77
نقض

[ 23 ]

[ معجزه امام رضا (ع) در تبديل نقش بالش ديبا به شير درنده ]

[ دفاع شيعه از معجزات ائمه ]

[ اعتقاد اهل سنت به معجزات گزاف براى متصوفه ]

آنگه گفته است:
۱و رافضيان گويند: على موسى الرّضا ۲ در پيشِ مأمون خليفه مى‏شد صورتِ شيرى بر بالشى ديبا۳ كرده بودند در حالْ جانور شد و قصدِ مأمون كرد،۴ و اين محالى عظيم است.
امّا جوابِ اين دعوى آن است كه اين حديث در كتبِ شيعه هست و گفته‏اند و گويند. پس اگر ۵ خواجه انكار برين دعوى از آن طريق مى‏كند كه در مقدورِ خدا مانند اين ممكن نباشد، اگرچه خدا را قادر ذات‏۶ نگويد، آخر از تفسير و تاريخ خوانده باشد كه بارى تعالى عصا را ثعبان كرد در وقتِ موسى - عليه السلام - و از براىِ صالح - عليه السلام - از سنگى ناقه‏اى بيرون آورد، و آهن در دستِ داود - عليه السلام - مانندِ موم كرد. پس در مقدورِ بارى تعالى ممكن بايد داشتن. و اگر انكار از آن سبب مى‏كند كه على موسى الرِّضا۷ را اين قدر و منزلت نباشد كه به بركت و حرمتِ او بارى تعالى جَمادى را حيوانى كند، اين سخن فراموش نبايست كرد كه در كتبِ اهلِ سنّت و جماعت مذكور است و از شيوخِ متصوّفه نقل افتاده است و علما و مُذكِّران و عارفانِ سنّى همه سال‏۸ بر سرِ كرسى‏ها گويند و لاف مى‏زنند كه شيخ حسينِ منصور الحلّاج روزى بر شيرى سهمناكِ‏۹ غَضُوب نشسته بود و اژدهايى دَمان را در دست گرفته زنده. از دروازه بغداد درآمد و از گِردِ شهر بگشت و أنا الحق بزد. و اگر آن تغيّر۱۰ متعجّب است كه در كتبِ اصحابِ خواجه چنين است كه حسنِ بصرى در راهِ باديه به

1.صفحه «۷۰» چاپ قديم‏

2.ع: «على موسى رضا». ب - م: «على الرضا». ح - د: «على بن موسى الرضا».

3.ث: «زيبا».

4.مراجعه شود به: عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۲، ص ۹۰، ح ۱؛ الأمالي، شيخ صدوق، ص ۲۱۲، ح ۲۳۷؛ روضة الواعظين، ص ۲۱۵؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۴۱۷؛ بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۴۲، ح ۱۷.

5.«اگر» فقط در ح - د.

6.م - ح - د: «قادر بالذات».

7.ع: «على موسى رضا».

8.م - ب - ح: «همه ساله».

9.ب - م - ح - د: «سهمگين».

10.ب - م: «آن امر». ح - د: «اين تعين».


نقض
76

و اين ابياتى معروف است در ذكرِ فتحِ خيبر و نصرتِ اسلام و ظفرِ على - عليه السلام - و از قولِ رسول - صلى اللَّه عليه و آله - معروف است كه چون صحابه سه روز از شكست ۱دلتنگ و نامظفّر باز آمدند، سيّد در حضورِ مهاجر و انصار گفت: «و اللَّه لاُعطينّ الرّاية غداً رجلاً يحبّه اللَّهُ و رسولُه و يحبّ اللَّهَ و رسولَه، كرّاراً غيرَ فرّارٍ، لايرجعُ حتّى‏ يفتحَ اللَّهُ على يدَيْهِ».۲ معنىِ كلامِ مصطفى اين است كه «به خداى كه من فردا رايت به مردى دهم كه خداى و رسول او را دوست دارند، و او خداى و رسول را دوست دارد، و آن مردى است ايستنده ۳ ناگريزنده، باز نگردد از خيبر تا خداى تعالى بر دستِ او فتح خيبر بكند.»۴ اگر به اجماعِ مسلمانان و نزولِ آيت بدين فتح و ظهورِ قولِ مصطفى و شعر شعرا خواجه نوسنّى انكار مى‏كند، بغداد كم زنبيلى گير.۵
امّا آنچه گفته است كه: «شيعه مى‏گويند كه صحابه را بر آن حسد آمد و در آمدوشد طلبِ عجزِ على كردند» اين و مانند اين سخنِ جُهّال و عوام و اوباش باشد، بلكه صحابه بيشتر خرّم شدند و شادى كردند، و اگر بهرى را حسد آمد، اين آيت منزل شد: «أمْ يَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ».۶ و حسدِ ديگران نقصانِ مرتبتِ علىِ‏ّ مرتضى نباشد.

1.ع: «يك پشت». ث: «از يك سبب». ح - د: «پشت داده». م - ب هم اصلاً ندارند. در آنندراج گفته: «يك پشت موافق و يارى‏گر از يكديگر» و شايد «از يك سمت» يا «از يك سبب» باشد. و پشت دادن يعنى گريختن، و مراد از «يك پشت» اگر باشد، آن است كه مانند هم و موافق يكديگر. و كنايه از فرار شيخين است. در هر صورت كلمه درست روشن نيست.

2.الاستغاثة، كوفى، ج ۲، ص ۲۸؛ الكافي، ج ۸، ص ۳۵۱، ح ۵۴۸؛ الأمالي، شيخ صدوق، ص ۶۰۴، ح ۸۳۹؛ الخصال، ص ۲۱۱، ح ۳۴؛ الإرشاد، ج ۱، ص ۶۴، الأمالي، شيخ مفيد، ص ۵۶؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۰۶؛ إقبال الأعمال، ج ۲، ص ۳۶۹ و در مصادر مذكور غير از مصدر اوّل كلمه «واللَّه» در آنها نيست. و همچنين مراجعه شود به: صحيح البخاري، ج ۱۰، ص ۱۴۲، ح ۲۷۵۳ و ص ۱۹۸؛ صحيح مسلم، ج ۱۲، ص ۱۳۳، ح ۴۴۲۴؛ سنن الترمذي، ج ۱۲، ص ۱۸۷، ح ۳۶۵۸.

3.م - ب: «ستيزنده». ث: «استنده».

4.ع - ث: «نكند». ب - م: «كند».

5.مثلى معروف است و براى تحقيق آن رجوع شود به تعليقه ۴۰.

6.ذيل آيه ۵۴ سوره مباركه نساء.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 402345
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به