و بوزه بر وزن كوزه، شرابى باشد كه از آرد برنج و ارزن و جو سازند و در ماوراءالنّهر و هندوستان بسيار خورند».
در بهار عجم گفته: «بيت النّطاف - به كسر نون - و بيت النّطف به ضمّ نون و فتح طاء، به اصطلاح، لولىخانه كه در عرف هند «رجواره» خوانند. و از بعضى به معنى نجاستخانه مسموع است و اين اگر به اثبات رسد، مجاز خواهد بود. حكيم شرف الدّين شفايى گفته:
باباى تو جاروبكش بيت لطف شداجداد تو گشتند به تدريج بزرگان».
علّامه قزوينى رحمه اللَّه عليه در يادداشتهاى خود (ج 4، ص 72) گفته: «بيت اللّطف - ظ فاحشهخانه. مطلع الشّمس، ج 4، ص 324».
يعنى فاحشهخانه، اصطلاح بلاد عثمانى است يا بوده است ظاهراً (حدائق السّياحه زين العابدين بن اسكندر شروانى، نسخه پاريس f, 011b, S, p. 5031مكرّر).
در عهد تيمور در شيراز، موضع عيشى بوده است موسوم به بيت اللّطف.
تعليقه 48
شيخ ابوعبداللَّه بصرى و كتاب «الدرجات» او
اينكه مصنّف رحمه اللَّه عليه گفته: «و اين فصل، به شرح، در كتاب الدّرجات كه شيخ ابوعبداللَّه البصرى كرده است ببايد ديدن و دانستن، تا معلوم شود كه اميرالمؤمنين عليه السلام را در فضايل هر يك از صحابه با وى مشاركت است و آنچه او بدان مخصوص است ايشان را به جمع [يا به جميع ]نبوده است».
مراد از اين شخص، همان است كه ابن شهر آشوب در اواخر معالم العلماء (تحت عنوان: «باب جامع، فصل فيمن عرف بكنيته، ص 122 نسخه چاپ طهران) او را چنين معرّفى كرده است: «أبو عبداللَّه البصريّ اُستاذ القاضي عبدالجبّار المعتزلي، له الدّرجات في تفضيل أميرالمؤمنين عليه السلام».
صاحب الفوائد البهيّة (ص 67) گفته: «الحسين بن عليّ أبو عبداللَّه البصريّ المعتزلي؛ قال الصّميري: لم يبلغ أحد مبلغه في العَلَمين - أعني الفقه و الكلام - أخذ عن أبي الحسن عبيداللَّه الكرخي، عن البردعي، عن نصير بن يحيى، عن محمّد، و مات سنة تسعٍ و تسعين و ثلاثمائة».
ابن ابى الحديد معتزلى بغدادى در مقدّمه نهج البلاغه تحت عنوان «القول فيما يذهب إليه أصحابنا المعتزلة في الإمامة و التّفضيل و البُغاة و الخوارج» (ص 3، جلد اوّل، چاپ مصر) گفته: «و ممّن ذهب من البصريّين إلى تفضيله عليه السلام الشّيخ أبو عبداللَّه الحسين بن عليّ البصري - رَضِيَ اللَّه عنه - و كان مُتحقّقاً بتفضيله، و مبالغاً في ذلك، و صنّف فيه كتاباً مفرداً». و گويا مراد از «كتاب مفرد» در اين كلام، همان كتاب الدّرجات سابق الذّكر است.
تعليقه 49
طبس گيلكى
مؤلّف حدود العالم گفته: «طبسين، شهرى است گرمسير؛ و اندرو خرما است. و آب ايشان از كاريز است و