پس تمام اين خصال (۷۵ لشكر) از لشكرهاى عقل، يكجا جمع نمىشود، مگر در نبىّ و وصىّ او يا مومنى كه خدا قلبش را براى ايمان امتحان كرده باشد. ديگر محبّان ما نيز از اين لشكريان بىبهره نيستند، تا اينكه آنها را كامل كنند و از لشكر جهل دور شوند و در اين حال، در درجات بالا نزد انبياء و اوصياء جاى دارند. و همانا اين رستگارى و تقرّب، به شناخت عقل و لشكريانش و به دورى جستن از جهل و لشكريانش حاصل مىشود.
2. اطاعت
از آنچه در بحث پيش بيان شد، نقش اطاعت در عصمت هم روشن مىشود؛ امّا چون در روايات به رابطه اطاعت با عصمت بهطور ويژه اشاره شده است، اين رابطه را جداگانه بررسى مىكنيم.
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در روايتى مىفرمايد :
اِنَّ اللهَ عَزَّ ذِكْرُهُ يَعْصِمُ مَنْ أَطَاعَهُ وَ لاَ يَعْتَصِمُ بِهِ مَنْ عَصَاه.۱همانا خداوند ـ كه ياد او گرامى است ـ كسى را كه اطاعتش كند، ]از گناه[ نگاه مىدارد و كسى را كه عصيانش كند، او را حفظ نمىكند.
در اين روايت، پيامبر پيوند ميان اطاعت و عصمت را بهخوبى بيان فرموده است؛ يعنى عصمت الهى، تنها شامل كسى مىشود كه اطاعت خدا را پيشه كرده باشد يا حدّاقل اراده اطاعت خدا را داشته باشد.
در دعاى روز مباهله نيز چنين وارد شده است :
وَ اجْعَلْنِي بِطاعَتِکَ مَعْصُوماً عَنْ طاعَةِ مَنْ سواک.۲مرا با پيروى از خودت، از پيروى غير خودت حفظ كن.
از آنجا كه اطاعت درجات مختلفى دارد، عصمت نيز داراى مراتب متفاوت است. حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله در بيان يكى از خصلتهايى كه سبب خير دنيا و آخرت شخص مىشود، مىفرمايد :