«مؤلّف گويد: اگر اين سخن راست باشد كه كُثَيِّر كيسانى بوده است، پس گمان مىرود كه او از اين عقيده برگشته و شيعىِ اثناعشرى شده است، چنانكه اين امر درباره سيّد حميرى رحمه اللَّه عليه نيز روى داده است؛ زيرا اهل نقل از مخالف و مؤالف، اتّفاق نمودهاند بر اينكه حضرت باقر عليه السلام در تشييع او حاضر بوده و جنازه او را برداشته است».
ابن شهرآشوب در معالم العلماء گفته: «چون كُثَيِّر مُرد، حضرت باقر عليه السلام جنازه او را برداشت در حالى كه عرق از بدن مباركش جارى بود».
15. مهيار ديلمى. محدّث قمى رحمه اللَّه عليه در تتمّة المنتهى (ص 343) گفته: «و در سنه 428 در پنجم جمادى الآخره، مهيار ديلمى، شاعر شيعى معروف، وفات كرد. و مهيار، مجوسى و از اولاد انوشيروان عادل بوده و بر دست سيّد رضى، اسلام آورده».
و در الفوائد الرضويّه في أحوال علماء المذهب الجعفريّة (ص 688-689) گفته: «مهيار الديلمىّ البغدادىّ ابوالحسن فاضل، شاعر اديب، از شعراىِ مُجاهرين اهل بيت عليهم السلام و از غلمانِ سيّد شريف رضى - رضوانُ اللَّه عليه - است. جمع كرده مابينِ فصاحت عرب و معانى عجم را. و او از اولاد انوشروان عادل است و در اصلْ مجوسى بوده و بر دست سيّد رضى اسلام آورده، در پنجم جمادى الثانيه 428 وفات كرد. و اشعار بسيار در مدحِ اهل بيت و مراثىِ ابوعبداللَّه الحسين عليهم السلام گفته. ابوالقاسم بن برهان كه از رؤساى عامّه بوده با وى گفت كه: تو به سببِ اسلامِ خود، از يك زاويه جهنّم به زاويه ديگر، منتقل شدى! فرمود: براى چه؟ گفت: براى آن كه مجوسى بودى اسلام آوردى و سَبّ سَلف مىكنى در شعرِ خود. گفت: من سب نمىكنم مگر آن كسانى را كه خدا و رسول، ايشان را سَبّ كردهاند».
قاضى شوشترى رحمه اللَّه عليه در مجالس (ص 532-533، ج 2، چاپ اسلاميّه) گفته: «ابوالحسن مهيار بن مردويه الكاتب الشاعر الديلميّ الفارسي؛ شيخ عبدالجليل رازى و ابن كثير شامى و يافعى آوردهاند كه او در اصلْ مجوسى و از اولاد انوشيروان عادل بود و بر دست مير رضى الدين رضى اللَّه عنه كه شريف و نقيب كوفه و بغداد بود مسلمان شد. و شعر متين نيكو بر طبق مذهب شيعه، مشتمل بر طعن و قدح در خلفاى ثلاثه و اتباع ايشان، از او سر مىزد، تا آن كه ابوالقاسم بن برهان كه يكى از اهل سنّت بود، روزى به او گفت: اى مهيار! از يك زاويه نار به زاويه ديگر از آن آمدى؛ زيرا كه مجوس بودى و الحال كه مسلمان شدى، ذمّ صحابه مىكنى. مهيار در جواب گفت: آرى، احتمال دارد كه جهتِ مشاهده حال خُسرانْمآل دشمنِ عترت و آل - كه مقتدايان تواند - به دوزخ درآيم و آتشِ اظهارِ مرتبه خود را علاوه سوز و گداز ايشان نمايم و به بركتِ محبّتِ اهل البيت عليهم السلام آتشِ دوزخ بر من برد و سلام گشته بيرون آيم و به خلد آباد بهشت توجّه نمايم».
طالب تفصيل بيشتر، خودش تحقيق نمايد. و امينى رحمه اللَّه عليه در الغدير (ج 4، چاپ دوم، ص 232 - 261) نيز به ترجمه مهيار بر وجه تا حدّى مبسوطتر پرداخته و مطالبى را كه ما ذكر نكردهايم ياد كرده است.
احمد نسيم، مصحّح ديوان مهيار در مقدّمه ديوان، بعد از نقل ترجمه مهيار از وفيات الأعيان و دمية القصر گفته: