متواتر لفظى در اخبار كم است؛ گفته: «و نازع بعض المتأخّرين في ذلك و ادَّعى وجود المتواتر بكثرةٍ، و هو غريب، ثمّ قال: نعم، حديثُ: مَن كذب عليّ متعمّداً فليتبوّأ مقعده من النار؛ يمكن ادّعاء تواتره؛ فقد نقله عن النبي صلى اللَّه عليه و آله اثنان و ستّون صحابيّاً، و لم يزل عدد الراوي له في ازديادٍ، و ظاهر أنّ التَّواتر يتحقّق بهذا العدد، بل بما دونه».
چنانكه گفتيم در كلمات جماعتى از علماى فريقين، به تواتر اين حديث، تصريح شده است و اينجا گنجايش بحث از اين مطلب را ندارد و در نظر دارم كه ميرداماد رحمه اللَّه عليه در الرواشح السماويّة و شيخ بهائى رحمه اللَّه عليه در أربعين از آناناند كه به تواترِ آن حكم كردهاند. در هر صورت، از جمله مواردى كه به طور تفصيل از اين حديث شريف بحث كرده و اثبات تواتر آن را نموده است، ابن جوزى است كه در كتاب موضوعات (ص 55) در باب دوم از ابوابى كه قبل از خوض به اصل موضوع [آورده] گفته: «في قوله عليه السلام: مَن كذب عليّ متعمّداً...» آنگاه به ذكر رُوات آن به تفصيل پرداخته است؛ و از ص 55 تا صفحه 98 مختصّ به ذكر ناقلان آن و اثبات تواتر حديث است، طالب تحقيق به آنجا و نظاير آن از مفصّلات، رجوع كند.
تعليقه 161
سيّد ابوالفتح ونكى
استاد فقيد عبّاس اقبال آشتيانى مرحوم در مجلّه يادگار (ص 16 شماره دوم، سال اوّل) گفته: «ونك - يعنى همين قريهاى كه در شمال طهران و جنوب غربى تجريش به همين اسم باقى است - نيز بسيار قديمى است؛ سمعانى در كتاب الأنساب در نسبت ونكى چنين مىنويسد: ونك، به فتح واو و نون و در آخر آن كاف؛ و آن، قريهاى از قُراى رى است كه من در سفر به سمت قصران خارج (همان قصران بيرونى كه شميران كنونى جزء آن بوده) از آنجا گذشتم. سمعانى چنانكه از ورق 316 ب از كتاب او بر مىآيد، در سال 537 در رى بوده و ظاهراً در همين تاريخ هم از ونك گذشته است.
از منتسبين به ونك، سمعانى، يكى از سادات حسينى را نام مىبرد به اسم سيّد ابوالفتح نصر بن مهدى كه نسب او در سيزده پشتْ به امام شهيد حسين بن علىّ بن ابىطالب عليهم السلام مىپيوندد. اين سيّد ابوالفتوح، از علما و فضلاى زيدى مذهب بوده و در شعبان 478 فوت كرده است. ذكر ونك مدّتها پيشتر از اين تاريخ نيز در كتب ديده مىشود، چنانكه در كتاب منتقلة الطالبيّه تأليف ابواسماعيل ابراهيم بن عبداللَّه - كه از رجال ايّام غيبت صغرى (260-329) بوده - در شرح احوال مهاجرين سادات نام ونك آمده، چنانكه در جنّة النعيم (ص 503) از آن نقل كرده است. و ياقوت نيز ونك را بدون هيچ شرحى و بسطى ضبط كرده».
نگارنده گويد: نصّ عبارت ياقوت در معجم البلدان اين است: «ونك - بفتح أوّله، و سكون ثانيه و الكاف - من قُرى الرَّيّ».
بديهى است كه «و سكون ثانيه» در اين عبارت، اشتباه است به دليل گفتار سمعانى؛ و نصّ عبارتش اين است: «الونكي - بفتح الواو و النون، و في آخرها الكاف - هذه النَّسبة إلى ونك، و هي