تبلور سنّت نبوى در سيرت ولايى يا آراى صحابى؟ - صفحه 56

با شريعت و سنّت ـ تعيين‌كننده است.
استفاده از آيات و اخبار براى اثبات صلاحيت عموم اصحاب، به‌عنوان واسطه دستيابى به سنّت قابل پذيرش نيست. زيرا گرفتن دين، از هر صحابى و با هر ميزان صلاحيت، مورد قبول و حتى عملى نيست، چرا كه فقط عدّه اندكى از آنان اهل نقل حديث و فتوا بوده‌اند. احتياط در اخذ حديث و پذيرش بيان سنّت، دغدغه مشترك و سخن مشهور و مورد اتفاق اصحاب همه مذاهب است و همين امر حكم مى‌كند تا از اعلم و اصلح اصحاب جستجو شود و سنّت و شريعت از آنان اخذ شود.
خليفه اوّل به‌رغم سابقه زياد در مسلمانى، به كثرت استفاده يا سوال از پيامبر صلی الله علیه و آله شهرت ندارد. از اين‌رو، منقولات او از حضرتش صلی الله علیه و آله اندك است. مضافاً وى حدود 500 حديث فراهم‌آورده‌اش را ـ كه برخى را از واسطه اخذ كرده بود ـ سوزاند. ۱
ابوبكر ـ با سابقه طولانى مصاحبت و حدود سه سال خلافت ـ فرصت معتنابهى براى كسب معرفت و نشر سنّت داشته است. با وجود اين فضيلت كه به او نسبت مى‌دهند، عدم اطلاع او از برخى احكام ـ چون ميراث جدّه، كلاله و يا تبرئه خالدبن وليد از حدّ زنا و مانند آن ـ از نقص صلاحيتش در امامت براى بيان سنّت حكايت دارد. ماجراى انكار ميراث پيامبر صلی الله علیه و آله از سويش مورد قبول اصحاب، خاصه اهل بيت علیهم السلام واقع نشد. ۲
البتّه او خود نيز به اين عدم صلاحيت و ناآگاهى اعتراف داشت. ۳ اصرار بر انكار ارث خاندان نبى صلی الله علیه و آله با وجود نقص اطلاع او از مسائل ارث ـ به‌رغم صراحت و تكرار اين مسائل در قرآن و سنّت ـ تأمل‌كردنى است، لذا مدافع كم‌نظير حريم اصحاب، فخر رازى ضمن طرح ايراد شيعه در اين زمينه، از ارائه پاسخ بازمانده است. ۴

1.ذهبى، تذكرة الحفاظ، ج ۱، ص ۵؛ متقى هندى، ج ۱۰، ص ۲۸۵

2.رك: شرف الدين، ص ۲۱ به بعد؛ عسكرى، معالم المدرستين، ج ۲، ص ۷۴ و ص ۹۷ به بعد

3.قرطبى، ج ۱، ص ۲۷۲؛ آلوسى، ج ۷، ص ۱۷۲ و ج ۲۷، ص ۱۸۰؛ حنفى، ص ۱۷۵ به بعد

4.رك: فخر رازى، ج ۹، ص ۲۱۰

صفحه از 67