نگاه تأويلى به آيات قرآن در «نقض» - صفحه 106

كنند... بيچاره كسى كه تصنيف كند و آن گاه خبر از تأويل بازنشناسد كه تأويل آن باشد كه لفظِ خبر مقبول باشد و در معنى اقوال مختلف شود... . ۱
آنگه گفته است: و زُرارَةُ بن أعْيَن الرّافضى گفته است كه از صادق پرسيدند تأويل اين آيت: (فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أحَدٌ * وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أحَدٌ)، اين در شأن كيست؟... .۲
امّا جوابِ اين كلمات آن است كه: اگر درست شود كه عمرِ خطّاب اين كلمات گفته است، هم بر آن وجه گفته باشد كه بارى تعالى در قرآن مى‏گويد: (يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدى مَنْ يَشاءُ) و آن را تأويل گفته‏اند از طريقِ عقل و سمع به وجهى كه مخالفِ عدل خداى تعالى نباشد و اضلال و هدى را تفسير بر غيرِ كفر و ايمان است... و در اخبار و ادعيه از رسول - عليه السلام - و از ائمّه - عليهم السلام - كلماتى هست مطابقِ اين كه از عمر نقل كرده‏اند و آن را تأويل و معنى باشد كه سخنانِ بزرگان و ائمّه، رد نشايد كردن و تركِ تأويل روا نباشد.۳
همچنين بايد يادآور شد كه موارد كاربرد اصطلاح و تأويل در نقض، اگر چه گاه از زبان خصم است، امّا اين نكته اساساً بر اين مدّعا كه تأويل در اين كتاب، تنوّع معنايى دارد، خدشه‏اى وارد نمى‏آورد و چنان كه گفته آمد، مؤلّف نقض در بيشتر موارد، تأويل را هوشمندانه به كار برده است.

تطبيق آيات‏

همان‏گونه كه پيش از اين گفته شد، در كتاب نقض، افزون بر رويكرد تفسيرى و تأويلى به قرآن، موارد فراوانى نيز يافت مى‏شود كه مؤلّف در آن، رويكردى اقتباسى يا تطبيقى ميان مفاهيم قرآنى و مدّعاى خود داشته است. براى نمونه، مؤلّف در چندين موضع، از مفهوم قرآنى (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِإمامِهِمْ) براى جبهه‏بندى ميان خود و

1.همان، ص ۲۵۲ - ۲۵۳.

2.همان، ص ۲۸۱.

3.همان، ص ۴۹۸.

صفحه از 124