737
نقض

گفته : «و يعرف بدندان بكسر الدّال المهملة و النّون السّاكنة».
و علّامه رحمه اللَّه عليه در خلاصه در قسم دوم در ترجمه احمد بن حسين مذكور گفته: «الملقّب دندان بالدّال غير المعجمة قبل النّون و بعدها».
ليكن در ايضاح الاشتباه به فتح هر دو دال تصريح كرده و گفته: «أحمد بن الحسين بن سعيد بن مهران - بكسر الميم و الرّاء بعد الهاء و النّون أخيراً - أبوجعفر الملقّب دندان بالدّال المهملة المفتوحة و النّون السّاكنة و الدّال المهملة و النّون بعد الالف».
و ساروى رحمه اللَّه عليه در توضيح الاشتباه گفته: «أحمد بن الحسين بن سعيد مولى عليّ بن الحسين الملقّب «دندان» بالدّالين المهملتين المفتوحتين بينهما نون».
و محقق مامقانى رحمه اللَّه عليه در تنقيح المقال گفته: «و دندان بالدّال المهملة المفتوحة ثمّ النّون السّاكنة ثمّ الدّال المهملة ثمّ الألف، و لم يتبيّن وجه اللّقب. و فى التّاج أنّ بني دندان بطن من العلويّين، انتهى. و لا ربط لهذا بذلك لفقد كلمة «بنى» فيه».
چنان‏كه ملاحظه مى‏شود وجه تلقّب اين مرد به كلمه «دندان» و همچنين ضبط صحيح آن از كتب بر نمى‏آيد و شايد وجهى كه آقاى دهگان به بهدينان و زردشتيان نسبت داده، در وجه تسميه اين مرد در اين مورد، روبه‏راه‏تر باشد. امّا اين كه در اين صورت، بايد آن را به كسر دال بخوانيم تا به معنى زمزمه باشد، مى‏توان از آن پاسخ داد به اين كه: چون كلمه «دندان» به كسر دال، در فارسى هم ثقيل و هم غير مأنوس است، به خلاف آن كه به فتح دال باشد؛ زيرا هم مأنوس و هم بسيار فصيح است، از اين روى، شايد كسر دال را در تلفّظ فارسى به فتح، عوض كرده‏اند؛ و اللَّهُ العالمُ بحقيقة الحال.
نگارنده گويد: از بيانات مذكوره به خوبى بر مى‏آيد كه ترجمه حال شخص مورد بحث «محمّد بن الحسين چهار بُختان ملقّب به دندان» بسيار مبهم و تاريك، بلكه مصداق (ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ)۱ مى‏باشد. و اين كه نوشته شد، نمونه‏اى از منقولات و حدسيّاتى است كه در اين‏باره ياد شده است و مقام، گنجايش بسط بيشترى را ندارد؛ هر كه طالب بحث دقيق‏تر باشد، خودش به آن بپردازد؛ و السّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏.

تعليقه 15

اَبوالخطّاب و فرقه خطّابيّه‏

اين كه مصنّف رحمه اللَّه عليه گفته: «آن گروه كه اين مذهب نهادند... و أبوالخطّاب محمّد بن أبى زينب».
محدّث قمّى رحمه اللَّه عليه در هدية الأحباب گفته: «و أبوالخطّاب محمَّد بن مِقْلاص الأسديّ الكوفيّ - لعنهُ اللَّه - غالى و ملعون است. روايات در مذمّت و لعن و برائت از او وارد شده است و عاقبت به نفرين حضرت صادق عليه السلام به قتل رسيد؛ قَتَلَهُ عيسى بن موسى العبّاسي والي الكوفة. ذكر ذلك صاحب الرّجال الكبير في سالم بن مكرم».
و در الكنى و الألقاب (ص 60-61) محصّل اين كلام را گفته: «محمّد بن مِقلاصِ اسدى كوفى كه خدايش لعنت كناد، ملعونى است غالى؛ روايات بسيارى در مذمّت و لعن او از ائمّه عليهم السلام وارد شده و از

1.نور /۴۰


نقض
736

پس دندان، او را به اهواز و بصره و كوفه و طالقان و سَلَمْيَه - از سرزمين حمص - فرستاد و وى اموال مذكور را به داعيان خود قسمت كرد تا در ترويج مرام مزبور خرج كنند. و امر بر اين منوال بود تا قدّاح و دندان، هر دو درگذشتند».
دوست فاضلِ نگارنده دكتر محمّد جواد مشكور در كتاب تاريخ شيعه و فرقه‏هاى اسلام تا قرن چهارم (ص 203- 205) و همچنين در ترجمه فرق الشيعه (ص 233- 235) گفته:
محمّد بن اسحاق النديم در ضمن نقل اخبار اسماعيليّه مى‏نويسد: كسى كه با عبداللَّه بن ميمون در اين كار [يعنى وضع و جعل مذهب اسماعيليان ]زمينه‏سازى و همراهى داشت، مردى بود به نام محمّد بن حسين ملقّب به «دندان» (زيدان) از ناحيه كرج، و از دبيران احمد بن عبدالعزيز بن اَبى دُلَف. مردى فيلسوف‏مآب بود و در علم نجوم مهارت داشت و از شعوبيان تندرو و بر ضدّ دولت اسلام بود و عقيده به اثبات نفس و عقل و زمان و مكان و هيولى داشت، براى ستارگان اثرات روحانى قائل بود.
شخص مورد اعتمادى به من گفت كه: او به خيال خود در احكام نجومى ديده بود كه دولت اسلام تبديل به دولت ايرانيان مى‏گردد [و اين تبدّل دولت و تحوّل دين اسلام‏] به دين‏شان كه مجوسيّت (زردشتيگرى) باشد، در هشتمين مقارنه انتقال مثلّثه از برج عقرب است به برج قوس - كه برج عقرب دلالت بر ملّت اسلام و برج قوس دلالت بر ديانت ايرانيان دارد - به همين جهت مى‏گفت: اميدوارم كه من، سبب اين تحوّل باشم. و چون توانگر و با همّت و حيله‏گر بود، به زمينه‏سازى براى اين دعوت و پشتيبانى از پسر قدّاح پرداخت و از همراهى و كمك مالى به او كوتاهى نداشت. او با عبداللَّه بن ميمون در عسكر مُكْرَمْ ملاقات كرد؛ زيرا دندان از طرف حمويه - وزير ابودلف - براى شركت براى خطبه ولايت حَرَمَيْنِ (مكّه و مدينه) بدان‏جا مى‏رفت. سپس در باب سلطان درگذشت و كارها يكسره به دست عبداللَّه بن قدّاح افتاد (فهرست ابن النديم، ص 239-240).
شيخ طوسى مى‏نويسد كه: «ابوجعفر احمد بن حسين بن سعيد بن حمّاد بن مهران (مهرام) غلام آزادكرده علىّ بن حسين، مردى اهوازى و ملقّب به «دندان» بود. ياران قمّىِ ما او را غالى و گزافه‏گوى دانسته و حديث وى را معروف و زشت - ترجمه اين عبارت است: «و حديثُه يُعرف و يُنكر» - شمرده‏اند. از كتب او الاحتجاج، و كتاب الأنبياء، و كتاب المثالب است. وى در قم درگذشت و قبرش در آن‏جاست» (فهرست شيخ طوسى، ص 22).
در نتيجه اين شخص، از اصحاب امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عليهما السلام است و از معاصرين ميمون قدّاح و پسرش عبداللَّه بن ميمون بوده و بين سال‏هاى 70 و 150 هجرى مى‏زيسته است. لقب او در منابعِ مختلف «ديدان» و «دندان» و «زيدان» آمده است. نويرى در نهاية الإرب يكى از دُعاة اسماعيليّه را به نام «زكرويه دندانى» آورده و او را از نسل «دندان» شمرده است. مصادر سنّى در بين اجداد داعى مشهور «يمانى بن حوشب» نام كسى را به نام «زادان» يا «دادان» ذكر كرده‏اند كه به عقيده دوساسى، او همان شخص «دندان» بايد باشد.
ابن داود رحمه اللَّه عليه در قسم ثانى از رجال خود (ص 418 - 419) احمد بن حسين مذكور را عنوان كرده و

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 430491
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به