گفته : «و يعرف بدندان بكسر الدّال المهملة و النّون السّاكنة».
و علّامه رحمه اللَّه عليه در خلاصه در قسم دوم در ترجمه احمد بن حسين مذكور گفته: «الملقّب دندان بالدّال غير المعجمة قبل النّون و بعدها».
ليكن در ايضاح الاشتباه به فتح هر دو دال تصريح كرده و گفته: «أحمد بن الحسين بن سعيد بن مهران - بكسر الميم و الرّاء بعد الهاء و النّون أخيراً - أبوجعفر الملقّب دندان بالدّال المهملة المفتوحة و النّون السّاكنة و الدّال المهملة و النّون بعد الالف».
و ساروى رحمه اللَّه عليه در توضيح الاشتباه گفته: «أحمد بن الحسين بن سعيد مولى عليّ بن الحسين الملقّب «دندان» بالدّالين المهملتين المفتوحتين بينهما نون».
و محقق مامقانى رحمه اللَّه عليه در تنقيح المقال گفته: «و دندان بالدّال المهملة المفتوحة ثمّ النّون السّاكنة ثمّ الدّال المهملة ثمّ الألف، و لم يتبيّن وجه اللّقب. و فى التّاج أنّ بني دندان بطن من العلويّين، انتهى. و لا ربط لهذا بذلك لفقد كلمة «بنى» فيه».
چنانكه ملاحظه مىشود وجه تلقّب اين مرد به كلمه «دندان» و همچنين ضبط صحيح آن از كتب بر نمىآيد و شايد وجهى كه آقاى دهگان به بهدينان و زردشتيان نسبت داده، در وجه تسميه اين مرد در اين مورد، روبهراهتر باشد. امّا اين كه در اين صورت، بايد آن را به كسر دال بخوانيم تا به معنى زمزمه باشد، مىتوان از آن پاسخ داد به اين كه: چون كلمه «دندان» به كسر دال، در فارسى هم ثقيل و هم غير مأنوس است، به خلاف آن كه به فتح دال باشد؛ زيرا هم مأنوس و هم بسيار فصيح است، از اين روى، شايد كسر دال را در تلفّظ فارسى به فتح، عوض كردهاند؛ و اللَّهُ العالمُ بحقيقة الحال.
نگارنده گويد: از بيانات مذكوره به خوبى بر مىآيد كه ترجمه حال شخص مورد بحث «محمّد بن الحسين چهار بُختان ملقّب به دندان» بسيار مبهم و تاريك، بلكه مصداق (ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ)۱ مىباشد. و اين كه نوشته شد، نمونهاى از منقولات و حدسيّاتى است كه در اينباره ياد شده است و مقام، گنجايش بسط بيشترى را ندارد؛ هر كه طالب بحث دقيقتر باشد، خودش به آن بپردازد؛ و السّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى.
تعليقه 15
اَبوالخطّاب و فرقه خطّابيّه
اين كه مصنّف رحمه اللَّه عليه گفته: «آن گروه كه اين مذهب نهادند... و أبوالخطّاب محمّد بن أبى زينب».
محدّث قمّى رحمه اللَّه عليه در هدية الأحباب گفته: «و أبوالخطّاب محمَّد بن مِقْلاص الأسديّ الكوفيّ - لعنهُ اللَّه - غالى و ملعون است. روايات در مذمّت و لعن و برائت از او وارد شده است و عاقبت به نفرين حضرت صادق عليه السلام به قتل رسيد؛ قَتَلَهُ عيسى بن موسى العبّاسي والي الكوفة. ذكر ذلك صاحب الرّجال الكبير في سالم بن مكرم».
و در الكنى و الألقاب (ص 60-61) محصّل اين كلام را گفته: «محمّد بن مِقلاصِ اسدى كوفى كه خدايش لعنت كناد، ملعونى است غالى؛ روايات بسيارى در مذمّت و لعن او از ائمّه عليهم السلام وارد شده و از