سالِ سيصد و بيست و هفت بود در بصره، و وفات او روز دوشنبه بيست و پنجم محرّم از سال سيصد و هشتاد و سه در بصره بود.
القاضى ابوالقاسم علىّ بن المحسن بن علىّ بن محمّد بن ابىالفهم التنوخى، پسر قاضىِ ماضى است. ابن كثير شامى گفته كه: او از اعيانِ فضلاى روزگار بود. وُلد بالبصرة سنة خمس و ستّين و ثلاثمائة، و سمع الحديث سنة سبعين، و قبلت شهادته عند الحكّام في حداثته، و تولّى القضاء بالمدائن و غيرها، و كان صدوقاً محتاطاً إلّا أنّه كان يميل إلى الاعتزال و الرَّفض.
ابن خلّكان گويد كه: از آثارِ او اين قدر به من رسيده كه: با ابوالعلاء معرّى، شيوه مصاحبت مىورزيده و شعر بسيار ياد داشت. و ايشان خانواده بزرگاند و همگى اُدبا و فضلا و ظرفا بودهاند. خطيب، او را در تاريخ بغداد ذكر نموده و گفته كه: او تحصيلِ علمِ حديث نموده بود و در ايّامِ جوانى، جميع حُكّام، او را عادل و مقبولٌ الشّهادة مىدانستند و تا آخرِ عمر، مقبول؛ و در حديث، صدوق بود. و بعضى اوقات، قضاىِ مداين و مضافات آن به او مفوّض بود. و بعضى احيان، قضاىِ آذربايجان و آن نواحى به او متعلّق بود. ولادتش در منتصفِ شعبان سنه خمس و ستّين و ثلاثمائه در بصره، و وفاتش در يكشنبه اوّل محرّم سنه سبع و اربعين و اربعمائه بود».
محدّث قمى رحمه اللَّه عليه در هدية الأحباب گفته: «التنوخى؛ القاضي ابوالقاسم علىّ بن محمّد بن داود الأنطاكىّ البغدادي، عالم به اُصول معتزله و نجوم و شعر و فقه بر مذهب ابوحنيفه؛ قاضى بصره و اهواز بوده. وزير مهلّبى و سيف الدّوله او را بسيار احترام مىكردند. وفات كرد در سنه 342 (شمب).
و گاهى اطلاق مىشود تنوخى بر ابىعلى محسن بن علىّ بن محمّد بن أبى الفهم قاضى امامى، صاحب كتاب الفرج بعد الشدّة، وفاتش سنه 384 (شفد).
و تنوخ - كَصَبور - اسم قبيلهاى است از يمن.
و گاهى اطلاق مىشود بر پسرش ابوالقاسم علىّ بن محسّن، صاحب سيّد مرتضى و تلميذ او. و عن الرياض: و الأكثر على أنّه مِن الإماميّه، لكنّ العلّامة قد عدّه في أواخر إجازته لأولاد ابن زهرة من جملة علماء العامّة و من مشائخ الشيخ الطوسي؛ فتأمّل».
13. اديب مهابادى. اينكه مصنّف رحمه اللَّه عليه گفته: «و الأديب المهابادى، اديب و عالم و شاعر؛ بىشبهت شاعى بوده است».
نگارنده گويد: ترجمه او در تعليقه 91 گذشت.
14. كثيّر عزّه. اينكه مصنّف رحمه اللَّه عليه گفته: «و كُثَيِّرِ عَزَّه كه شاعر عبدالملكِ مروان بوده است تا در شعر مىگويد».
مراد از تشيّع «كثيِّر» تشيّع به معناى اعمّ آن است؛ يعنى مراد، آن كسانى هستند كه اميرالمؤمنين عليه السلام را خليفه بلافصل مىدانند، نه به معناى خاصّ آن كه مراد اثنا عشريان باشند، چنانكه در نقض در ذيل نام او تصريح كردهايم.
محدّث قمى رحمه اللَّه عليه در سفينة البحار گفته: «قال الشيخ المفيد: و كان كُثَيِّرُ عَزَّةَ كيسانيّاً، و مات على ذلك،