دانشمندان در معضلات بوده است. يكى از اين موارد، سخن آن امام علیه السلام براى تشخيص حديث صحيح با محك قرآن و احاديث اهل بيت علیهم السلام بهعنوان يك قاعده اصيل حديثى است. ۱
علاوه بر آنچه آمد، ملاحظه چند نكته ضرورت دارد :
اوّل ـ حصر امامان اهل بيت علیهم السلام در دوازده نفر، مبتنى بر نقل اتّفاقى است. با توجّه به طولانى بودن عمر امام عصر علیه السلام مشكل پايانپذيرى زودهنگام مبلّغان معصوم دين و بىتفسير ماندن حديث «اثناعشر خليفه» و يا حديث «ثقلين» ـ كه امتداد دوره ثقل ديگر (امامت) را مانند قرآن تا قيامت تصوير كرده است ـ پيش نمىآيد.
دوم ـ به باور شيعه، امامان علیهم السلام به سبب عصمت و علم، رفتار و گفتارشان با هم و با قرآن هماهنگ است، تا جايى كه انتساب سخن هر يك به ديگرى نيز صحيح است. ۲
سوم ـ با توجّه به ادّعاى شيعه درباره علم و عصمت امامان علیهم السلام و از سويى ارتباط خصمانه زورمندان با ايشان، چنانچه راهى براى تخريب و تخطئه ائمّه علیهم السلام وجود مىداشت، حاكمان به جاى قتل، به حذف و تخريب شخصيّت آنان ـ خاصّه امامان جواد، هادى و عسكرى علیهم السلام مىپرداختند!
2. ديدگاه اهل تسنّن
اهل تسنّن معتقدند رسول اسلام صلی الله علیه و آله تكليف تبليغ را طى حيات به نحو احسن انجام دادند و براى پس از خود، تكليفى براى تعيين جانشين نداشتند و صحابه كه پيامبر صلی الله علیه و آله، نزول و تفسير قرآن را درك كردند، مرجع مسلمانان هستند. شواهد آنها براى صلاحيّت و مرجعيّت اصحاب از اين قرار است :
2ـ1) نصب و معرّفى قرآن و رسول
گفتهاند: برخى آيات از اصحاب تمجيد نموده است و رسول گرامى صلی الله علیه و آله نيز به