تبلور سنّت نبوى در سيرت ولايى يا آراى صحابى؟ - صفحه 65

حكم را چنين بيان داشت: براساس آنچه از كتاب خدا فهميدى داورى كن. و اگر چيزى ندانستى به موجب داوريهاى پيامبر صلی الله علیه و آله حكم نما! اگر آن را هم نفهميدى، بر اساس احكامى كه از امامان صالح ديدى، داورى كن و چنانچه آن را نيز ندانستى، در اظهار رأيت بكوش و با اهل علم و صلاح مشورت نما! ۱
عثمان مانند خلفاى اوّل و دوم، قائل به فاصله انداختن ميان حج و عمره بود. على علیه السلام نپذيرفت و گفت: «لبّيک بحجّ و عمرة معاً». عثمان در مقام بازخواست از امام علیه السلام گفت: مرا مى‌بينى كه مردم را از آن نهى مى‌كنم و تو چنان مى‌كنى! على علیه السلام پاسخ داد: هرگز سنّت پيامبر صلی الله علیه و آله را به خاطر سخن احدى از مردم رها نمى‌كنم! ۲
در اين اجتهادات، بزرگانى از اصحاب نيز با عثمان همراهى كردند. مثلاً در دوره‌اى كه عثمان نماز را در منا تمام مى‌خواند، ابن‌مسعود بر مردم وارد شد و از آنان پرسيد كه عثمان چگونه نماز خواند؟ پاسخ دادند: آيا براى ما نقل نكردى كه پيامبر و ابوبكر دو ركعت خواندند؟ گفت: بله! اكنون نيز آن را نقل مى‌كنم، ولى عثمان زمامدار است و با او مخالفت نمى‌كنم كه اين موجب شرّ است! ۳
عبدالله‌بن عمر ـ يكى از مكثران حديث و فقيه بزرگ مذهب خلفا ـ بعضى اوقات با شنيدن حديث، فتوايش را عوض مى‌كرد. نوشته‌اند كه گفت: معامله مزارعه‌اى را بى‌اشكال مى‌ديديم تا آنكه رافع، ادّعا كرد پيامبر صلی الله علیه و آله از آن نهى كرده است؛ پس رهايش كرديم. ۴. او در برخى موارد (چون نماز در منا) نيز بر خلاف سنّت پيامبر صلی الله علیه و آله و شيخين عمل مى‌نمود. ۵
از ابن‌عباس هم نقل است كه مكرّر فتوايش را با شنيدن حديث عوض مى‌كرد. ازجمله نوشته‌اند: او معامله نسيه‌اى را ربوى مى‌دانست، تا آنكه ابوسعيد خدرى حكم پيامبر صلی الله علیه و آله درباره آن نوع معامله را برايش نقل كرد. ابن‌عباس گفت: ابوسعيد!

1.رك: عظيم‌آبادى، ج ۹، ص ۳۷۱ و ۳۷۲

2.رك : ابن‌حنبل، ج ۱، ص ۱۳۶؛ بخارى، الصحيح، ص ۳۱۷ و ۳۱۸

3.رك: بيهقى، ج ۳، ص ۱۴۴

4.شافعى، الأم، ص ۴۴۵

5.نيشابورى، ص ۲۷۴

صفحه از 67