ظاهر شود و به قيامت پديد آيد محقّ از مبطل، و تقى از شقى، و موافق از منافق: «وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ».۸

[ 21 ]

[ پاسخ عبد الجليل به مؤلف فضائح در دفاع از مناقب‏خوانان اهل بيت(ع) ]

[ نادانى مؤلف فضائح به الفباى عقايد شيعه ]

[ اظهار كرامت و معجزه امام به وقت حاجت در منطق شيعه ]

آنگه گفته است:
و ۹ در بازارها مناقب‏خوانان گنده‏دهن فرا داشته‏اند كه ما منقبتِ اميرالمؤمنين مى‏خوانيم و همه قصيده‏هاى پسرِ بنانِ رافضى و امثالِ او۱۰ مى‏خوانند و جمهورِ روافض جمع مى‏شوند همه وقيعتِ صحابه پاك و خلفاىِ اسلام و غازيان دين است كه مى‏خوانند و صفاتِ تنزيه كه خداى راست جلّ جلاله، و صفتِ عصمت كه ۱۱رسولانِ خداى راست - عليهم السلام - و قصّه معجزات كه الّا پيغامبرانِ خداى را نباشد به شعر كرده، مى‏خوانند و به علىِ بوطالب مى‏بندند.
امّا جوابِ اين فصل آن است كه عجب است كه اين خواجه بر ۱۲ بازارها مناقب‏خوانان را مى‏بيند كه مناقب مى‏خوانند و فضايل‏خوانان را نمى‏بيند كه بى‏كار و

1.ح: «مصراع».

2.گويا مصراع از سنايى رحمه اللَّه عليه است و نظيرش گفتار سعدى است در بوستان: گر از نيستى ديگرى شد هلاك‏ تو را هست بط را ز طوفان چه باك؟

3.ح: «مذهب مسلمانان»؟ و تعبير مصنف رحمه اللَّه عليه مطابق اصطلاح متكلمان است: «الآراء و الديانات و المذاهب و المقالات».

4.ح - د: «مسلمانان». پوشيده نماناد كه نسخه كتابخانه چهل‏ستون مسجد جامع كه رمز آن «د» مى‏باشد، از همين جا يعنى «مسلمانان مختلف است» آغاز مى‏شود و از اوّل كتاب تا اين عبارت را «كه مذهب و مقالت» ندارد و از همين جا به مقابله كتاب با اين نسخه نيز مى‏پردازيم.

5.ح - د: «غم رعيت».

6.ح - د: «به آفتاب».

7.ح - د: «به دليل و حجت».

8.ذيل آيه ۲۵ سوره مباركه آل عمران.

9.ح - د: «كه».

10.ح - د: «از بيان و امثال او».

11.صفحه «۶۵» چاپ قديم‏

12.ح - د: «عجب است از خواجه در».


نقض
70

[ 20 ]

[ تشبيه دغدغه ديندارى مؤلف فضائح به حكايت نومسلمان جهود ]

آنگه گفته است كه:
پس چون كار با اين جماعت افتاد كه ايشان را غمِ دين كمتر است، رافضى بر ايشان تلبيس مى‏كنند ۱ و آنچه هرگز نديده‏اند اكنون مى‏بينند و آشكارا فضايح خويش مى‏گويند و به تعصّب خانه‏هاىِ مسلمانان مى‏كَنند۲ و به گونه ديگر فرا روىِ اربابِ دولت مى‏دارند و مذهبِ رفض‏۳ را تربيت ۴مى‏كنند.
امّا جوابِ اين فصل آن است كه ديگرباره خواجه نومسلمان كه به بيست و پنج ساله رافضى‏اى ۵ اعتراف داده است، بر تركانِ غازى و سنّيان اصلى‏۶ تشنيع مى‏زند و انكار مى‏كند و مى‏گويد: ايشان را غمِ دين و اسلام كمتر است! مثالش درين امر به‏معروف چنان است كه در حكايت مى‏آيد كه جهودى مسلمان شد و هم در ساعت ۷در بازار۸ [ مسلمانان ]مى‏گذشت و مى‏گفت: راه به مسلمان باز دهى.۹ و پندارى كه با اين همه تلبيس خواجه خود را صُلب‏تر و متعصّب‏تر و معتقدتر مى‏پندارد از۱۰ ولاة و امرا و قُضاة و حكّام و علما و خواجگان، و خود نمى‏داند كه مصلحتِ ملك و دينْ

1.ع - ث - ب - ح: «رافضى بر ايشان تلبيس مى‏كند». و ظاهر: «رافضيان» يا «رافضى‏اى».

2.م: «خراب مى‏كنند».

3.ب - م: «رافضى‏اى».

4.ح: «تقويت».

5.م: «كه به رفض بيست و پنج ساله خويش».

6.ح: «اصيل».

7.صفحه «۶۴» چاپ قديم‏

8.ح: «از بازارى».

9.م - ب - ح: «دهيد». و متن در دو نسخه «ع» و «ث» مطابق اصطلاح زمان تأليف است؛ چنانكه در تعليقه ۳۱ ياد شده است.

10.ح: «وزراء و».

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 398807
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به