709
نقض

دلالت است بر امامتِ على. و چون كتاب نه در امامت است، آنچه در مواضع برفت ازين معنى كفايت است. و ما در كتاب البراهين في إمامة أميرالمؤمنين بيان آيت و وجه خبر و دلالت بر امامت به سمع گفته‏ايم. درين كتاب احتمال نكند؛ چون بخوانند بدانند.
اما آنچه گفته است كه «خليفه موسى هارون نبود و وصى و خليفه وى يوشع بود» تسليم افتاد. مبارك باد! پس درين امّت خليفه همان بايد كه باشد كه به اجماع وصى باشد و اجماع است كه وصىِ‏ّ مصطفى نه بوبكر بود و نه عمر و نه عثمان؛ بلكه ۱ على بود. پس خليفه هم وصى بايد تا صورت و مثال درست باشد كه آورده است.
و اما آنچه گفته است كه: «چون على را نصّ مى‏كرد، بايست كه بر ملأ خلق ۲كند تا نصّ پوشيده بنماندى»، ۳ دگرباره به حساب كورتر است تا اين ۴ همه بايد كه تفسير جرير طبرى برگيرد و ببيند كه او را نصّ كرد به حضور همه مهاجر و انصار مكّى و مدنى، حضرى و بدوى، عربى و عجمى، او را به امام كرد، زنانِ رسول همه حاضر. و خلاف ضروريّات كردن، نقصانِ عقل باشد.
اما آنچه گفته است كه «در سفر اين تقرير نقصانِ امامت است»، بيچاره پندارى از آن احوالِ بدايتِ وحى و رسالتِ اولوالعزمان بى‏خبر است. بايد كه اين مصاف اوّل با خداى بكند و گويد: در شبى تاريك باد و باران برخاسته، موسى غريب [ را ] در بيابان از درختى گويى: «إنّى أنا اللَّهُ»۵چنانكه كسى كارى دزديده كند. مصر ۶ نهاده، مردمْ حاضر، اين چه معنى دارد؟! ۷ كذلك مكّه و كعبه نهاده، بنى‏هاشم و قريش نشسته، محمّد را برگيرى به كوه حَرى‏ ۸ برى تنها، چنانكه كسى كارى دزديده كند. پس اگر

1.«بلكه» فقط در سه نسخه م - ب - ن است.

2.صفحه «۶۴۲» چاپ قديم‏

3.ع - ن: «بنماند». م - ب: «نماند».

4.كذا صريحاً در نسخه «ب»، ليكن ع - م - ن: «با» (بدون نقطه)، ح هم ندارد. و مى‏تواند بود كه «با» باشد (به نقطه موحده تحتانى).

5.از آيه ۳۰ سوره مباركه قصص.

6.م - ب - ن: «منبر».

7.م - ب: «نه اين معنى دارد». ن - ح: «اين معنى دارد».

8.در همه نسخ: «حرى». در منتهى الارب گفته: «حراء ككتاب و حرى كعلى و اخير مروى است از عياض، يذكّر و يؤنّث و يمنع؛ كوهى است بمكة تحنث فيه النبي صلى اللَّه عليه و آله».


نقض
708

بدين نه امامت مى‏خواهد، اگر چنين بودى كه تو مى‏گويى خداىِ ما رسول را مى‏گويد: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أبا أحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ»۱ و كفى اللَّه شهيدا. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»،۲«وَ ما مُحَمَّدٌ إلاّ رَسُولٌ»،۳«يا داوُودُ إنّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فى اْلأَرْضِ»،۴«هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى»۵بدانستم كه رافضى ژاژ مى‏خايد و دروغ مى‏گويد، و درست است كه رسول گفته است در حالتِ وفات: «اللَّهُ خليفتى‏ في أهلي‏» و بر كسى نصّ نكرد، و گفت: «مروا أبابكر» ۶ تا اجماع ۷ امّتش حجّت باشد.
۸امّا جوابِ آنچه گفته است كه «شيعه امام نص گويند»، بلى چنين است و اين مذهبى ديرينه است و كهن است. از آن روزگار ياد است اين مذهب كه آدم بر شيث نصّ كرد، و بعد از وى همه انبيا هم اين كردند. نه مذهبى نو و تازه است كه برين ۹ نهاده‏اند؛ چون مذهبِ بوالحسن اشعر و حسين نجّار و عَمْرو عُبَيْد و غير ايشان. به مذهبِ اهلِ حقّ امام نص است و معصوم، و بعد از مصطفى علىّ مرتضى است به دلالاتِ قاطع كه بيان كرده شد. و بحمد اللَّه شيعت دلالت بر امامت نه از آيت گويند و نه از خبر، كه اين هر دو سمعى است. و امّا دلالت بر امامت از طريقِ عقل گوييم و آن وجوبِ رياست است و جوازِ خطا بر آن وجه كه بيان كرده‏ايم. امّا آيات و اخبار از براىِ تأكيدِ دلالت و تعيينِ امامت آوريم و بيرون از آيه «انّما...» ۱۰ و خبر «أنت منّي»، بسيارى آيات و اخبار است كه

1.صدر آيه ۴۰ سوره مباركه احزاب.

2.صدر آيه ۲۹ سوره مباركه فتح.

3.صدر آيه ۱۴۴ سوره مباركه آل عمران.

4.صدر آيه ۲۶ سوره مباركه ص.

5.از آيه ۱۴۲ سوره مباركه اعراف.

6.اشاره به حديث معروفى است در ميان أهل سنت و سيوطى در جامع صغير (ج ۲، ص ۵۳۵؛ ح ۸۱۷۵) آن را از صحيح بخارى (ج ۱، ص ۱۶۲، ۱۶۵و...) و مسلم (ج ۲، ص ۲۲) و ترمذى (ج ۵، ص ۲۷۵، ح ۳۷۵۴) و ابن ماجه (ج ۱، ص ۳۸۹، ح ۱۲۳۲ و ۱۲۳۴) از عايشه، و از بخارى و مسلم از ابوموسى و از بخارى از ابن عمرو از ابن ماجه از ابن عباس و سالم بن عبيد چنين نقل كرده كه رسول عليه السلام گفت: «مروا أبابكرٍ فليصلّ بالناسِ».

7.ع - م - ب - ن: «به اجماع».

8.صفحه «۶۴۱» چاپ قديم‏

9.كذا در نسخ «ع - م - ب - ن». و نسخه «ح» ندارد. و به نظر مى‏رسد كه اصل، «بدين» بوده است؛ يعنى مذهب شيعه مانند مذاهب تازه نيست كه رنگ دين به آنها داده‏اند، بلكه اصالت و حقيقت و واقعيت دارد.

10.مراد آيه «إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» (تا آخر) است كه گذشت.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 429728
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به