سلاطين بزرگ سلجوقى (ص 323) قسمت آخر تعليقه 96 را به عين عبارت شيخ عبدالجليل رحمه اللَّه عليه نقل كرده است و ما نظر به نكتهاى كه خواهيم گفت، نصّ عبارت او را در اينجا مىآوريم و آن اين است:
«(175 س 14، از كتاب بعض مثالب النواصب) خواجه على سكرامه (؟) وزير ملكان ديالم بود [و خيرات بسيار فرموده و ابو عبيد يوسفى آوى... و دهخداى عبدالصمد بزرگ به آبه و برادر ابوطاهر مهيسه اَوحد الدين ابو ثابت مهيسه كه وزير فارس بود. و بعد از وى معين الدين ابو نصر كاشى وزير محتشمِ شهيد، شهيد شده به تيغ ملاحده ملاعين... و شرف الدين انوشيروان خالد كاشى وزير حضرت خلافت و] عماد الدين وزير و صفى بوسعيد و مهذّب عبدالكريم ارطمى و شرف الدين اَبو رجاء و اثير الدين حسين بن العلاء الحرمى و مسلم قريش خود از متّقيان بوده - صولت و عظمت و پادشاهى او معروف است و قبّه عسكريّين على نقى و حسن عسكرى عليهما السلام به سرّ من رأى، او فرموده است و از ترفّع درجه، آنجا مدفون است - و پسرش عماد الدين ابوالمعالى با فضل رفعت و امانت و شمس الدين محمّد سمايان (بنيمان) طبرى بعد از آن و كمال ثابت قمى و رضى الدين ابو سعد مستوفى خورى (خوافى) و پسرش خواجه عزيز الدين مستوفى كه مشير و مدبّر ملك سلطان معظّم ابا طالب طغرل بن اَرسلان و اتابك معظم جهان پهلوان - أعزّ اللَّه أنصارهما - است. و بعد از آن خواجه مكين الدين ابوالفخر قمّى و كتاب محيى (مختص) الدين رازى همه مستوفيان معتبر.
اين جماعت، همه شاعى و معتقد و اصولىاند با فضل و مرتبه و درجه و رفعت و كمال و دانش و احسان و خيرات».
نگارنده گويد: عبارتى را كه استاد اقبال رحمه اللَّه عليه نقل كرده، مأخوذ از نسخه «ح» است كه ما در مقدّمه نقض و تعليقات آن، آن را مفصّلاً معرّفى كردهايم؛ اينك قسمتى از آن را با اندكى تلخيص در اينجا مىآوريم.
اين نسخه دو عيب و يك حسن دارد:
امّا عيب اوّل اين است كه در اين نسخه، عبارتِ غالبِ موارد عوض شده و در بعضى موارد، علاوه بر نقلِ به معنا، تلخيص نيز به كار رفته؛ بلكه در جاهاى بسيارى نيز مطالبى اصلاً و به كلّى حذف و اِسقاط شده است. بنابراين مىتوان گفت: اين نسخه، خلاصهمانندى از كتاب نقض است؛ زيرا در نتيجه تصرّفات بىمورد از قبيل تغيير و تبديلِ عبارات و تقديم و تأخير و حذف و اسقاطِ مطالب، وضع تأليفِ كتاب به هم خورده و متن آن در بسيارى از موارد، به كلّى عوض شده، حتّى اين غير امينِ بىانصاف، در پارهاى از جاها - چنانكه گفتيم - اسامى اشخاص يا اَمكنه يا ساير اجزاى عبارت را چون نمىفهميده، يا به نظرِ خود غير لازم يا مكرّر مىفهميده است، اصلاً حذف و اسقاط كرده و هيچگونه عوض و بدلى به جاى آنها نگذاشته است؛ بدين جهت، نسخه را از حيّز اعتبار انداخته و كتاب ديگرى به عمل آورده است.
اين عيب اوّل نسخه است و ما نظر به همين عيب، در غالب موارد از اين نسخه به نسخه متصرّف فيها يا نسخه تحريف شده و گاهگاهى هم به نسخه نونويس، تعبير كردهايم.
اما عيب ديگر اين نسخه آن است كه از اوايل آن، قسمتى ساقط شده است. توضيح آن كه: از اين